توصیف دقیق حمله پانیک

تصور کنید که غروب است و در یک خیابان خلوت قدم می زنید. چراغ های خیابان هنوز روشن نشده اند. تنها صدای ترافیک از چند بلوک دورتر به گوش میرسد. ناگهان سه مرد جوان از پشت یک کوچه فرعی بیرون می آیند و بی صدا شروع به حرکت به سمت شما میکنند. آنها در حال حمل چوب بیسبالی هستند. به پشت سر خود نگاه می کنید و می بینید که مرد جوان دیگری مانع عقب نشینی شما شده است. قبل از اینکه تصور کنید سوپرمن از آسمان فرود می‌آید و شما را برمیدارد و به مکان امنی می‌برد، واکنش بدنتان را در نظر بگیرید. من مطمئنم که بدن شما در حال تجربه واکنش”جنگ یا گریز” است. جنگ یا گریز به این معنی که  نفس نفس میزنید، عضلاتتان منقبض می شوند، ضربان قلب و فشار خونتان بالا می رود، دهانتان خشک می شود. تمام بدن شما برای مبارزه و کشمکش آماده می شود. پاسخ فیزیکی شما به این استرس حاد بسیار مهیج خواهد بود. سپس اگر پزشکی ناگهان با گوشی‌پزشکی کنار شما در زیر چراغ خیابان ظاهر شود، بلافاصله متوجه تمام این علائم فیزیولوژیکی می شود. آیا از همه این تغییرات مختلف و چشمگیر در بدن خود آگاه هستید؟ البته که نه! تنها چیزی که در راس توجه شما در آن لحظه قرار دارد نزدیک شدن آن این جوانان تهدید آمیز است. شما ناامیدانه به دنبال راهی برای فرار هستید. مردمک چشمان شما گشاد شده است. از اونجایی که بخت بسیار با شما یار است، یک مسلسل را کنار شیر آتش نشانی می‌بینید و با تلاشی خارق العاده موفق میشوید قبل از اینکه مردان جوان شما را احاطه کنند خودتان را به مسلسل برسانید، منصفانه و دقیق است که بگوییم که کل این ماجرا باعث وحشت شما شده است. اما این یک حمله پانیک نیست.

حمله پانیک معمولاً در موقعیت‌هایی اتفاق می‌افتد که خیلی اتفاقات معمولی در حال وقع است و هیچ تهدید آشکاری وجود ندارد. ممکن است شخصی ساکت در یک رستوران یا در ماشین نشسته باشد، واکنش فیزیکی یکسان است. هیچ گروهی از اباش وجود ندارد – یا سایر خطرات تهدید کننده زندگی مانند تمام شدن هوا در هنگام غواصی یا بودن در یک قایق پارویی که نشتی دارد در هوای طوفانی، با این حال، تهدید متفاوتی تلقی می شود. در واقع هیچ خطر واقعی وجود ندارد که برایش خود را آماده کنید. جایی برای فرار از اوباش نیست، هیچ پارویی برای پارو زدن و هیچ مسلسلی وجود ندارد که باید به موقع آن را در دست گرفت. تهدیدی که فرد فوبیا احساس می کند از خود حمله پانیک نشأت میگیرد. این جنبه های فیزیولوژیکی ترسیدن است که ترسناک است.

حمله پانیک یا فقط یک احساس وحشت

یکی از علائم فیزیکی ممکن است دلواپسی و دلشوره باشد. برخی از افرادی که از اختلال هراس رنج می برند در درجه اول بر روی ضربان قلب خود تمرکز می کنند که به نظرشان می رسد که در حال سریعتر و سریعتر شدن است، به طوری که نگران حمله قلبی میشوند. برخی دیگر از افراد مبتلا به اختلال هراس نمی توانند نفس بکشند و شروع به نفس نفس زدن بیش از حد می کنند. برخی دیگر نیز از سست شدن پاهای خود در اثر تنش عضلانی شکایت دارند و نگران زمین خوردن هستند. از آنجایی که هیچ تهدید خارجی وجود ندارد، هیچ راهی برای فرار نیز وجود ندارد. با این حال، آنها اقدام به فرار می کنند، و اگر به هر دلیلی احساس کنند در هر جایی که حمله پانیک در حال وقوع است گرفتار شده اند، شروع به اجتناب از آن مکان می کنند و دچار هراس می شوند.

بیشتر بخوانید : دلایل اصلی حملات پانیک چیست؟

بٌعد و جنبه روانشناسی حمله پانیک این است که افراد وحشت زده به زودی اگر از موقعیت هراس‌آور فرار نکنند کنترل خود را از دست می دهند و کاری شرم آور یا خطرناک انجام می دهند، مانند جیغ زدن، افتادن روی زمین، استفراغ و یا خود را کثیف کنند. این چیزها هرگز اتفاق نمی افتد.

درمان موفقیت آمیز مستلزم آن است که افراد مبتلا به اختلال پانیک به اندازه کافی در موقعیت هراس‌آور باقی بمانند تا ببینند که حمله پانیک به خودی خود در عرض چند دقیقه برطرف می شود. پس از گذشت زمان(مدت زمان قابل توجهی)، گاهی اوقات، بیمار از این حملات گاه به گاه نمی ترسد، که هر از گاهی و در فواصل زمانی فزاینده، به دلایلی که کسی متوجه نمی شود، ادامه می یابد. سپس آنها به طور کلی از بین میروند.

فکر می کردم که یکی از مراجعانم یک بار برای همیشه از این وضعیت خلاص شده است. وقتی به مطب من آمد و گفت که دچار حمله پانیک دیگری شده است، این ممکن است اتفاق بیفتد، با این حال من تعجب کردم و از او خواستم شرایط حمله پانیکی که میگوید برایش اتفاق افتاده است را توضیح دهد.

او به من گفت: «در بزرگراه اتفاق افتاد. در حال برف باریدن بود که ناگهان با سرعت 100کیلومتر در ساعت شروع به لیز خوردن کردم. و تمام احساسات قدیمی برگشتند».

من به او گفتم که این یک حمله پانیک نبود، این فقط یک وحشت ساده بود. زمانی که با سرعت زیاد می‌لغزید، باید احساس وحشت کنید.» اگر او سابقه اختلال هراس نداشت، هرگز متوجه علائم خود نمی شد. و به جای تصور اینکه دوباره حمله پانیک رخ داده است، او روی جاده تمرکز می کرد.

منبع : psychologytoday

سها کلینیک

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 5]