هرچند عادت کرده‌ایم تمام مادران را ملکوتی و دلسوز تصور کنیم، این یک رویای محال است که برای همه صدق نمی‌کند. برخی افراد با مادرانی که بی‌توجه، کنترل‌گر و آشکارا بدرفتار هستند، روابط پیچیده و دردناکی را از سر می‌گذرانند. در این مقاله می‌خوانیم ویژگی‌های مادر آسیب‌زا چیست و رابطه مادر و دختر چه زمانی صدمه رسان می‌شود؟

 

رابطه مادر و دختر
رابطه مادر و دختر

اَشکال سمی رابطه مادر و دختری

رابطه مادر و دختر چگونه می‌تواند آسیب‌زا باشد؟ آیا رابطه شما با مادرتان آسیب‌زننده است؟ برای مراقبت از خود ابتدا باید با حقیقت روبرو شوید. پس تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

همه ما رابطه‌ای منحصر به فرد با مادران خود داریم؛ البته اگر با آنها رابطه مشترک داشته باشیم. گاهی اوقات، این روابط سرشار از نبرد و آشفتگی است. در موارد دیگر، آسیب بسیار نامحسوس‌تر است. در کل، مهم است به آنچه بین شما و مادرتان اتفاق می‌افتد آگاه باشید. چه درهم تنیدگی باشد، چه رها شدگی و یا هر نوع صدمه‌ی دیگر، تنها راه برای پشت سر گذاشتن رابطه سمی، درک است.

ویژگی‌های رابطه مادر و دختری آسیب‌زا

در ادامه ویژگی هایی از رابطه مادر و دختر که آسیب زننده است را می‌خوانیم:

  • در هم تنیدگی بی پایان

آیا شما و مادرتان رابطه‌ای درهم تنیده دارید؟ این زمانی اتفاق می‌افتد که رابطه شما بیش از حد نزدیک و صمیمی می‌شود. هیچ مرز واقعیی بین شما و مادرتان وجود ندارد و همه چیز را به هم می‌گویید. شما برای همه چیز به مادرتان نیاز دارید و او نیز ممکن است متقابلا به شما نیازمند باشد. شاید این وضعیت ظاهرا خوب به نظر برسد. اما در واقع شما در یک حالت خردسالانه می‌مانید و هرگز رابطه‌تان آنطور که باید یک رابطه مادر دختری بالغانه نمی‌شود.

  • درگیری خودشیفته‌وار

همه مادران بامحبت و دلسوز نیستند. برخی بیش از حد درگیر خود هستند. این امر به ویژه زمانی صادق است که با مادری خودشیفته روبرو باشید که شما را بازتابی از خود و دستاوردهایش می‌بیند. او از شما می‌خواهد به طور کمال‌گرایانه بهترین باشید و هر زمان که زندگی‌تان تاثیر بدی بر زندگی او داشته باشد، شما را تنبیه می‌کند. این اختلال شخصیت خودشیفته‌ به شدت به خودپنداره ما (درک ما از خویشتن) آسیب می‌زند.

  • ناپدید شدن ناگهانی

برخی از والدین زمانی که لازم است کاری مرتبط با فرزندان‌شان انجام دهند، غیب‌شان می‌زند. این ناپدیدشدن می‌تواند هم جسمی و هم احساسی باشد. در کودکی به آنها دسترسی نداشتید زیرا هرگز در اطراف‌تان نبودند.

غیاب آنها می‌تواند دلایل زیادی داشته باشد؛ از جمله مشکلات سلامت روان، اعتیاد، کار یا تعهدات شخصی.

در نتیجه این موارد، دختر احساس ترک شدگی، تنهایی یا غفلت می‌کند. احساس اینکه مادرتان شما را کنار گذاشته است، سبب رشد خودپنداره‌ی منفی، بی‌اعتمادی و مشکلات در شکل‌دهی روابط سالم می‌شود.

  • تغییر شرایط به نفع خود

آیا تا به حال مجبور شده اید نقش والدینِ مادرتان را داشته باشید؟ شاید او عادت یا اعتیادی داشته که او را از خانه و از شما دور می‌کرد. شاید هم شما مجبور می‌شدید شرایط را به نفع او تغییر دهید و مراقب کسی باشید که نمی‌تواند از خودش مراقبت کند. دلیلش هرچه که باشد، این نقش‌های معکوس به شادی ما در دوران کودکی آسیب می‌زند و دیدگاه ما را به تمام روابط آینده تحت تاثیر قرار می‌دهد.

  • طردکنندگی مرگبار

در حال خواندن مقاله‌ی رابطه مادر و دختر  هستید. طردکنندگی می‌تواند در رابطه والد و فرزند کشنده باشد. همه ما دوست داریم والدین‌مان ما را ببینند و ما را همانطور که واقعا هستیم دوست داشته باشند، اما همیشه اینگونه نیست. برخی والدین نمی‌توانند فراتر از «خود» را ببینند و بدین منظور، نیازهای فرزندان خود را به طور کامل نادیده می‌گیرند. آنها به جای گوش دادن به بچه ها، ناامنی‌های خود را فرافکنی می‌کنند و فرزندانشان را به خطر می اندازند. این برای کودکی که هرگز یاد نمی‌گیرد برای خود و نیازهای واقعی‌اش ارزش قایل شود، فاجعه‌بار است.

  • نبرد آشکار

آیا رابطه ای که شما و مادرتان با هم دارید، رابطه ای جنگجویانه است؟ این نبرد می تواند جسمی یا فقط روانی باشد. شاید شما و مادرتان بیشتر با کلمات دعوا کنید تا کتک کاری. با این حال، آسیب هنوز باقی است. وقتی شما و مادرتان نمی‌توانید با هم کنار بیایید، ممکن است عزت نفس‌تان از بین برود و باور کنید که تقصیر شماست که برقراری ارتباط را بلد نیستید.

  • نبود حمایت

آیا مادرتان از شما حمایت می کند و در مواقعی که نیاز دارید از شما مراقبت می کند؟ این بدین معنا نیست که تمام بار احساسی خود را بر شانه مادرتان بگذارید. اما اشکالی ندارد اگر انتظار داشته باشید وقتی از چیزی رنجیده اید یا صدمه دیده اید، او کنارتان باشد.

چگونه با رابطه مادر و دختری آسیب زا در زندگی خود مقابله کنید؟

شما نمی‌توانید یک رابطه مسموم با مادرتان را نادیده بگیرید. والد شما یک شبه یا حتی به اجبار و التماس تغییر نمی‌کند. برای حل این مسیله، بیش از هر چیز دیگری باید به مدیریت انتظارات و یادگیری کنترل واکنش‌های احساسی شدید خود بپردازید. این کار با تعیین مرزها و بازتعریف رابطه‌ با مادرتان به وجود می‌آید.

  1. رابطه مادر و دختری بین خود را با دقت موشکافی کنید

پذیرش این موضوع سخت است که بدانید مادری کنترل‌گر یا بدرفتار دارید. شما باید به خودتان زمان بدهید و آوارهای رابطه ای که دارید را بررسی کنید. از عجله در این فرآیند خودداری کنید. به تعاملات خود با او توجه داشته باشید. یک دفتر یادداشت بردارید و تعارض‌ها، احساسات و تجربیاتی را که شما را از درون منفجر می‌کند، در آنجا توصیف کنید.

مشاوره خانواده

مادرتان در لحظات موفقیت شما چگونه رفتار می کند؟ در لحظات سختِ شما چطور؟ از هر زاویه ای به این رابطه نگاه کنید. تصور کنید به رابطه بین یک دوست و مادرش نگاه می کنید. آیا می بینید که آنطور که باید برای شما ارزش قایل نیست؟ آیا می بینید که مادرتان بیشتر مطابق با ناامنی هایش با شما رفتار می‌کند تا حقایق شما؟ اذعان به رابطه دردناکی که با مادرتان دارید گناه نیست. تنها گناه این است که در تضاد با خودتان زندگی کنید، زیرا شخص دیگری نمی‌تواند احترامی را که شایسته شماست به شما بدهد.

  1. درک خود را از «نقش مادر مقدرس» تغییر دهید

بسیاری از ما به جای اینکه مادرانمان را آنطور که هستند ببینیم، مدام آنها را با تصویری که دنیا از نقش مادر مقدس به ما آموخته مقایسه می‌کنیم. این ما را ناراحت و سردرگم می‌کند. شما باید درک خود را از مادری کردن معتدل سازید. آنها موجودات معصومی از دنیای فرا انسان ها نیستند. آنها انسان اند، درست مثل من و شما. مادرتان برای خودش زندگی دارد. او والدین خود را داشته است و احتمالا آن والدین نیز آسیب دیده اند. مادرتان در زندگی شخصی اش اشتباهاتی کرده، عاشق شده و گاه باخته است. او مشکلات زندگی را تجربه کرده است. شاید به روشی حتی وخیم تر از آنچه شما می‌دانید.

در حال خواندن مقاله رابطه مادر و دختر هستید. به دید جدیدی از مادرتان دست یابید. از شر آن مادر ملکوتی و افسانه ای که در ذهن دارید، خلاص شوید. آن شخص واقعا وجود ندارد. انسانیت مادرتان را ببینید و نسبت به آن شفقت نشان دهید. با گذشت زمان، این دیدگاه تازه به شما کمک می‌کند تا الگوهای جدید و مرزبندی‌های عاطفی بیشتری ایجاد کنید.

  1. به دنبال درمان جدی برای خود باشید

اگر یک رابطه مادام العمر با مادرتان داشته اید، متاسفانه آسیب وارد شده است. مادر ما (و هر مراقب دیگری در این نقش) بخش اصلی رشد ما را تشکیل می دهد. وقتی روابط ما با آنها دچار اشکال باشد، احتمالا صدمات زیادی می‌بینیم؛ به ویژه آسیب های روانی.
به اندازه کافی برای خود ارزش قایل باشید تا به دنبال درمان جدی بروید. زخم هایی که والدتان خواسته یا ناخواسته به شما وارد کرده اند، عمیق است و شما به کسی نیاز دارید ( کلینیک مشاوره روانشناسی ) که کمک تان کند تا اقدامات درست را برای بازگرداندن زندگی تان انجام دهید.

رابطه مادر و دختر
رابطه مادر و دختر

تا وقتی که فعالانه زندگی را برای خود بهتر نکنید، اوضاع بهتر نمی‌شود. چنانچه سرمایه لازم را برای مراجعه مداوم به متخصص سلامت روان ندارید، جستجو کنید و از پادکست ها و کتاب های مرتبط کمک بگیرید. اطلاعات در دسترس است، فقط باید به دنبالش بروید.

  1. حد و مرزها را تعیین کنید

هر رابطه ای نیاز به مرزهایی دارد. در رابطه مادر و دختر نیز باید خطی وجود داشته باشد که از آن عبور نشود. در غیر این صورت، در نهایت گیر می افتید و آسیب می بینید. برای خود و مادرتان حد و مرز تعیین کنید. شما باید به مادرتان واضح و قاطعانه بگویید موضع تان چیست و چه می خواهید. او باید بداند که مرز کجاست و شما تنها کسی هستید که می‌توانید این مرز را به او نشان دهید. این کار بی احترامی نیست. به سادگی از او می خواهید که در ازای آن به شما احترام بگذارد. بر احساسات خود و آنچه نیاز دارید تمرکز کنید تا در کنار مادرتان احساس امنیت و ارزش داشته باشید. اگر او نمی‌تواند نیازهایتان را برآورده کند. آن را بپذیرید و کاری را که باید انجام شود انجام دهید. بین خود و مادرتان فاصله ای تعیین کنید و سپس تصمیم بگیرید که می‌خواهید آن فضا چقدر وسیع باشد.

سخن پایانی

غیر معمول نیست اگر در رابطه ای سمی با مادر خود باشید. برخی از ما مادرانی داریم که متخاصم و سلطه جو هستند و برخی نیز مجبور بودیم برای مادرانمان، مادری کنیم. اعتراف به اینکه رابطه شما با مادرتان چالش انگیز است، شرم آور نیست. اما این یکی از سخت ترین اعترافاتی است که تا به حال با آن روبرو شده ایم. با این حال، مواجهه با آن تنها راه عبور است. پس از آن، برای محافظت از خود اقداماتی انجام دهید. می‌توانید جهت گرفتن بهترین نتیجه از کمک مشاوره خانواده بهره بگیرید.

باید ابتدا رابطه خود و مادرتان را به درستی بررسی کنید. سپس نگاهی که نه تنها به مادرتان بلکه به کل مادرها دارید، تغییر دهید؛ آنها معصوم نیستند، انسان اند، درست مثل شما. نسبت به خود شفقت و مهربانی داشته باشید و روی درمان جدی سرمایه گذاری کنید. از یک روانشناس کمک بخواهید تا دوباره روی عزت نفس و آینده خود تمرکز کنید. شما نمی‌توانید مادرتان را کنترل کنید، اما می توانید نحوه پاسخ دادن به او را مدیریت کنید. مرزها را تعیین کنید و آنها را قاطعانه با والدتان در میان بگذارید. اگر مادرتان هنوز نمی تواند به شما احترام بگذارد؟ از فاصله گرفتن نترسید.

در این مقاله در مورد رابطه مادر و دختر و اشکال آسیب‌زای آن خواندید. آیا رابطه آسیب‌زایی را با والدین خود تجربه کرده اید؟ اگر خواستید در مورد این تجربیات با کسی حرف بزنید، می‌توانید از بخش نظرات استفاده کنید. ما نظرات شما را می‌خوانیم و به آنها پاسخ می‌دهیم.

منبع
https://medium.com

کلینیک روانشناسی

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 1]