بسیاری از جنبههای آموزش کودکان بر رشد آنها تاثیر میگذارد. یکی از این جنبهها، شیوه آموزش نقش های جنسیتی است. در این مقاله در مورد نقشهای جنسیتی و تاثیر آنها بر رشد کودکان بیشتر میخوانیم.
فهرست محتوا
- نقش جنسیتی چیست؟
- آیا باید نقشهای جنسیتی را به کودکان یاد دهیم؟
- سوگیری جنسیتی در نظامهای آموزش
- چطور نقش های جنسیتی را از نظام آموزش حذف کنیم؟
- سخن پایانی
نقش جنسیتی چیست؟
نقشهای جنسیتی به چه مفهومی اشاره دارند؟ نقشآموزی جنسیتی به فرآیندی اشاره دارد که از طریق آن کودکان ارزشها، رفتارها و نگرشهای خاصی را که به هر یک از این دو جنس نسبت داده میشود، کسب میکنند. کودکان به دنبال تاثیر کلیشههای جنسیتی، باورهای مبتنی بر جنسیت را درونی میکنند. کلیشههای جنسیتی معمولا بر اساس نقشهای جنسیتیای است که در مدرسه به کودکان آموزش داده شده و در خانه اجرا میشود.
در سالهای اولیه کودکی، کودکان تحت تاثیر والدین و معلمان خود، نقشهای جنسیتی خاصی را اتخاذ میکنند. افزون بر این، آنها ترجیحات جنسی مختلفی را برمیگزینند که به رشد آنان طی نوجوانی و بزرگسالی شکل میدهد. لازم است که معلمان از گنجاندن کلیشهها و نقشهای جنسیتی در آموزش کودکان خودداری کنند. از سوی دیگر، مهم است با گنجاندن نقشها و وظایفی که از نظر جنسیتی خنثی هستند، از تاثیر منفی کلیشهها بر رشد کودکان جلوگیری شود.
بیشتر بخوانید: افزایش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
آیا باید نقشهای جنسیتی را به کودکان یاد دهیم؟
در سالهای اولیه رشد، کودکان نقشها و رفتارهای جنسیتیای را به نمایش میگذارند که هویت جنسیتی آنها را مشخص میکند. یکی از رایجترین تاثیرات، آموزش است. بسیاری از معلمان به کودکان یاد میدهند که با توجه به پسر یا دختر بودنشان نقشهای جنسیتی و هویتهای خاصی را نشان دهند. رشد هویت جنسی در خانه قبل از رفتن بچهها به مدرسه شروع میشود. قبل از سه سالگی، بسیاری از کودکان این توانایی را دارند که بین فعالیتها و رفتارهایی که برای پسران و دختران در نظر گرفته شده تفاوت قایل شوند.
این امر باعث شکلگیری برخی رفتارها و نگرشها در پسران و دختران میشود. در نتیجه، پسرها بازیهای تهاجمیتر انجام میدهند، در حالی که دختران به بازیهای با پرخاشگری کمتر مشغول میشوند. همانندسازی نقشهای جنسیتی زمانی تشدید میشود که کودکان پا به مدرسه میگذارند. کودکان به دلیل کلیشههایی که در مدرسه میآموزند و آنها را درونی میکنند، رفتارهایی مبتنی بر جنسیت در پیش میگیرند. برای مثال، دختران فعالیتهای مادرانشان را زیر نظر میگیرند و آنها را به نمایش میگذارند، در حالی که پسران فعالیتهای پدران خود را تقلید میکنند. این موضوع در مورد رفتارها و نگرشها نیز مشابه است. برای تغییر این کلیشهها و ارتقای رشد متعادل کودک، ارایه آموزشهای غیر سوگیرانه اهمیت زیادی دارد. آموزش و پرورش باید عاری از نقشها و فعالیتهای کلیشهای نقشهای جنسیتی باشد.
در بسیاری از فرهنگها، استانداردهایی وجود دارد که نقشها و رفتارهای جنسیتی مطلوب را تعیین میکند. برای مثال، مردان باید قاطع، رقابتی، تهاجمی، مستقل و فعال باشند. از سوی دیگر، زنان باید منفعل، ساکت، حساس، عاطفی و حامی باشند. هنگامی که این استانداردها در نظام های آموزشی گنجانده میشود، رشد کودکان را تحت تاثیر قرار میدهد. مهم است که از آموزش صرفا رفتارها و نقشهای جنسیتی به کودکان خودداری شود، چرا که استعداد و دامنه عملکرد آنها را با توجه به آنچه میتوانند به دست آورند محدود میکند.
سوگیری جنسیتی در نظامهای آموزش
سوگیری جنسیتی در آموزش به شیوههای متفاوتی که معلمان با پسران و دختران رفتار میکنند اشاره دارد. معلمان موظفاند تا روشهایی را به کودکان آموزش دهند که رفتارها و نقشهای ثابت خاصِ جنسیت را ترویج نکند. برای مثال، معلمان باید از طبقهبندی رفتارها و نقشها بر اساس جنسیت خودداری کنند.
نمونههایی از سوگیری جنسیتی در آموزش، شامل نحوه پاسخگویی متفاوت معلمان به دانشآموزان دختر و پسر، تقسیم بندی رشتهها بر اساس جنسیت و برتر جلوه دادن جنسیت مرد در مواد آموزشی است. در بسیاری از مدارس به پسرها مسیولیت و توجه بیشتری ارایه میشود، زیرا آنها را برتر از دختران میدانند. برای مثال، پسران تشویق میشوند که ریاضیات و علومی مانند فیزیک و شیمی را مطالعه کنند، در حالی که دختران به تحصیل در علوم انسانی مانند هنر، زبان و ادبیات تشویق میشوند. چنین شیوه هایی نشان دهنده سوگیری در آموزش به کودکان است. آنها یاد میگیرند کارهای ساده را با جنسیت زن و کارهای پیچیده را با جنسیت مرد مرتبط بدانند.
برای ریشهکن کردن سوگیری جنسیتی در آموزش و پرورش، نیاز به بازنگری در برنامههای درسی مدارس وجود دارد. یکی از زمینههایی که نیاز به تجدید نظر دارد، جامعه پذیری جنسیت در مدارس است. در حال حاضر جامعه پذیری جنسیت در بسیاری از مدارس این تصور را ایجاد میکند که دختران نسبت به پسران فرودستتر هستند. معلمان باید از سوق دادن دختران به سمت ایدهآلهای زنانه دوری کنند، زیرا این استعداد و تواناییهای آنها را به خطر میاندازند.
ساختار اجتماعی کنونی پسران را تشویق میکند تا فعال و مستقل باشند در حالی که دختران را تشویق میکند که محبوب و آرام باشند. برای جلوگیری از تاثیر کلیشهها و نقشهای جنسیتی در آموزش، دانشآموزان باید تشویق شوند تا همه نقشها را به عهده بگیرند و از طبقهبندی فعالیتها و وظایف خود بر اساس جنسیت دوری کنند.
بیشتر بخوانید: روانشناسی کودک
چطور نقش های جنسیتی را از نظام آموزش حذف کنیم؟
قبل از هر چیز لازم است ساختار فعلی جامعهپذیری جنسیتی تغییر کند. پسران و دختران به دلیل نقشهای جنسیتی که تحت آن قرار میگیرند، اشکال متفاوتی از آموزش دریافت میکنند. باید به دختران و پسران آموزش داده شود که برابر هستند و از احتمال یکسانی برای موفقیت برخوردارند. بهتر است دختران تشویق شوند که رشتههای ریاضی و علوم را نیز دنبال کنند، زیرا توانایی عملکرد خوب در آن را دارا هستند.
پس از آن، نظامهای آموزشی باید جنبههای خنثای جنسیتی را در هنگام آموزش به کودکان مد نظر قرار دهند. از آنجا که بسیاری از مواد آموزشی بر اساس دستاوردهای مردان است، معلمان باید از مواد آموزشیای استفاده کنند که دستاوردهای زنان را نیز تحسین کند. برای مثال، درصد زیادی از کتابهایی که برای آموزش در دبیرستانها و دانشگاهها استفاده میشوند، تحت تسلط نظریهها و مطالعاتی هستند که توسط مردان ایجاد شدهاند. ترکیب مواد آموزشی که نشاندهنده دستاوردهای زنان در زمینههایی مانند علم، دو و میدانی، مدیریت و رهبری باشد، به جلوگیری از کلیشههای جنسیتی کمک میکند.
افزون بر این، معلمان باید به دختران و پسران توجه مساوی داشته باشند و کودکان را صرف نظر از جنسیتشان به دنبال کردن رشتههای متنوع تشویق کنند. مربیان باید بیاموزند که سوگیری خود را نسبت به نقشهای جنسیتی و کلیشهها کنار بگذارند تا بتوانند این فرهنگ را به دانشآموزان خود منتقل کنند. به علاوه، آنها باید زمان، توجه و انرژی خود را به طور برابر بین دانش آموزان دختر و پسر تقسیم کنند. از سوی دیگر، مربیان باید از طبقهبندی دانشآموزان بر اساس جنسیتشان خودداری کنند. در نهایت، همه دانش آموزان باید اجازه داشته باشند که همه نوع فعالیتی را بدون توجه به کلیشههای جنسیتی مرتبط با آنها انجام دهند.
سخن پایانی
نقشهای جنسیتی و کلیشهها از راههای مختلف بر رشد کودک تاثیر میگذارد. نوع آموزشی که کودکان دریافت میکنند، نقش مهمی در شکلگیری ادراکات، نگرشها و رفتارهای آنها با توجه به جنسیت دارد. کودکان به دلیل نقشآموزی جنسیتی، نقشها و رفتارهای جنسیتی متفاوتی را اتخاذ میکنند.
نقشآموزی جنسیتی به فرآیندی اشاره دارد که از طریق آن کودکان ارزشها، باورها، رفتارها و نگرشهای خاصی را به دست میآورند که خاص یک جنسیت است. برای مثال، باور اکثریت بر این است که زنان آرام، ضعیف، احساساتی و حساس هستند. در نتیجه، دختران این ویژگیها را از والدین و معلمان خود انتخاب و درونی میکنند.
این کلیشههای جنسیتی میتوانند تواناییهای کودکان را محدود سازند. لازم است که بی طرفی جنسیتی هم در مدارس و هم محیط خانه تشویق شود تا هرگونه سوگیری اثرگذار بر رشد آنها از بین برود. آموزش باید در جهت حذف سوگیریهای جنسیتی تلاش کند. این تلاشها میتواند شامل در نظر گرفتن جنبههای حیاتی مانند جامعهپذیری جنسیت، انتخاب رشتههایی که کودکان دنبال میکنند و اجزای برنامههای درسی مرتبط با جنسیت باشد.
بیشتر بخوانید: مشاوره نوجوانان
کودکان را تشویق کنید تا فعالیتها یا رشتههایی را انتخاب کنند که به آنها علاقه دارند، نه آنهایی که با توجه به جنسیت ازشان انتظار میرود. این مسیله به حذف تاثیر منفی کلیشهها و نقشهای جنسیتی بر کودکان کمک میکند. لازم است تا مواد آموزشی که تقسیمبندی جنسیتی را تشویق میکنند کنار گذاشته شوند و با مطالبی جایگزین شوند که به تصویرسازی متعادل از دستاوردهای هر دو جنس کمک میکند. این وظیفه والدین و کادر آموزش است که از کودکان در برابر تاثیر منفی کلیشههای جنسیتی محافظت کنند. آموزش نقش مهمی در رشد کودک دارد. بنابراین، باید عاری از کلیشههای جنسیتی و نقش های جنسیتی باشد، تا هر کودکی بتواند آزادانه در پی آرمانهای خاص خود برود و استعدادها و قابلیتهای خود را شکوفا سازد.
نظرات و سوالات خود را در این زمینه با ما در میان بگذارید.
منبع