بعد از پدر یا مادر شدن، تغییراتی در احساسات ما به وجود میآید. نوسانات هیجانی که به دنبال والد شدن در ما رخ میدهد، میتواند برای فرزندانمان خوب باشد. در این مقاله تاثیر والد شدن بر احساسات را بیشتر بررسی میکنیم.
دنیای عجیب والد شدن
تاثیر والد شدن بر احساسات چیست؟ یکی از اولین فیلمهای بلندی که یک بار نشستم تا با پسرم تماشا کنم، کارتون «در جستجوی نِمو» بود. این فیلم را سالها پیش دیده بودم، بنابراین از پیش از داستان آن با خبر بودم و میدانستم که برای سن 3 سالگی مناسب است.
چیزی که نمیدانستم این بود که کمتر از چند دقیقه پس از شروع فیلم، همسرم به اتاق پذیرایی میآید و با چهرهی گریان من و سردرگمی پسرم روبرو میشود. بعد از تماشای اولین صحنه که شکارچی را در حال خوردن مادر نمو و صدها نوزادش نشان میدهد، دیگر چیزی ندیدم. ناگهان کارتون مادری که از بچه ماهیش دفاع میکرد، آنقدر مرا بهم ریخت که نمیتوانستم حالم را مدیریت کنم.
بیشتر بخوانید: مشاوره خانواده
من همیشه اینقدر احساساتی نبودم. گریه کردن در طول تماشای فیلم برایم تقریبا نادر بود؛ مخصوصا در مورد فیلم کودکانه! در واقع، دیدن بچه ای که در مکان عمومی گریه میکرد، اغلب به جای برانگیختن همدلی در من، باعث آزارم میشد.
اما وقتی بچه خودم به دنیا آمد، همه چیز تغییر کرد. به محض تولد اولین پسرم، انگار چیزی در مغزم دچار دگرگونی شد. دیگر هر نوع داستان غم انگیز در مورد کودکان، به ویژه درباره کودکان و مادران آنها، به سرعت مرا دستخوش آشفتگی میکرد. من مرتبا مجبورم اخبار مربوط به جدا شدن کودکان از خانوادههایشان در مرز را خاموش کنم یا هنگام صحبت در مورد تیراندازی در مدرسه بحث را ترک کنم. اگر فیلمی که مشتاق تماشای آن هستم محتوای حساسی در مورد بچهها داشته باشد، واقعا به یک هشدار قبلی نیاز دارم.
چرا بچه دار شدن من را به چنین ویرانی عاطفیی دچار کرد؟!
چگونه بارداری مغز را دچار تغییر می کند؟
همانطور که از پیش میدانید، بدن زن باردار، یک سری تغییرات را تجربه میکند که او را برای حاملگی آماده میسازد. چیزی که تحقیقات جدید مغز نشان میدهد این است که مغز یک زن نیز با بارداری دستخوش تغییراتی میشود که میتواند به آماده شدن او برای والدگری کمک کند.
طبق مطالعات، چندین ناحیه از مغز مادر در ماههای پس از تولد تغییر و حتی رشد میکند. مهم تر از همه، مناطقی که بیشترین تغییرات در آنها مشاهده میشود، کارکردهای مهمی را در والدگری بر دوش دارند.
برای مثال، گروهی از محققان با استفاده از fMRI اسکنهای مغزی مادران را قبل و بعد از زایمان جمعآوری کردند تا ببینند آیا مغز آنها پیش و پس از بچهدار شدن تغییر چشمگیری داشته یا خیر.
این پژوهشگران دریافتند که ساختار مغز مادران در واقع دستخوش تغییرات قابلتوجه و ماندگاری شده که دست کم تا دو سال پس از زایمان باقی مانده است.
مهمتر از همه، بخشهایی از مغز آنها که بیشتر تغییر میکرد، قسمتهایی بود که وقتی مادران به عکس نوزادان خود نگاه میکردند، فعال میشد. محققان فکر میکنند این تغییرات احتمالا به زنان کمک میکند تا به نیازهای عاطفی نوزادان خود توجه بیشتری نشان دهند.
بیشتر بخوانید: رفع افسردگی در دوران بارداری
آیا بچه دار شدن در احساسات مردان نیز تغییراتی ایجاد میکند؟
شواهدی از بروز تغییرات مشابه در مغز پدران خبر میدهند. گروه دیگری از محققان دریافتند که پدر و مادر شدن برای اولین بار، بخشی را در مغز مرسوم به «شبکه مراقبتی والدین» فعال میکند. این جریان، مناطقی را که بیشترین مسیولیت را در پردازش عاطفی، درک اجتماعی و همدلی دارند، درگیر میسازد.
نکته مهم این است که این شبکه هم در مادران و هم در پدران پس از بچهدار شدن فعال میشود. در حالیکه این تغییرات برای مادران عمدتا از نظر بیولوژیکی ایجاد میشود، برای پدران، میزان مراقبت مستقیمی که از نوزادان خود داشتند با میزان فعالیت شبکه مراقبت والدین مرتبط بود.
تغییرات در مغز والدین پس از بچه دار شدن، چه کاراییای دارد؟
افزون بر این، شواهد نشان میدهد که تغییرات در مغز پس از زایمان، نه تنها برای افزایش حساسیت به نیازهای نوزادان، بلکه برای آمادهسازی بدن برای اقدام در صورت بروز مشکل، ایجاد میشود.
مطالعه اخیر روی بیش از 700 مادر و نوزادانشان در 11 کشور مختلف نشان داد که به طور جهانی، مادران به سرعت به شنیدن گریه نوزادشان واکنش نشان میدهند، به آنها نزدیکتر میشوند و برای تسکین آنان با آنها صحبت میکنند. دادههای مغزی اضافی جمعآوریشده از سه کشور از جمله ایالات متحده، چین و ایتالیا نشان میدهد مناطقی از مغز مادران که بدن را برای اقدام آماده میکند، در تازه مادران و مادرهای با تجربه، بلافاصله پس از شنیدن گریه نوزادشان فعال میشود.
بنابراین، در حالی که والدشدن میتواند شما را به افرادی شدیدا احساسی تبدیل کند، این تغییرات عاطفی ممکن است واقعا مفید باشند و به تازهوالدینها کمک کنند تا حساستر بوده و سریعا به نیازهای نوزادان خود پاسخ دهند. حساسیت و پاسخگویی والدین، از عوامل اصلی پیش بینی کننده ایجاد رابطه دلبستگی امن با کودک است. از این رو، این تغییرات اولیه در مغز والدین میتواند به شکلگیری پایهای برای روابط اجتماعی سالم کودک در آینده کمک کند.
آیا تغییرات مغزی بعد از بچه دار شدن معایبی هم دارد؟
متاسفانه، اگرچه تغییر در احساسات ممکن است در درازمدت برای والدین مثبت باشد، اما شاید همیشه اینگونه به نظر نرسد. در واقع، تغییرات در بدن و محیط به دنبال والد شدن، میتواند جنبههای منفی نیز به همراه داشته باشد که احتمالا باعث بروز احساسات استرس و پریشانی در والدین میشود.
سازماندهی مجدد مغزی که مادران در دوران بارداری تجربه میکنند، با کاهش حافظه همراه است؛ این میتواند توضیح دهد که چرا تازه مادران اغلب احساس فراموشی یا حواس پرتی میکنند. تغییرات هورمونی همچنین میتواند مادران را مستعد افسردگی یا اضطراب پس از زایمان کند که در هفتههای بعد از تولد افزایش مییابد.
بیشتر بخوانید: چرا شریک عاطفی تان مسائل را به طرز متفاوتی از شما به یاد می آورد؟
چگونه مادران می توانند با تغییرات شناختی حاصل از بارداری کنار بیایند؟
برای مقابله با برخی پیامدهای منفی تغییرات مغزی در مادران، کارهایی وجود دارد که والدین میتوانند انجام دهند تا بار هیجانی والدگری را کمی سبک سازند؛ از جمله:
- استرس نداشته باشید
یکی از عوارض جانبی بیش از حد احساسی بودن، ممکن است استرس و اضطراب باشد. بیایید روراست باشیم، فرایند والدگری حتی بدون فراموشی و فراز و نشیبهای عاطفی، استرسزا است. استرس میتواند منجر به پیامدهای منفی سلامتی برای والدین شود، از جمله مشکلات جسمی کوتاهمدت مانند درد معده و سردرد، همراه با مشکلات طولانیمدت جدیتر همچون فشار خون بالا و بیماریهای قلبی.
افزون بر این، کودکان والدین مضطرب، خود در معرض خطر افزایش مشکلات هیجانی هستند. بنابراین یافتن راههای ممکن برای کاهش استرس میتواند هم برای والدین و هم برای کودک مفید باشد.
- چرت بزنید.
یکی از تغییرات اجتناب ناپذیر در شیوه زندگی که با بچه دار شدن به وجود میآید، کم خوابی است، به ویژه در شش ماه اول پس از تولد. متاسفانه، مانند اضطراب، محرومیت از خواب نیز میتواند اثرات منفی بر بدن و مغز داشته باشد، و تحقیقات نشان میدهد که حتی مقدار متوسطی از محرومیت از خواب نیز اثراتی مشابه مست بودن بر جای میگذارد.
هنگامی که با والد جدیدی روبرو میشوید که از نظر هیجانی کمی احساس فشار میکند، میتوانید تصور کنید که ترکیب آن با کمبود خواب ممکن است باعث شود این احساسات، شدیدتر و دشوارتر به نظر برسند. بنابراین سعی کنید تا جای ممکن استراحت کنید. این بسیار اهمیت دارد.
- کمک بگیرید.
تغییرات شدید در احساسات، به ویژه آنهایی که با افسردگی پس از زایمان مرتبط هستند، ممکن است نیازمند کمک گرفتن از خانواده، دوستان یا حتی پزشک باشد. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد حمایت اجتماعی یا داشتن عزیزان در اطراف خود، میتواند به مادران کمک کند تا با انتقال به دنیای متفاوت فرزندپروری کنار بیایند و به طور کلی در کاهش استرس و افسردگی موثر باشند.
بنابراین اگر احساس خستگی میکنید، از پذیرش دست یاریای که هر زمان به سمتتان پیشنهاد میشود، نترسید.
حتی اگر بدن و مغز شما به تان کمک کنند تا برای والدن شدن آماده شوید، داشتن بدنها و مغزهای بیشتر در اطرافتان برای کمک به شما در کنار آمدن با این شرایط میتواند پیشنهاد خوبی باشد؛ به خصوص زمانی که احساس میکنید دچار یک ویرانی عاطفی شده اید.
شما از تجربهی مادر یا پدر شدنتان به ما بگویید. آیا تغییراتی که در این مقاله گفته شد برای شما هم محسوس بود؟ در بخش نظرات، دیدگاهها و سوالات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع
https://www.psychologytoday.com
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی