تعیین محدودیت برای کودکان اصول خاصی دارد. شما هم پی بردهاید که روشی که برای یک فرزند موثر است، برای فرزند بعدی جواب نمیدهد؟ 10 سوال وجود دارد که میتواند در این زمینه کمکتان کند. این مطلب را تا انتها بخوانید.
بیشتر بخوانید: نکات تربیت جنسی کودکان
چرا کودکان به ایجاد محدودیت نیاز دارند؟
تعیین محدودیت برای کودکان ، بخشی جداییناپذیر از تربیت آنهاست. این کار نه تنها به آنها کمک میکند تا رفتارهای مناسب را بیاموزند، بلکه احساس امنیت و ثبات را نیز فراهم میکند. اما تعیین محدودیتها نیازمند رویکردی هوشمندانه و مبتنی بر همدلی است. مهم است که محدودیتها به روشنی و قاطعیت بیان شوند و دلایل آنها برای کودک قابل درک باشد. همچنین، حفظ ارتباط عاطفی با کودک در حین تعیین محدودیتها بسیار حایز اهمیت است. با استفاده از روشهای ارتباطی مؤثر و ایجاد یک محیط گرم و صمیمی، میتوان محدودیتها را به گونهای اعمال کرد که هم به نفع کودک باشد و هم به تقویت رابطه والد و فرزند کمک کند.
این سوالات را قبل از تعیین محدودیت برای کودکان از خود بپرسید!
در ادامه سوالاتی وجود دارد که خوب است برای مرزگذاری اصولی از خود بپرسید.
سوال 1: هدفم چیه؟ دنبال اطاعت فوری هستم یا میخوام به کودکم کمک کنم اخلاقیات رو یاد بگیره؟
بسیاری از والدین درک میکنند که اطاعت فوری بهترین هدف نیست. زیرا دوام ندارد و میتواند منجر به اطاعت کودکان از قلدرها یا مقاومت در برابر تمام چهرههای اقتدار شود. اما باز هم در لحظه، والدین این پاسخ فوری را میخواهند. آنها اهداف عمیقتر و بلندمدت مانند همکاری و مهربانی به دلیل حس خوب درونی (نه ترس از مجازات) را فراموش میکنند.
سوال 2: آیا یک آزمایشگاه طبیعی برای رشد اخلاقی فرزندانم دارم؟
آن آزمایشگاه، بازی است: زمان زیاد برای بازی، از جمله بازی با شما. در بازی، کودکان یاد میگیرند که اگر داشتههای خود را به اشتراک بگذارند، نوبت را رعایت کنند، ورزشکار خوبی باشند، با مهربانی رفتار کنند یا در صورت عدم انجام این رفتارها، چه اتفاقاتی میافتد. این فقط در صورتی میتواند رخ دهد که اجازه ندهیم بازی با مسایل «مهمتر» از بین برود. هیچ چیز مهمتر از این وجود ندارد.
سوال 3: الان چه اتفاقی در حال رخ دادنه؟
اغلب ما محدودیتها را از روی عادت تعیین میکنیم. ممکن است دقیقا همان کلمات و لحن صدا را که والدینمان برای ما به کار میبردند، استفاده کنیم. خیلی از اوقات، این واکنشهای خودکار سبب قطع ارتباط میشوند. ما فریاد میزنیم، سرزنش میکنیم یا نگاه خشمگین و کنترلگرانه نثار کودکان میکنیم.
اما واقعا چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ آیا من در حال واکنش دادن به این لحظه هستم یا به همه محرکهای «اضافی» ذهنم، مانند احساسات، ترسها و فرضیات؟ ممکن است ما یک کودک را به شدت تنبیه کنیم، زیرا با یک خاطره و احساس از گذشتهی خود تحریک شدهایم. شاید هم نگران آیندهی دور باشیم. مثلا اگر کودک نوپای من بخشش را یاد نگیرد، در نهایت به زندان میافتد. و بعد واکنشی افراطی نشان میدهیم.
سوال 4: آیا نیاز به تعیین محدودیت هست یا یه چیز دیگه؟
ما والدین معمولا به سرعت اعمال فرزندانمان را به عنوان رفتار بد نامگذاری کنیم. سپس احساس نیاز میکنیم که تنبیه، سرزنش یا نصیحت کنیم و یا غر بزنیم. چه میشود اگر برچسب «رفتار بد» را کنار بگذاریم و از خودمان بپرسیم که آیا واقعا الان نیاز به تعیین محدودیت برای کودکان هست یا خیر.
ممکن است کودک به تغییر صحنه نیاز داشته باشد، نه یک محدودیت. مانند یک کودک نوپا که غذا را از صندلی غذاخوری پایین میریزد.
گاهی هم کودک و هم شما به جای وضع محدودیت، نیاز به یک جلسه خانوادگی دارید. مثلا زمانی که توافقات مربوط به زمان صفحه نمایش جواب نمیدهند.
کودکانی که نیازهایشان برآورده نشده، اغلب با رفتار مشکلساز واکنش نشان میدهند. تنبیه رفتار را بدتر میکند. زیرا قادر به رفع نیازهای زیربنایی نیست. نیاز را رفع کنید و رفتار به خودی خود حل میشود. متداولترین نیازهای برآورده نشده، نیاز به ارتباط یا خودمختاری است.
بیشتر بخوانید: روشهای آموزش مهربانی به کودکان
به مثالهای زیر دقت کنید:
برای رفع نیاز به ارتباط میتوانید بگویید: «ما اخیرا زمان زیادی با هم نگذروندیم. فکر میکنم شاید به این دلیل عصبانی هستی. بیا دوباره ارتباط برقرار کنیم و یکم با هم خوش بگذرونیم.»
نیاز به خودمختاری میتواند اینگونه مرتفع شود: «تو میخواستی خودت انتخاب کنی که از کدوم فنجان استفاده کنی. وقتی من برات تصمیم گرفتم، عصبانی شدی. میفهمم که دوست داری خودت انتخاب کنی. من بهت کمک میکنم تا توی یه سری کارهای دیگه بتونی خودت تصمیم بگیری.»
دلیل اغلب بدرفتاریهای کودکان، احساس وجود تنش در خانواده است. بزرگسالان ممکن است نسبت به تنش بیحس شوند یا فکر کنند این تاثیری روی کودکان ندارد. اما اینگونه نیست. در این موارد، والدین باید به جای تعیین محدودیت برای کودکان ، روی کاهش تنش کار کنند: بیشتر بازیهای خانوادگی انجام دهید، مراقبه و ورزش کنید و در مورد مشکلات شخصی خود با مشاور صحبت کنید.
سوال 5: آیا من میتونم خودم رو آروم کنم؟
قبل از تعیین محدودیت، همیشه مکث کرده و خودتان را آرام کنید. مثلا با چند نفس عمیق، پاشیدن آب خنک روی صورتتان یا ترک محیط برای مدتی کوتاه. سپس با درک و همدلی بیشتر برگردید. شما نمیخواهید که کودکانتان تکانشی عمل کنند. بنابراین قبل از انجام عمل تکانشی، آرامش را الگوسازی کنید.
این سوالات را هنگام تعیین محدودیت برای کودکان از خود بپرسید!
هنگامی که والدین به سوالات 1-5 پاسخ میدهند، اغلب متوجه میشوند تعیین محدودیت در این موقعیت خاص چندان ضرورت ندارد. آنها میتوانند فقط بازی کنند، همدلی ارایه دهند، خود را آرام سازند یا نیازهای زیربنایی را برآورده کنند.
البته، گاهی کودک هنوز به محدودیت نیاز دارد. حتی اگر ناراحتی او را درک کنید، هنوز اجازه ندارد به خواهر نوزادش ضربه بزند. علیرغم هرگونه تنش در خانه، کودک شما هنوز هم باید بازیهای ویدیویی را خاموش کند و تکالیفش را انجام دهد. اما پاسخ به سوالات قبلی میتواند به شما کمک کند تا محدودیت را موثرتر و بدون خشونت تعیین کنید.
سوالات بعدی در صورتی اعمال میشوند که تا اینجا پیش رفته و تشخیص داده باشید که بله، تعیین محدودیت لازم است.
بیشتر بخوانید: 10 نکته برای آموزش جریتمندی به کودکان
سوال 6: آیا میتونم محدودیت رو مستقیم و واضح تعیین کنم؟
بسیاری از والدین اینگونه مرز تعیین میکنند: «وقت خاموش کردن بازیه، باشه؟» یا « نمیخوای یکی از کوکیها رو برای خواهرت بذاری؟». سپس از نادیده گرفتن آنها توسط کودکان عصبانی میشوند. این محدودیت واضح و مستقیم نیست.
بهتر است اینگونه بگویید:
«وقت خاموش کردن بازیه، من بهت کمک میکنم …» یا «ما یکی از کوکیها رو برای خواهرت نگه میداریم، کیفتو بده به من».
سوال 7: آیا میتونم محدودیت رو به گونهای تنظیم کنم که ارتباط رو حفظ کنه یا حتی افزایش بده؟
واضح و مستقیم بودن به معنای خشن بودن نیست. محدودیتها میتوانند ارتباط را بهتر حفظ کنند اگر لحن صدا گرم یا شاد باشد. تصور کنید که با لحنی گرم بگویید: «تو واقعا میخوای به تماشای تلویزیون ادامه بدی، میفهمم. آرزو میکنی که کاش من موافقت میکردم.»
میتوانید با یک صدای شاد و کارتونی بگویید: «اوه نه! کوکی برای خواهرت نمونده؟ پس اون به یه هیولای فریادزن بدون کوکی تبدیل میشه و منم یه مامان هیولای بد. کمکمون کن!!!»
به جای تایم اوت، از تایم این استفاده کنید
تایم اوت یا اتاق سکوت یا «برو تو اتاقت و فکر کن» قطع ارتباط است. کودکان هرگز در اتاق خود نمینشینند که در مورد چگونگی تبدیل شدن به یک انسان بهتر فکر کنند. با هم بنشینید و در موردش صحبت کنید. گوش دهید و حرف بزنید.
بلافاصله پس از تعیین محدودیت برای کودکان این سوالات را از خود بپرسید!
سوال 8: در این لحظه چه اتفاقی داره رخ میده؟
آیا مشکل حل شده است؟ اغلب ما حتی پس از تعیین مرز، همچنان خشم خود را بیان میکنیم. این غیرضروری است و با رابطه والد و فرزند تداخل دارد. آیا محدودیت فاصلهای بین ما ایجاد کرده که نیاز به پر کردن آن باشد؟ آیا میتوانم محدودیت را حفظ کنم در حالی که رابطه را ترمیم و بازسازی میکنم؟
سوال 9: آیا میتونم نسبت به واکنش احساسی کودک به محدودیت همدلی ابراز کنم؟
والدین معمولا میگویند: «بچهی من نمیتونه کلمه نه رو قبول کنه». عموما این بدان معنی است که کودک از نه شنیدن ناراحت است. خب چه کسی نیست؟! ما نیازی نداریم که کودکانمان محدودیت را دوست داشته باشند. میتوانیم وقتی تعیین محدودیت آنها را غمگین یا عصبانی میکند، همدلی ارایه دهیم. این بخش مهمی از فرآیند تعیین محدودیت است.
پیگیری کنید
سوال آخر را برای پیگیری تعیین محدودیت برای کودکان از خود بپرسید:
سوال 10: کدوم بخش خوب پیش رفت؟ من از این روند چی یاد گرفتم؟ اگه کاملا موفق نشدم، میتونم نسبت به خودم همدلی داشته باشم؟!
منبع
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی