آدم های پر حرف افرادی هستند که ارتباطات را دشوار میسازند. ممکن است در بین اقوام، دوستان یا حتی همکاران به شخصی برخورده باشید که زیاد حرف میزند. معمولا به دلیل رودربایستی نمیتوانیم صحبت این افراد را قطع کنیم. این گاهی میتواند باعث پسرفت ما خصوصا در محل کار شود. در این مقاله 6 روش کاربردی را برای برخورد با آدم های پر حرف میخوانیم.
بیشتر بخوانید: چرا آدم های خوب کارهای بد میکنند؟
معایب تعامل با آدم های پر حرف
بودن در کنار فردی که انگار نمیتواند جلوی حرف زدن خود را بگیرد، میتواند آزاردهنده یا حتی کسلکننده باشد.
چند بار در موقعیتی گیر کرده اید که کسی یکریز با شما صحبت میکند و اجازه گفتن یک کلمه را نیز بهتان نمیدهد؟ شاید پیش آمده باشد که در یک مهمانی بغل دستیتان از لحظه ورود شروع به صحبت میکند و تا پایان شب دست از سخنرانی نمیکشد. احتمالا در چنین موقعیتی نمیخواهید بیادب باشید و سخن آنها را قطع کنید. اما صحبت مداوم دیگری به این معنا است که هیچ کس، از جمله شما، نمیتواند موضوعات مورد علاقه خود را مطرح سازد.
پرحرفی بی هدف در زندگی روزمره
متاسفانه تاکنون روانشناسی در مورد این موقعیت بسیار رایج به نام «پرحرفی بی هدف» حرف زیادی برای گفتن نداشت. به جز اینکه آدم های پر حرف را از دیدگاه عصب شناختی بررسی کرده است. هنگامی که افراد به دلیل از دست دادن «کارکرد لوب پیشانی» فاقد کنترل بازدارنده هستند، به سادگی نمیتوانند جلوی پرگویی خود را بگیرند. و از آن بدتر، از این واقعیت که در حال انجام پرگویی هستند نیز آگاه نمیشوند. با این حال، حتی دانستن این که در مغز فرد چه سخنگو میگذرد، راههای عملی برای مهار گفتار بیوقفه ارایه نمیکند.
یک پژوهش عملی برای مقابله با آدم های پر حرف
در مقابل، مطالعهای در سال 2016 توسط استر گیرولدی و همکاران از دانشگاه ماستریخت هلند مستقیما به راههای مدیریت مسیله پرگویی میپردازد. این مطالعه بر اساس مشکلی آغاز شد که پزشکان با آن مواجه بودند. عدهای از پزشکان شکایت داشتند در تلاش برای استخراج اطلاعات از بیماران عمدتا با پرحرفی آنها به مشکل میخورند. از آنجایی که بیماران زیاد صحبت میکنند، پزشکان نمیتوانند مشکلات آنها را تشخیص دهند و بنابراین باید راههایی برای قطع حاشیهروی بیابند.
همانطور که نویسندگان بیان میکنند، «دیدن نام یک بیمار پر حرف در برنامه روز حتی ممکن است به ناامیدی منجر شود». زیرا آنها میدانند که وظیفهشان چالشانگیزتر میشود. این حتی میتواند به تشخیص و درمان نادرست بیانجامد.
شاید شما پزشک نباشید، اما همچنان آن «احساس ناامیدی» را در مهمانیهای عصر تجربه کنید؛ جایی که میدانید آدم های پر حرف ی که میشناسید هم دعوت شده اند. کار محققان هلندی پیشنهادهایی کاربردی برای این موقعیتهای اسفناک دارد. این 6 روش عملی را در ادامه میخوانیم.
شناسایی منبع پر حرفی
در این مطالعه، نمونه شامل 16 پزشک عمومی با پنج سال سابقه کار بود. آنها توضیحاتی را در مورد مشاوره با بیمارانی ارایه دادند که معیارهای عینی پرحرفی را داشتند، از جمله: گفتار بیش از حد، فقدان تمرکز و ساختار، انحراف از موضوع، ارایه بیش از حد اطلاعات نامرتبط، تکرار و دشواری در مدیریت یا هدایت بحث.
پس از جمعآوری دادههای اولیه، تیم تحقیقاتی به سراغ گروههای متمرکز رفتند. در این گروهها، 25 پزشک مختلف دیدگاههای خود را در مورد مسایل عمیقتری که ممکن است باعث پرحرفی بیمار شود، ارایه کردند. سپس مصاحبهها توسط اعضای تیم پژوهشی بررسی شد تا در مورد زمینههای اصلی به توافق رسیدند.
از این مطالعه، شش راهبرد اصلی پدیدار شد. سه مورد از آنها بر اساس درک علل پرحرفی و سه مورد مبتنی بر «کنترل آسیب» بود. همه اینها به اهداف ایجاد و حفظ یک رابطه خوب پزشک با بیمار و همچنین به کارگیری مهارتهای ارتباطی به صورت مستقیم توجه دارد. همانطور که هر راهبرد را میخوانید، به این فکر کنید که چگونه میتوانید هر یک را در موقعیت عملی به کار ببرید:
درک علل پر حرفی
- برای کسی که حرف زدن بیش از حد او ممکن است ناشی از تنهایی باشد، حمایت عاطفی فراهم کنید.
- ساختاری ایجاد کنید تا به فردی که مهارتهای ارتباطی ضعیفی دارد، کمک کند گفتار خود را به موضوع مورد بحث محدود سازد.
- ممکن است آدم های پر حرف بیقرار یا عصبی باشند، بنابراین احساس امنیت و راحتی ایجاد کنید.
کنترل آسیب
- در ابتدا مستقیم حمله نکنید (یعنی نگویید: ساکت باش!). بکوشید او را به شکل غیر مستقیم محدود سازید.
- ببینید آیا میتوانید شخص را متقاعد کنید که به دیگران اجازه شرکت در گفتگو را بدهد.
- قطع کردن صحبت کسی یا پایین انداختن او از جایگاه سخنرانی میتواند تحقیرآمیز باشد. بنابراین هنگام قطع صحبت آنها، همدلی و شوخ طبعی نشان دهید.
استفاده از این راهبردها
مهمترین مورد در این راهبردها، ایده قطع همدلانهی صحبت آدم های پر حرف است. با این حال، واضح است که این کار باید گام به گام انجام شود.
اجازه دادن به فرد مورد نظر برای تداوم پرگویی، در نهایت منجر به مداخلهی بیادبانهی شما میشود که بعدا پشیمان خواهید شد. بهعلاوه، وقتی این اتفاق در حضور دیگران رخ میدهد، اگر بیش از حد نادیدهانگیز یا منتقد باشید، احتمالا بیاحساس به نظر خواهید رسید.
گاهی اوقات آدمهای خوب زیاد حرف میزنند. این افراد خوب ممکن است نسبت به موقعیتی که در آن هستند، مضطرب باشند و بنابراین بیش از حد حرف بزنند. یا شاید واقعا احساس تنهایی میکنند و این نخستین فرصت معاشرت آنهاست.
نگاه همدلانه به آدم های پر حرف
نویسندگان با تامل در یافتههای خود به این نتیجه رسیدند که « بیماران پر حرف ناامیدکننده » را میتوان با دید مثبتتری «بهعنوان چالشی که پزشکان با اعتماد به نفس میتوانند بر آن غلبه کنند» در نظر گرفت.
یکی دیگر از پیامهای مهم این یافتهها این است که ممکن است افراد انحصارگر مکالمه باشند در حالیکه خود از آن بیخبر اند. آیا زمانی پیش آمده است که چه در یک مراسم اجتماعی و چه در مطب دکتر، اعصاب ناآرامتان شما را به گپ زدن بیوقفه سوق دهد؟ فکر کردن در مورد این موقعیتها میتواند به شما بینشی در مورد خودتان بدهد و همچنین در روند قطع همدلانهی صحبت کمکتان کند.
نکته پایانی
به طور خلاصه، راههایی برای کنترل مونولوگهای بیش از حد طولانی آدم های پر حرف وجود دارد. این روشها میتواند کمک کند نه تنها کسالت و ناامیدی خود را کاهش دهید، بلکه در حلوفصل عوامل هیجانی دخیل در رفتار پرگویی نیز به دیگران کمک کنید.
منبع
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی