شریکان عاطفی، میتوانند خاطرات مشترک را به گونه ای متفاوت به یاد بیاورند. برترپنداری حافظه، نوعی خطای ادراکی است که در آن تصور میشود حافظهی یک شخص در ثبت تاریخ قوی تر است. این موضوع میتواند سبب بروز تعارض در روابط شود. در این مقاله میخوانیم برترپنداری حافظه چیست، چه تفاوتی با گس لایتینگ دارد و از چه ترفندهایی میتوانیم برای حل این مسیله کمک بگیریم.
برترپنداری حافظه چیست؟
برترپنداری حافظه چیست؟ متخصصانی که مدتی طولانی با زوج کار کردهاند، احتمالا گفتگویی شبیه به این را زیاد شنیده اند:
زن: اون شب تو از کامیون سبقت گرفتی و من داشتم از وحشت سکته میکردم.
مرد: همچین چیزی نبود. من هیچ وقت تو شب سبقت نمیگیرم!
بسیار پیش میآید که زوجین، نسخههای مختلفی از یک رویداد را به خاطر میآورند، یا ممکن است یکی از آنان از رویدادی که دیگری به وضوح به یاد دارد، هیچ خاطره ای نداشته باشد.
زوجهای ناراضی بر سر تفاوتها در خاطرات مشترک با هم مشاجره میکنند و هر یک از آنان ادعای برترپنداری حافظه خود را دارد.
برترپنداری حافظه یا Memory Chauvinism نوعی خطای ادراکی است که در آن تصور میشود حافظه یک شخص در ثبت تاریخ قویتر از دیگری است.
تفاوت برترپنداری حافظه با گس لایتینگ چیست؟
برترپنداری حافظه برای کسانی که مقالات روانشناسی عامه را در مورد «گس لایتینگ یا پدیده چراغ گاز» دنبال می کنند، شرارتآمیز به نظر می رسد. من به مدت 30 سال قبل از اینکه در سال 2017 اصطلاح «گس لایتینگ» را از زبان مراجعان بشنوم، منحصرا با زوج هایی کار کرده بودم که از خشم مزمن، عصبانیت و آزار عاطفی رنج می بردند. از آن زمان، این اصطلاح به طور مرتب مطرح میشود، که تقریبا همیشه در موارد اشتباه به کار می رود.
گس لایتینگ یا احمق جلوهدهی، به این معنا است که عمدا باعث شویم شریک عاطفی مان به واقعیت خود شک کند. این اتفاق بین زوجین وجود دارد، اما نباید آن را با تفاوت های صادقانه در یادآوری رویدادها اشتباه بگیریم.
در برترپنداری حافظه، ما خاطرات را متفاوت به یاد می آوریم و هیچ قصد و نیت بدی پشت این موضوع نیست. این تنها یک خطای ادراکی به شمار میرود.
علت برترپنداری حافظه چیست؟ چرا خاطرات را متفاوت به یاد میآوریم؟
لازم است در مورد صحت خاطراتی که به یاد می آوریم، متواضع تر باشیم. کارکرد حافظه، شبیه به یک آلبوم عکس از گذشته نیست. اگر اینطور بود، دیگر نیازی به آلبوم عکس نداشتیم. حافظه برای کمک به ما در مقابله با محیط کنونی تکامل یافته است. خاطرهی پا گذاشتن روی میخ، ما را وادار می کند که حواسمان به زیر پایمان باشد. بعید است تاریخ وقوع، نوع و محل میخ، زنگ زده، خمیده یا راست بودن آن، یا اینکه اصلا یک میخ بوده و نه یک تکه شیشه یا سنگ تیز را به خاطر بیاوریم. دقت حافظه نسبت به کاربرد آن اهمیت کمتری دارد. کاربرد حافظه برای هر یک شریکان عاطفی متفاوت است.
آنچه که به یاد میآوریم و نحوه یاد آوری آن، به حالات روانی و فیزیولوژیکی فعلی و شرایط محیط ما بستگی دارد. زمانی که غمگین، دچار استرس، خسته، گرسنه، خشمگین یا مضطرب هستیم، زمانی که تهدیداتی را علیه نفسمان ادراک میکنیم یا وقتی در اتاقی بیش از حد گرم حضور داریم، احتمالا جنبه های منفی وقایع را به یاد می آوریم. هنگامی که مشتاق، آرام یا راحت هستیم و احساس خوبی نسبت به خود داریم، احتمالا جنبه های مثبت را به خاطر می آوریم. و البته، شریکان عاطفی، سوختوساز، سطح راحتی و در بیشتر مواقع حالات روانی متفاوتی دارند.
شریکان عاطفی، در زمینههای یادآوری نیز متفاوت اند؛ از جمله خلقوخو، پیشینه خانوادگی و سطوح هورمونی. آنها آسیبپذیریهای روانشناختی متفاوتی را به همراه دفاعهای بسیار پیشرفته دارا هستند.
دقت یادآوری، بیشتر تحت تاثیر انتظارات و اهمیت درک شده از خاطره مورد نظر قرار می گیرد. ما معمولا چیزی را درک می کنیم که انتظار درکش را داریم، و چیزی را به یاد می آوریم که بر مبنای اهمیتی که برای آن حادثه قایلیم، انتظار داریم رخ داده باشد. زوجین معمولا انتظارات متفاوتی دارند و نسبت به خاطرات خاصی اهمیت متفاوتی قایل می شوند.
بدون مدرک عینی (مانند یک آلبوم عکس)، دقت حافظه بر اساس برداشت نادرست از کارکرد تکاملی اش، ما را فریب می دهد.
واقعیت در برابر تجربه
در حال خواندن مقاله برترپنداری حافظه چیست، هستید. به طور معمول، یک شریک عاطفی واقعیت را به یاد می آورد، در حالی که دیگری تجربیات را به خاطر دارد. نسخههای افراطی، فلش بک هایی هستند که خاطرات را پر از هیجان یا تهی از احساس حس می کنند.
در اینجا یک راه سرگرمکننده برای آزمایش واقعیت در مقابل فرضیهی تجربه وجود دارد که می توانید با دوستانتان انجام دهید. به طور جداگانه از یک زوج از دوستان تان بخواهید که تعطیلات مشترک شان را شرح دهند. یکی زمان حرکت پروازها، هتلها، انتخاب رستوران و هزینهها را به یاد میآورد، در حالی که دیگری طعم غذا، غروب آفتاب، گلهای وحشی، سرمای نشاطآور هوای صبح و صمیمت یا قهرها را یادآور می شود.
هنگامی که شریکان عاطفی در مورد آنچه اتفاق افتاده بحث می کنند، یکی روی واقعیات تمرکز می کند و تجربه را تقریبا نادیده میگیرد، در حالی که دیگری بر تجربه متمرکز می شود و واقعیات را نمیبیند. هر دو متقاعد شده اند که کاملا درست می گویند. و البته که هر دو تا حدی حق دارند.
آسیبی که از آن رنج بردیم در مقابل آسیبی که به دیگری وارد کردیم
در این بخش از مقاله برترپنداری حافظه، یک فعالیت آموزنده برای تان داریم. در حالی که خاطرات آسیبهای گذشته به ما کمک میکند تا در آینده از آنها دوری کنیم، یادآوری آسیبهایی که به دیگران وارد میکنیم مزایای تکاملی کمتری دارد. تکرار این نکته ضروری است که در یک مشاجره معمولی، هر دو شریک، آزاردهنده ترین چیزی را که طرف مقابل گفته یا انجام داده به خاطر می آورند. اما هیچ یک به یاد نمی آورد که بلافاصله قبل از آن آسیب، چیزی گفته یا انجام داده باشد. در انجام کاری بدون تفکر، ما واکنشهای شریک عاطفی مان را به یاد میآوریم، اما آنچه را که او به آن واکنش نشان داد، به یاد نداریم. دومی نیاز به تاملی پر تلاش دارد.
بیایید فرضیه رنج تجربه شده در برابر رنج وارد شده را آزمایش کنیم:
- بدترین چیزی را که شریک زندگی تان در یک مشاجره گفته یا انجام داده روی کاغذ بنویسید.
- خوب فکر کنید تا آنچه را که بلافاصله قبل از آن گفته یا انجام داده اید به خاطر بیاورید.
- درستی پاسخ خود را به شماره 2 از شریک زندگی تان جویا شوید.
داشتن خاطرات متفاوت از تجربیات مشترک، آزاردهنده است
دانیل کانمن بین خودِ تجربهکننده، که کوتاهمدت است و خود به یادمانده، احساسی که ما هنگام تامل بر تجربیات و ادراکاتمان داریم، تمایز قایل میشود. حسِ خود از خاطرات نشات میگیرد. هنگامی که زوجین خاطرات یکدیگر را به چالش می کشند، به نظر می رسد که احساس خود مورد حمله قرار گرفته است. اختلافات خفیف یا دیدگاه های متفاوت می تواند مانند طرد شدن یا حتی خیانت درک شود. زوج ها در دام دردناکی می افتند:
- اگر من را دوست داشتی، چیزهایی را که من خاطرم هست، به یاد می آوردی.
و این بن بست زمانی دردناک تر می شود که زوجین یکدیگر را به «گس لایتینگ» متهم می کنند.
چگونه از درد برترپنداری حافظه خلاص شویم؟
با روش های زیر، برترپنداری حافظه را تسکین بخشید:
- سوگیری منفی حافظه را بشناسید. به دلیل اهمیت بقای فوری، احساسات منفی در مغز پردازش می شوند. خاطرات منفی به طور خودکار رخ می دهد. اما تا زمانی که تجربه ما آسیب زا نبوده، منفی بودن هرگز همه ماجرا نیست.
سعی کنید به خاطرات مثبت یا دیگر جنبه های خاطره منفی فکر کنید. برای مثال، ممکن است از استرس سفر بهم ریخته باشید، اما از چیزهای زیادی در همان تعطیلات لذت برده اید که می توانید آگاهانه آنها را به خاطر بیاورید. روی آن موارد تامل کنید.
- آگاه باشید که تمرکز ذهنی منحرف می شود. تمرکز ذهنی می تواند مسایل را بزرگ تر جلوه دهد. آنچه روی آن تمرکز می کنیم از آنچه بر آن متمرکز نمی شویم، مهم تر است. بحث در مورد خاطرات، تفاوت ها را بزرگ و شباهت ها را محو می کند.
تمرکز بر تفاوت در خاطرات زوجین، آشتی دادن آنها را غیرممکن می سازد. تمرکز بر شباهت ها می تواند کار را آسانتر کند.
- حافظه ضمنی را بازسازی کنید. خاطرات ضمنی آنهایی هستند که به آگاهی بیرونی دسترسی دارند. برای مثال، هنگام رانندگی، مسیرهای رسیدن به خانه شما در حافظه ضمنی تان قرار دارد. اما اگر کسی از شما برای رسیدن به خانه راهنمایی بخواهد، آگاهانه تلاش می کنید تا آنها را به خاطر بیاورید. ما از حافظه ضمنی بسیار بیشتر از یادآوری آگاهانهی نیازمند تلاش استفاده می کنیم.
حافظه ضمنی تحت سلطه تجربیات گذشته و پاسخ های عادتی است. این حافظه به ویژه در محیط های آشنا با افراد آشنا تاثیرگذار است. ما بیشتر از هر جای دیگری در خانه است که بدون فکر دست به اقدام می زنیم. به همین دلیل است که در روابط نزدیک، معمولا اشتباهات مان را تکرار می کنیم. دقیقا به همین دلیل باید بر تاثیرات رفتار خود بر عزیزان مان تامل کنیم.
در حال خواندن مقاله برترپنداری حافظه هستید. می توانیم حافظه ضمنی را با تمرین مکرر و عمدی پاسخ های جدید بازسازی کنیم. افراد با آموزش یاد میگیرند چطور با شفقت، رنجشها را کاهش دهند که منجر به مذاکرات موفقتر و روابط رضایتبخشتر شود.
- گذرا بودن احساسات منفی را بشناسید. تمرکز بر احساسات، تجارب احساسات مشابه را در حافظه ضمنی فعال می کند و تاثیری زنجیره ای ایجاد می شود که باعث می شود به اشتباه فکر کنیم هیجانات منفی دایمی هستند. در صورتی که اینگونه نیست. اگر اکنون احساس بدی دارید، به زودی حس تان بهتر خواهد شد، مگر اینکه بر احساسات منفی تمرکز کنید. احساس خود را تایید کنید، اما روی آن هیجانی متمرکز شوید که میخواهید. سپس مشاهده کنید آیا تجربیات مثبت بیشتری در حافظه ضمنی فعال میشوند یا خیر.
- ببوسید و جبران کنید. اثر تاخر حافظه بر این باور است که جدیدترین رویداد به طور نامناسبی بر قضاوت درباره سایر رویدادهای مشابه اثر می گذارد. برای مثال، مشاجره ای در پایان تعطیلات، یک هفته لذت بخش را خراب می کند. عادت بوسیدن و جبران پس از مشاجره یا هر تجربه منفی را در خود ایجاد کنید. بدانید که اختلافات و احساسات منفی زودگذر شما از عشق تان به یکدیگر نمی کاهد. اگر فرزندانتان شاهد مشاجره شما بودند، مطمین شوید که شما را در حال بوسیدن و جبران کردن نیز می بینند. این گونه درد برترپنداری حافظه را تسکین میبخشید.
- تفاوت در خاطرات را بپذیرید و هر زمان که ممکن است تناقض ها را برطرف کنید. به دنبال شباهت ها در جنبه های دیگری از خاطرات باشید و به احتمالات اعتراف کنید. به این مثال توجه کنید:
شریک عاطفی 1: وقتی دیشب در مسیر خانه از آن ماشین شاسی بلند سبقت گرفتی، ترسیدم.
شریک عاطفی 2: به یاد نمیآورم از کسی سبقت گرفته باشم، اما یادم میآید که در ترافیک عصبانی شده بودم، بنابراین احتمالا این کار را کردم. سعی میکنم از این به بعد نسبت به احساسات تو حساستر باشم و فقط به عصبانیت خودم توجه نکنم.
مخالفت سرسختانه نداشته باشید یا به دیگری اتهام نزنید. از جملاتی مانند «هرگز این اتفاق نیفتاد» و «تو آنچه را که به نفعت است، به خاطر می آوری» اجتناب کنید.
- راهبردهای مختلف مقابله را با هم سازگار کنید. هیچ کس تجربیات منفی را دوست ندارد، اما زوجین بسته به آسیب پذیری اصلی خود، به روش های متفاوتی با آنها کنار میآیند. مثلا اگر موضوع ترس باشد، افراد روی چیزهای منفی تمرکز میکنند و می خواهند در مورد آن صحبت کنند؛ به این امید که آن را دور کنند و جلوی عود مجددش را در آینده بگیرند. اگر موضوع شرم باشد، افراد می خواهند حواسشان را از آن منحرف کنند و در مورد چیز جالبتری حرف بزنند. یک نفر تهدیدها و اشتباهات گذشته را بی ارزش جلوه می دهد. دیگری در آنها مبالغه می کند. برای افرادی که فراری از ترس هستند، زندگی به یاد آوردن است. برای افراد گریزان از شرم، زندگی فراموشی است.
شما می توانید با متناسب سازی رویداد یادآوری شده در اینجا و اکنون، این تفاوت ها را برطرف کنید. شرم مربوط به شکست های گذشته است که از عدم کفایت خبر می دهد. ترس پیرامون تهدید آینده است، یعنی ممکن است آسیب گذشته دوباره اتفاق بیفتد. یادآوری اینکه شریک زندگی شما به تان صدمه زده، شما را برمیانگیزد تا به دنبال امنیت باشید، نه اینکه اشتباه او را مانند یک پتک بر سرش بکوبید. کارکرد شرمساری در مورد اشتباهات گذشته نیز این است که اکنون با حمایت از رفاه شریک زندگی تان، خطاهایتان را اصلاح کنید.
در بحث برترپنداری حافظه، اگر شما شریک آسیب دیده هستید، روشن کنید که قصد مجازات ندارید و فقط می خواهید مطمین شوید دیگر آن اتفاق نمی افتد. شریک شرمگین، باید با تایید صدمه وارده به شما و ابراز پشیمانی به تان این اطمینان را بدهد. این برنامه را برای احترام به احساسات یکدیگر در آینده و پیشایندهای مشابه دنبال کنید. صرف نظر از اینکه خطای تان عمدی بوده یا نه، بیان کنید که در صورت تکرار موارد قبلی چه خواهید کرد:
«متاسفم که ناراحتت کردم. دفعه بعد که احساس استرس، گرسنگی یا خستگی کنم، دستت رو لمس میکنم و به یاد میآرم که تو برای من مهم هستی.»
وقتی به رویدادهای منفی گذشته فکر میکنیم، احساس ناتوانی میکنیم. اما هنگام برنامه ریزی برای جبران در آینده، حس توانمندیمان افزایش می یابد.
- خاطرات آینده را بسازید. کانمن اشاره می کند که وقتی به آینده فکر می کنیم، خاطراتی را که ممکن است داشته باشیم، تصور می کنیم. اجازه دهید افکار مربوط به خاطراتی که می خواهید از آنها لذت ببرید، رفتار شما را هدایت کنند.
برترپنداری حافظه ما را در دام گذشته گرفتار می کند. در عین حال، پرهیز از آن به ما قدرت می دهد تا آینده را دستخوش تغییر کنیم.
شما بنویسید. آیا میدانستید دلیل تفاوت با همسرتان در یادآوری خاطرات مشترک، مفهوم برترپنداری حافظه است؟ میتوانید نظرات و سوالات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع
https://www.psychologytoday.com
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی