جنگ پدیدهای است که حتی اگر از کودکان پنهان شود، باز هم از طریق اخبار، شبکههای اجتماعی یا گفتگوی بزرگترها به گوش آنها میرسد. در چنین شرایطی، سکوت یا پاسخهای مبهم ممکن است باعث ترس یا سردرگمی کودک شود. این مقاله با هدف راهنمایی والدین و مربیان نوشته شده تا بیاموزند چگونه به شکلی آرام، صادقانه و متناسب با سن کودک، درباره واقعیتهای جنگ صحبت کنند و در عین حال حس امنیت و آرامش او را حفظ کنند. با ما همراه باشید.
اگر کودک شما در روزهای دشوار اخیر علایمی مانند کابوس، شبادراری یا وابستگی بیش از حد نشان میدهد، حتما از مشاوره کودک و مشاوره روانشناسی آنلاین در کلینیک روانشناسی سها کمک بگیرید. تلفن تماس: 09198791784
عنوان | توضیحات |
جنگ و کودکان: چه چیزی را باید گفت و چه چیزی را باید پنهان کرد؟ | حقیقتهای ساده و امیدبخش را بیان کنید و از بازگو کردن جزییات ترسناک یا خشونتبار بپرهیزید. |
نحوه صحبت کردن با کودکان در مورد جنگ | با توجه به سن کودک، اطلاعات ساده و حمایتی بدهید و از او دعوت به گفتگو کنید. |
کودکان پیشدبستان تا دبستان | توضیحهای کوتاه و اطمینانبخش بدهید و بهجای انکار، احساسات کودک را تایید کنید و بشنوید. |
مقطع راهنمایی (۱۱ تا ۱۳ سال) | از کودک درباره دانستهها و احساساتش بپرسید و به او یاد دهید چگونه منابع معتبر پیدا کند. |
دانشآموزان دبیرستانی (۱۴ سال به بالا) | با نوجوانان گفتوگویی دوطرفه و محترمانه داشته باشید و به آنها مهارت تحلیل اخبار بیاموزید. |
روشهای کلی صحبت کردن با کودکان درمورد جنگ | گوش دادن فعال، تنظیم گفتگو با سن کودک، تایید احساسات و فراهم کردن حس کنترل. |
روایتی از یک مراجع
خانم موسوی، زنی 35 ساله، با چهرهای مضطرب وارد کلینیک روانشناسی سها شد. صدایش لرزان بود و میگفت پسر هشتسالهاش، آرش، شبها کابوس میبیند و میگوید هنوز صدای انفجار را میشنود. از زمان شدت گرفتن جنگ ایران و اسرائیل، آرش مدام میپرسید: «مامان، ما هم میمیریم؟» خانم موسوی میگفت: «نمیدونستم چی بگم. گاهی وقتا میگفتم نه هیچ خطری نیست، گاهی هم گریهم میگرفت». این پیامهای متناقض باعث ترس بیشتر آرش شده بود. کم کم رفتارهای کودکانهتری پیدا کرده بود؛ مثلا شبها میخواست در آغوش مادرش بخوابد. مربی باشگاه هم به خانم موسوی گفته بود آرش حین تمرین خودش را خیس کرده و این رفتار را بیسابقه میدانست. مشاوران کودک در مرکز سها به سرعت جلسات ارزیابی و بازی درمانی را شروع کردند.

جنگ و کودکان: چه چیزی را باید گفت و چه چیزی را باید پنهان کرد؟
صحبت درباره جنگ با کودکان، نیازمند توازنی ظریف میان صداقت و محافظت از احساسات آنها است. کودکان بسته به سن، سطح درک و تجربهشان، ممکن است نسبت به اخبار جنگ دچار ترس، اضطراب یا سردرگمی شوند. آنچه باید با کودکان در میان گذاشت، حقیقتهایی است که متناسب با سن آنها قابل فهم باشد. مانند اینکه جنگ بین کشورها اتفاق میافتد و مردم ممکن است آسیب ببینند، اما در عین حال تاکید بر وجود افراد کمکرسان، مانند پزشکان، داوطلبان و صلحطلبان، احساس امید را در کودک تقویت میکند. اما نباید جزییات خشونتبار، تصاویر دلخراش یا اطلاعاتی که موجب وحشت یا احساس ناامنی کودک میشود را بازگو کرد. هدف اصلی، پاسخگویی به سوالات کودک با صداقت، اما با زبان ساده و حمایتی است تا هم حقیقت را بداند و هم احساس امنیت روانیاش حفظ شود.
نیاز به مشاوره فوری دارید؟ همین حالا با ما تماس بگیرید: 09198791784
نحوه صحبت کردن با کودکان درمورد جنگ
این که بدانیم چگونه با کودک خود درمورد جنگ صحبت کنیم و ابهامات ذهن او را از بین ببریم، بسیار مهم است. در این بخش بر اساس سن کودکان، روشهای صحبت کردن در مورد جنگ را معرفی میکنیم.
کودکان پیشدبستانی تا دبستان
در این سنین، ذهن کودک هنوز توانایی درک مفاهیم پیچیدهای مثل جنگ را ندارد. بنابراین، بهترین روش این است که اطلاعاتی کوتاه، ساده و آرامشبخش به کودک داده شود. اگر کودک پرسید چرا جنگ شده، اول بپرسید خودش چه فکر میکند. بعد توضیحی کلی و بدون جزییات کافی است: «آدمبزرگها گاهی با هم دعوا میکنن و بعد هم آشتی میکنن». حتما اطلاعات غلط کودک را هم اصلاح کنید. نکته مهم این است که فضای گفتگو باز باشد. میتوانید بگویید: «هر وقت احساس ناراحتی داشتی، بیا با هم صحبت کنیم.» این نوع بیان، حس امنیت بیشتری به کودک میدهد. اگر کودک سوالی پرسید و شما بهعنوان والدین پاسخی نداشتید، اشکالی ندارد که بگویید: «اجازه بده فکر کنم و بعد با هم صحبت کنیم.» همین که کودک بداند پدر یا مادرش منبع قابل اعتماد و امنی برای دریافت پاسخ هستند، به کاهش اضطرابش کمک میکند. این موقعیت همچنین فرصتی برای انتقال ارزشهای خانوادگی مثل صلحطلبی، وطندوستی یا همدلی با دیگران است.
بیشتر بخوانید: حس امنیت در کودکان: والدین چطور امنیت ایجاد کنند؟
مقطع راهنمایی (۱۱ تا ۱۳ سال)
در سنین راهنمایی، کودکان شروع به شکل دادن باورهای شخصی میکنند و حساستر به وقایع جهانی هستند. در این مرحله بهتر است والدین صحبت را با یک پرسش آغاز کنند: «در مورد جنگ چیزی شنیدی؟ چه احساسی داری؟» اینگونه کودک از محل واقعی نگرانی خود صحبت میکند و گفتگو از تصورات او شروع میشود، نه حدسیات والدین. پاسخ دادن به سوالات کودک بهصورت دقیق و روشن مهم است، اما اگر والدین مطمین نیستند، میتوانند پیشنهاد بدهند که با هم پاسخ را جستوجو کنند. این فرایند به کودک یاد میدهد که چطور منابع اطلاعاتی معتبر پیدا کند و تفکر انتقادی داشته باشد. همچنین، فرصتی برای اصلاح برداشتهای اشتباه او فراهم میشود.
دانشآموزان دبیرستانی (۱۴ سال به بالا)
نوجوانان معمولا اطلاعاتی درباره جنگ دارند، اما منابع آنها میتواند از فضای مجازی تا دوستان متفاوت باشد. گفتگو با آنها باید با پرسیدن آغاز شود: «در مورد این جنگ چی میدونی؟ از کجا شنیدی؟ چه حسی داری؟» نوجوانان نیاز دارند که بدانند والدین به فکرشان احترام گذاشته و ارزشهای خانوادگی را با آنها به اشتراک میگذارند. والدین همچنین میتوانند کمک کنند تا فرزندشان یاد بگیرد اطلاعات را غربال کند و تحت تاثیر هر خبر یا شایعهای قرار نگیرد.
از گفتگوی جنگ قبل از خواب بپرهیزید
روشهای کلی صحبت کردن با کودکان درمورد جنگ
علاوه بر روشهایی که در بخش قبلی معرفی کردیم، برای صحبت کردن با کودکان خود در مورد جنگ میتوانید از موارد زیر نیز کمک بگیرید.
ببینید کودک چه حسی دارد و چه فکر میکند
به دنبال زمانی باشید که کودک در وضعیتی راحت باشد. از گفتگوی جنگ قبل از خواب بپرهیزید. یک نقطه شروع مناسب، پرسش مستقیم از کودک در این مورد است که چه میداند و چه احساسی دارد. در بچههای کمسن و سال نقاشی کشیدن، قصهگویی و دیگر فعالیتها میتواند زمینه را برای صحبت کردن باز کند. مهم است که بدانیم آنها چه دیده و شنیدهاند. این فرصتی مناسب برای ارایه دلگرمی و تصحیح اطلاعات نادرستی است که از جاهای دیگر به آنها رسیده. شنیدن مداوم اخبار جنگ این حس را ایجاد میکند که بحران همه جا در اطراف ما حضور دارد. بچههای کمسن و سال قادر به تمییز تصاویر تلویزیون و واقعیت شخصی خود نیستند. بنابراین ممکن است فکر کنند در معرض خطری واقعی و فوری قرار دارند. اگر پرسشی اغراقآمیز مطرح کنند مانند «آیا همه ما میمیریم؟»، به او بگویید قرار نیست این اتفاق بیفتد. در عینحال بفهمید که او چه شنیده و چرا در این مورد نگران شده است. احساسات او را به رسمیت بشناسید و به او بگویید که این حالتی طبیعی است و شما همیشه شنوای او هستید.

وقتی کودک آماده حرف زدن است، گوش شنوا باشید
اگر فرزندتان خودش شروع به صحبت درباره جنگ کرد یا سوال پرسید، آن را به عنوان فرصتی ارزشمند ببینید. با دقت به حرفهایش گوش دهید، حتی اگر تصورش از ماجرا با آنچه شما میدانید متفاوت باشد. گاهی فقط شنیدن حرفهای کودک بدون قضاوت، برای او کافی است تا احساس امنیت کند.
اگر کودک پرسشی اغراقآمیز مطرح کرد، مانند «آیا همه ما میمیریم؟»، به او بگویید قرار نیست این اتفاق بیفتد. در عینحال بفهمید که او چه شنیده و چرا در این مورد نگران شده است.
گفتگو را متناسب با سن کودک تنظیم کنید
سن کودک نقش مهمی در شیوه صحبت درباره موضوعات پیچیده دارد. کودکان کمسن اغلب درکی از مفهوم جنگ ندارند و نیازی به جزییات زیاد ندارند. در مقابل، نوجوانان ممکن است سوالات عمیقتری بپرسند و به اطلاعات دقیقتری نیاز داشته باشند. اما همچنان باید مراقب حجم و لحن اطلاعات باشید تا اضطرابشان بیشتر نشود. همچنین نسبت به حالات چهره خود آگاه باشید تا ترس زیادی را به کودک منتقل نکنید.
احساسات کودک را بپذیرید و تایید کنید
اگر کودک ناراحتی، ترس یا سردرگمیاش را بروز میدهد، مهم است که آن احساسات را واقعی و قابل درک بدانید. جملههایی مثل «میفهمم که این موضوع میتونه ترسناک باشه» یا «میدونم که نگرانی» به کودک نشان میدهد که تنها نیست و احساساتش جدی گرفته میشود.
برای کاهش نگرانی کودک، تاکید کنید که افراد بزرگسال زیادی، چه در خانه، چه در سطح جهانی، برای پایان دادن به جنگ تلاش میکنند.
به او اطمینان بدهید که بزرگترها در حال رسیدگیاند
برای کاهش نگرانی کودک، تاکید کنید که افراد بزرگسال زیادی، چه در خانه، چه در سطح جهانی، برای پایان دادن به جنگ تلاش میکنند. این اطمینان را بدهید که مسیولیت حل چنین مسایلی بر دوش کودکان نیست و آنها حق دارند همچنان بازی کنند، بخندند و از کودکیشان لذت ببرند.
شفقت را تشویق کنید
جنگ همیشه با قضاوتهایی همراه است درباره اینکه یک طرف آدم بد و طرف دیگر آدم خوب قرار دارد. هنگام سخن گفتن با کودکان، از برچسبهایی چون «آدم بد»ها خودداری کنید. در مقابل، تا جای ممکن فرصتی برای ابراز شفقت ایجاد کنید. مثلا برای آدمهایی که از خانههای خود رانده شدهاند، ابراز تاسف و همدلی کنید.
راهی برای کمک کردن در اختیارش بگذارید
اگر فرزندتان تمایل دارد کاری انجام دهد، او را حمایت کنید. کودکان با مشارکت در کارهایی مثل جمعآوری کمکهای انسانی، طراحی پوسترهای صلح یا نوشتن پیامهای امیدبخش، احساس مفید بودن میکنند. این فعالیتها به آنها حس کنترل و هدف میدهد و فشار روانی ناشی از ناتوانی را کاهش میدهد.
کلینیک روانشناسی سها، همراه شما برای عبور از روزهای سخت
کلینیک روانشناسی سها، همراه شما در مسیر عبور از روزهای سخت زندگی است. این مرکز با بهرهگیری از تیمی مجرب از رواندرمانگران و مشاوران متخصص، فضایی امن و حمایتگر برای بیان احساسات، مدیریت استرس، درمان اضطراب، افسردگی و مشکلات بین فردی فراهم میکند. شما تنها نیستید، ما شنوندهای صبور، راهنمایی دلسوز و همراهی حرفهای برایتان هستیم.
برای دریافت مشاوره خانواده یا مشاوره فردی به صورت مشاوره تلفنی کلیک کنید: 09198791784
سوالات متداول
۱. آیا باید با کودکان خردسال درباره جنگ حرف بزنیم؟
اگر کودک چیزی شنیده یا سوالی دارد، بله. با زبانی ساده و بدون جزییات.
۲. چطور اضطراب کودک در دوران جنگ را کاهش دهیم؟
با آرام صحبت کردن، اطمینان دادن به اینکه بزرگترها مراقب هستند و تشویق کودک به فعالیتهای روزمره مثل بازی، اضطراب جنگ را کاهش دهید.
۳. اگر کودک نپرسید، باید خودمان موضوع جنگ را مطرح کنیم؟
اگر متوجه نگرانی یا تغییر رفتار شدید، گفتگویی آرام و کوتاه مفید است. در کل خوب است از حال کلیاش در این روزها غیرمستقیم سوال کنید.
۴. آیا میتوانیم از فعالیتهای هنری برای صحبت کردن درمورد جنگ استفاده کنیم؟
بله. نقاشی، قصهگویی یا بازی میتوانند راهی امن برای بیان احساسات کودک باشند.
منابع
گفتار یونیسف درباره سخنگفتن با کودکان در مورد درگیری و جنگ، ترجمه دکتر علی فیروزآبادی