علاقه به فیلم ترسناک در خیلی از طرفداران فیلم و سریال دیده میشود. اما آیا این علاقه سالم است؟ خوشبختانه باید بگوییم پژوهشها پاسخی مثبت به این پرسش دارند. در این مقاله با ما همراه باشید تا جنبههای روانشناختی علاقه به فیلم ترسناک را بررسی کنیم.
سینمای وحشت چیست؟
ژانر وحشت در سینما به مضامین آزاردهنده، نفرتانگیز و ناراحتکننده میپردازد. از جمله: قتل، شکنجه، هیولاهای خونخوار، ارواح نامقدس و موضوعات ناراحت کنندهی مشابه.
این ژانر عمدا به دنبال ایجاد وحشت و اضطراب در بینندگان است. از همین رو، مخالفان این سبک در تعجب اند که در وهلهی اول چرا کسی باید عمدا به دنبال این محتواها و ترساندن خود باشد؟!
علاقهمندان به فیلم ترسناک در نظر مردم چگونه اند؟
به هر حال، وقتی ترس و پریشانی اساسا ناخوشایند اند، آیا منطقی نیست که از چیزهایی که این احساس را در ما ایجاد میکنند دوری کنیم؟ تا حدی به همین دلیل است که پیشفرضهای منفی بسیاری درباره طرفداران این سبک به وجود آمد. بسیاری فرض میکنند که طرفداران فیلم ترسناک مشکلاتی دارند.
برای مثال، گاهی اعتقاد بر این است که علاقهمندان به ژانر وحشت، سادیست هستند؛ زیرا به نظر میرسد از نمایش درد لذت میبرند. از سویی دیگر، آنها دستکم ممکن است فاقد همدلی انسانی در نظر گرفته شوند. گویی آنها نسبت به درد و رنج نمایش داده شده در فیلم بیتفاوت اند.
در کل اکثر پیشفرضها، منفی و حاکی از نقصهای اساسی در شخصیت، ذهنیت یا هیجانات طرفداران ژانر وحشت هستند.
آیا علاقهمندان به ژانر وحشت بیاحساس و سنگدل هستند؟
کلیشهها پیرامون ویژگیهای منفی شیفتگان ژانر وحشت تا حد زیادی در فرهنگ عامه وجود دارد. اما تحقیقات علمی بسیار کمی برای آزمایش صحت این باورها انجام شده است.
خوشبختانه، در پژوهش جدیدی که در مجله روانشناسی رسانه منتشر شد، نویسنده کولتان اسکریونر (2024) به دنبال صحتسنجی این باورها بود.
این مقاله نتایج سه مطالعه جداگانه را گزارش میکند که صحت کلیشهها پیرامون علاقه به فیلم ترسناک را میآزماید. نتایج نشان میدهد که طرفداران نسبت به غیر هواداران این سبک، ظالمتر یا سنگدلتر نیستند. در واقع، آنها به طور متوسط ممکن است همدلتر و مشفقتر باشند!
بررسی صفات شیفتگان ژانر وحشت : علاقه به فیلم ترسناک
اولین مطالعه شامل 320 شرکتکننده بود که از طریق پلتفرم Prolific به پژوهش وارد شدند. هدف آن تعیین این بود که آیا طرفداران ژانر وحشت ویژگیهای جامعهدوستانه متفاوت از غیر طرفداران دارند یا خیر. این ویژگیها شامل همدلی شناختی، همدلی عاطفی و خونسردی بود.
همدلی شناختی به توانایی فرد در تشخیص هیجانات دیگران اشاره دارد. از سوی دیگر، همدلی عاطفی، توانایی تجربه کردن هیجانات سایرین است. هر دو شکل همدلی با اجرای پرسشنامه همدلی شناختی و عاطفی سنجیده شد.
خونسردی یا بیاحساسی به معنای عدم توجه به دیگران و فقدان شفقت است. که با فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت روانی اندازهگیری شد.
سپس از شرکتکنندگان خواسته شد که مشخص کنند کدام یک از 50 فیلم ترسناک تعیین شده را طی ده سال گذشته تماشا کردهاند.
فیلمهای مهم ژانر وحشت از فهرست IMBD و با کمک گروهی از متخصصان انتخاب شدند. بنابراین، هر چه یک فرد فیلمهای بیشتری از این لیست دیده بود، احتمال بیشتری داشت که طرفدار سبک ترسناک باشد. همچنین بررسی شد آیا شرکتکنندگان واقعا از این فیلمها لذت برده بودند یا نه.
طبق نتایج، بین علاقه به فیلم ترسناک و هیچ یک از متغیرهای مورد نظر رابطه معناداری وجود نداشت. به عبارت دیگر، افرادی که شیفتهی ژانر وحشت بودند، نسبت به غیر هواداران این سبک، تفاوتی در همدلی نداشتند. به همین ترتیب، هیچ تفاوتی در خونسردی وجود نداشت. این یافته در تضاد با کلیشههای ناشایست درباره بیاحساس بودن یا حتی بی رحم بودن طرفداران سبک ترسناک است.
یک رویکرد متفاوت در باب علاقه به فیلم ترسناک
مطالعه بعدی شامل 250 شرکتکننده بود که از طریق پلتفرم Prolific ثبت نام شدند. مانند مطالعه قبلی، این طرح نیز برای آزمایش تفاوت صفات جامعهدوستانه در طرفداران و غیر طرفداران ژانر وحشت انجام شد. روش اندازهگیری مشابه طرح قبل بود اما لذت بردن از سبک وحشت به روشی بسیار متفاوت اندازهگیری شد.
این بار، میزان علاقه شرکتکنندگان را به فیلم ترسناک از طریق معیارهای خودگزارشی سنجیدند. نویسنده بر اساس تمرکز اصلی یک فیلم یا نمایش، پنج زیرسبک ترسناک را شناسایی کرد و آنها را برای شرکتکنندگان شرح داد:
اینها عبارت بودند از «خونریزی»، «هیولا»، «ماورا طبیعت»، «روانشناختی» و «سلاخی».
سپس از افراد خواسته شد میزان علاقه خود را به هر زیرسبک در مقیاس چهار درجهای رتبهبندی کنند. میزان موافقت یا مخالفت آنها با این جمله اندازهگیری میشد که «من معمولا از فیلمها و برنامههای تلویزیونی [نام زیرسبک] لذت میبرم».
نتیجه اولیه این مطالعه با میانگینگیری هر یک از زیرسبکها به طور جداگانه تعیین شد. سپس یک مدل رگرسیون مشخص کرد که سطوح بالاتر لذت از سبک وحشت با همدلی عاطفی مرتبط نیست. افرادی که از فیلم ترسناک لذت میبردند، در زمینه همدلی تفاوتی با سایرین نداشتند.
حتی جالبتر اینجاست؛ علاقه به فیلم ترسناک در واقع با سطوح بالاتری از همدلی شناختی و سطوح پایینتری از خونسردی همراه بود. همه این نتایج با کنترل سن و جنسیت تایید شدند. این نشان میدهد که طرفداران ژانر وحشت در واقع ممکن است نسبت به غیر طرفداران، جامعهدوستی بیشتری داشته باشند.
بخشش نوعدوستانه در طرفداران فیلم ترسناک
مطالعه سوم و آخر به طرز چشمگیری با دو مطالعه اول متفاوت بود. در عرض دو هفته پس از مشارکت اولیه، با 215 نفر از یکی از مطالعات اولیه تماس مجدد برقرار شد. به آنها گفتند که پول اضافی از آن مطالعه باقی مانده و آنها به طور تصادفی برای دریافت پاداش 0.50 دلاری شرکت در پژوهش انتخاب شده اند. همچنین به آنها گفته شد که اگر بخواهند، میتوانند هر مبلغی را به صورت ناشناس به شرکتکننده دیگری که تصادفا انتخاب نشده، اهدا کنند.
این در واقع نسخهای از تمرینی به نام «بازی دیکتاتور» است که برای آزمایش حس نوعدوستی یا انصاف یک فرد بکار میرود. زیرا تمام قدرت را به افراد میدهد تا تصمیم بگیرند که چگونه برخی منابع بین خود و دیگری تقسیم شود.
احتمالا افراد خودخواهتر، تمام یا بیشتر منابع را برای خود نگه میدارند. بنابراین، اگر کلیشههای موجود درست باشد، طرفداران ژانر وحشت ترجیحا باید متوسط پول بیشتری نسبت به غیر طرفداران به خود اختصاص دهند.
با این حال، چنین نتیجهای یافت نشد. بین علاقه به فیلم ترسناک و اندازهی بخشش، رابطه آماری وجود نداشت.
یک کلیشه ناعادلانه درباره علاقه به فیلم ترسناک
این پژوهش نشان میدهد که کلیشهها در مورد طرفداران سبک ترسناک نادرست و گمراهکننده هستند. آنها در میزان ظلم یا خودخواهی تفاوتی با دیگران ندارند. در واقع، حتی ممکن است از حد متوسط جامعهدوستتر باشند.
اهمیت شفافسازی باورهای نادرست در مورد طرفداران ژانر وحشت تنها به علاقهمندان به سینما محدود نمیشود.
این ژانر بسیار گستردهتر از صفحات نمایش است و رسانههای زیادی از جمله کتابهای کمیک، موسیقی هوی متال و بازیهای ویدیویی را در بر میگیرد. بسیاری از اینها نیز در طول سالیان در معرض کلیشهها و انتقادهای نابه جا بوده اند.
با این حال، هرچند به تحقیقات بیشتری نیاز است، اما مطمینا شیفتگی به جنبههای خاص سبک وحشت میتواند نشاندهنده یک مشکل باشد. برای مثال، طرفدارانی که به جای کل فیلم، بهطور خاص بر صحنههای قتل یا شکنجه تاکید میکنند، ممکن است سطوح پایینتری از همدلی را دارا باشند.
با این وجود، بیشتر مردم بدون در نظر گرفتن زمینه گستردهتر یک فیلم، بر این جنبههای خاص ترسناک تمرکز نمیکنند. بخش اعظم لذت علاقه به فیلم ترسناک، ناشی از تنش قهرمانهای داستان برای فرار از هیولا یا منبع شرارت و رسیدن به عدالت است.
سخن پایانی
به نظر میرسد بخشی از مشکل، سادهسازی بیش از حد این سبک است. وحشت یک شکل هنری پیچیده با تنوع زیاد در موضوع و زمینه است. برای مثال، در حالی که مطمینا مرگ، ترس و درد زیادی در فیلمهای ترسناک وجود دارد، همچنین تاکید بالایی هم بر ویژگیهای مثبت مانند عشق، شجاعت و ارزش زندگی میشود.
علاوه بر این، هیچ دو فیلمی شبیه هم نیستند؛ بنابراین طبقهبندی همه فیلمهای ترسناک به عنوان اساسا یکسان و جذاب برای یک نوع مخاطب، اثری تقلیلدهنده هم برای ژانر و هم برای طرفداران آن دارد. به عبارت دیگر، این به کلیشههای نادرست و مشکلساز تداوم میبخشد.
تحقیقات بیشتر و انتشار فراگیر نتایج، به مبارزه با این کلیشهها یاری میرساند. و شاید به افراد بیشتری کمک کند تا ببینند ژانر وحشت چه چیزی برای ارایه دارد.
منبع:
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی