قربانی قلدری چگونه فردی است؟ آیا افرادی که قربانی قلدری می‌شوند، ویژگی‌های خاصی دارند؟ در این مقاله در مورد صفات قربانیان قلدری بیشتر می‌خوانیم.

 

بیشتر بخوانید: 6 روش مهم در مقابله با قلدری

منشا تاریخی قلدری کجاست؟

متاسفانه، در عصر حاضر قلدری فراگیر شده است. وقتی به تاریخ نگاه می‌کنیم، در فرهنگ‌های پیشین آثار قلدری قابل مشاهده است. حتی انسان‌های شکارچی-گردآورنده که سابقه‌ای نیرومند در ارتقای صلح و بخشش داشتند نیز دست به قلدری می‌زنند.

به طرز جالبی، قلدری در طبیعت نیز دیده می‌شود: یعنی در بیشتر گونه‌های حیوانی و البته بسیاری از گیاهان.

قربانی قلدری
قربانی قلدری

مطالعات ژنتیک انسان‌ پیشنهاد می‌کند که ارتکاب قلدری با عوامل ژنتیکی وراثت‌پذیری ارتباط دارد که تا این لحظه از جزییات آن باخبر نیستیم.

موضوع قلدری طی 25 سال اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. به طور روزافزون، والدین، مدارس و دولت‌ها بیشتر از این موضوع آگاه می‌شوند که قلدری می‌تواند آثار سلامت روان ماندگاری برجا بگذارد و مشکلاتی را در عملکرد مدرسه در کودکان و نوجوانان ایجاد کند.

در بین بزرگسالان، قلدری در محیط کار همچنین می‌تواند بر سلامت روان و بازدهی تاثیر بگذارد. این بحث قلدری را به مشکلی فوری برای رسیدگی و حل‌وفصل تبدیل می‌کند.

تفاوت قلدری و پرخاشگری

تمایز پزخاشگری عمومی از قلدری دشوار است، اما اجزای اصلی قلدری عبارت است از:

  • عمدی بودن
  • به وجود آمدن آسیب قابل توجه اما نامعلوم
  • عدم توازن قدرت که باعث می‌شود قربانی قادر به مقابله نباشد

آخرین مورد احتمالا مهم‌ترین ویژگی قلدری است و به توضیح اینکه چرا قربانیان تا این حد آسیب می‌بینند، کمک می‌کند.

بیشتر بخوانید: اختلال سادیسم جنسی چیست؟ 

چرا قلدری تا این حد شایع است؟

از دیرباز، قلدری به بزهکارانی مربوط می‌شد که:

  • فاقد مهارت‌های اجتماعی هستند
  • عزت نفس پایینی دارند
  • یا از محیطی شکننده می‌آیند که در آن خشونت امری عادی است.

این کلیشه‌ ممکن است در مقوله‌ای به نام «قلدر-قربانی» کاربرد داشته باشد. قلدر-قربانی به فردی گفته می‌شود که به طور همزمان هم دیگران را مورد آزار قرار می‌دهد و هم خودش تحت آزار قرار می‌گیرد. این افراد معمولا نسبت به سایر قربانیان با پیامدهای بدتری روبرو می‌شوند.

قربانی قلدری
قربانی قلدری

با این حال، این قلدر-قربانی‌ها نیستند که بیشتر قلدری‌ها را مرتکب می‌شوند. «قلدرهای صرف» اکثر آزارها را انجام می‌‌دهند؛ یعنی کسانی که تنها آزار می‌دهند و آزار نمی‌بینند. و البته این قلدرها از کلیشه‌های فهرست شده در بالا پیروی نمی‌کنند.

در مقابل، کاپیتان یا سرگروه اصلی یک تیم فوتبال، سطوح بالا یا طبیعی از عزت نفس، مهارت‌های اجتماعی و شاید حتی همدلی دارد. شاید کمی عجیب به نظر برسد؛ افراد سالمی که خودخواهانه و برای منافع شخصی خود، قلدری را انتخاب می‌کنند. و از آن سود هم می‌برند.

آزارگری چه منافعی برای قلدر دارد؟

پژوهش‌های ما بر روی آزارگری نوجوانان نشان می‌دهد که قلدری با کسب شهرت و تسلط در طول زمان ارتباط دارد. این در مورد کودکان و بچه‌های پیش دبستانی نیز صدق می‌کند!

آزارگری همچنین با کسب منابع غیراجتماعی مانند داشتن بهترین نقطه از زمین بازی یا بهترین میز ناهار در کافه مرتبط است.

این مورد احتمالا در نوجوانی مهم‌تر است؛ قلدری با افزایش فرصت‌های قرار عاشقانه و جنسی ارتباط دارد.

در واقع، جدیدترین داده‌ها نشان می‌دهد که آزارگری در دبیرستان ممکن است با داشتن فرزند بیشتر در بزرگسالی مرتبط باشد! این‌ها احتمالا علایم رفتار سازگارانه هستند. به نظر می‌رسد که آزارگری، دور از اینکه رفتاری بدون کنترل از سوی افراد آسیب‌دیده اجتماعی باشد، یک رفتار هدفمند است که مزایای چشمگیری را برای مرتکبان فراهم می‌کند.

قربانی قلدری : یک انتخاب هدفمند

در واقع، قلدری رفتاری کاملا هدفمند نسبت به قربانیان به نظر می‌رسد. آزارگران از قربانیان استفاده می‌کنند تا اشتیاق و گنجایش خود در بکارگیری پرخاش را به دیگران نشان دهند. بنابراین، آنها افرادی را انتخاب می‌کنند که برای حمله چندان هزینه ندارند و همچنین برای ارسال یک علامت خوب، خیلی ضعیف نیستند.

یک دانش‌آموز کلاس دهمی که سعی می‌کند دانش‌آموز کلاس دوازدهم را آزار دهد، احتمالش هست که آسیب ببیند. در حالی‌که دانش‌آموز دهمی که یک کلاس دهمی دیگر را مورد قلدری قرار می‌دهد، هیچ پیام تهدیدآمیزی به همسالان او ارسال نمی‌کند. فی‌الواقع، آنها ممکن است رقت‌انگیز به نظر برسند.

در مقابل، آزارگران به صورت هدفمند قربانیی را انتخاب می‌کنند که نرخ انتشار علامت خطر مناسبی دارند. این قربانیان سپس وارد گروه قربانیان متفاوتی می‌شوند و تا جای ممکن علایم خطر را منتشر می‌کنند. این یک رفتار تکانشی و واکنشی نیست. برای قلدری، برنامه‌ریزی می‌شود. سپس برنامه مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و بعد می‌تواند موثر باشد.

پس چرا هر کسی قربانی قلدری نمی‌شود؟

به نظر می‌رسد ارتکاب قلدری با هزینه‌هایی همراه است. انتقام قربانیان یا مجازات از سوی بزرگسالان و سرپرستان از هزینه‌های آشکار این کاراند. اما قلدرها قربانیانی را انتخاب می‌کنند که در مقابله مشکل دارند. بنابراین آنها بهتر می‌توانند رفتار خود را از شر مجازات پنهان کنند. در این حالت هزینه‌ها معمولا به اندازه کافی زیاد نیستند که مانع از ارتکاب جرم شوند.

یکی از هزینه‌های مهم این است که هرچند قلدرها شهرت پیدا می‌کنند، دوست‌داشتنی‌بودن خود را از دست می‌دهند. مردم ممکن است قدرت قلدرها را به رسمیت بشناسند، اما عموما آنها را دوست ندارند و به آنان اعتماد نمی‌کنند. به هر حال، اگر یک آزارگر مایل به سواستفاده از یک قربانی باشد، چرا نخواهد از شما سواستفاده کند؟

بنابراین، به نظر می‌رسد قلدری، انتخابی در مورد نحوه استفاده از قدرت باشد؛ یعنی برای منافع خودخواهانه در برابر مشارکت برای منافع همه. در بحث نحوه جلوگیری از آزارگری، این سرنخی حیاتی و از دست رفته است.

قربانی قلدری
قربانی قلدری

جلوگیری از قلدری

عامل کلیدی در پیشگیری از آزارگری، به رسمیت شناسی این موضوع است:

با وجود دست کم یک بخش سازگاری تکاملی، ابراز قلدری به محیط بستگی دارد.

حتی با اینکه آزارگری می‌تواند سازگارانه باشد، از نظر اخلاقی صحت ندارد و از نظر ژنتیکی نیز قطعی و ثابت نیست. همانطور که خز خرس قطبی در صحرای آفریقا کاربردی ندارد، قلدری می‌تواند انتخاب رفتاری وحشتناک در یک محیط درست باشد.

ناامیدی اینجاست که بیشتر مداخلات برای توقف قلدری درست کار نمی‌کنند و برخی حتی آن را تشدید می‌کنند. با این حال، شواهد رو به رشدی وجود دارد که تغییر هزینه‌ها و سودمندی‌ها (مانند تشویق همسالان به ایستادگی و مقابله با آنها) می‌تواند آزارگری را کاهش دهد.

مداخلات هدفمند برای کاهش قربانی قلدری

بنابراین، مداخلات باید بر اهمیت اهداف قلدری تمرکز کنند. از جمله اینکه نوجوانان می‌خواهند مشهور شوند و قرار عاشقانه بگذارند. و در مقابل، به آزارگران روش‌هایی جامعه‌دوستانه و همکارانه برای رسیدن به این اهداف پیشنهاد کنند.

به این ترتیب، مداخلات می‌توانند اهداف انطباقی را شناسایی کرده و روی آن‌ها کار کنند. تا محیط‌ را به گونه‌ای تغییر دهند که سودمندی قلدری را کاهش دهد. این متضاد با رویکردهای بدون تحمل است که کورکورانه اهمیت این اهداف و مسیر طی شده برای دستیابی به آنها را انکار می‌کنند.

سخن پایانی

درک ما از قلدری به عنوان یک سازگاری تکاملی، واکنش ما را به آن محدود نمی‌کند. در عوض، اشاره می‌کند که چقدر مهم است که از این دانش برای طراحی مداخلات و محیط‌های بهتر استفاده کنیم. که نه تنها به مرتکبان کمک ‌کند تا همکاری بیشتری داشته باشند، بلکه آسیب‌های وحشتناک وارده به قربانی قلدری را نیز کاهش دهد. این نتیجه برد-برد همان چیزی است که باید به دنبال آن باشیم. و یک رویکرد تکاملی می‌تواند به نزدیکی ما به این هدف کمک کند.

 

شما تا کنون قربانی قلدری شده‌اید؟ به نظر شما ایستادگی در برابر آزارگری می‌تواند آثار منفی آن را کاهش دهد؟

 

منبع:

psychologytoday

کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی