خیانت در روابط شاد هم اتفاق می‌افتد. متاسفانه ازدواج خوب، تضمینی برای عدم خیانت نیست. اما چرا فردی در یک رابطه شاد باید به فکر خیانت بیافتد؟ در این مقاله دلایل رخ دادن خیانت در روابط رضایتبخش را با شما به اشتراک می‌گذاریم.
ازدواج خوب، تضمینی برای عدم خیانت نیست
روابط فرازناشویی از زمانی که ازدواج ابداع شده، وجود داشتند. با این حال، دلایل این اقدام رایج به ندرت فهمیده شده است. ما مایلیم باور کنیم که داشتن یک «ازدواج شاد» ما را در برابر خیانت حفظ می‌کند. هرچه باشد، خیانت فقط مختص روابط مشکل‌دار است، مگر نه؟ با اینکه معمولا همین‌طور است، اما خلاف این نیز رخ می‌دهد. برخی از مراجعین من هستند که ازدواج‌های واقعا شادی دارند اما به هر حال به پارتنر خود خیانت کرده‌اند. آنها می‌گویند: «خیلی ساده اتفاق افتاد. من اصلا دنبالش نبودم». یا «نتونستم میلم رو کنترل کنم. نشد که مقاومت کنم». یا «اصلا نمی‌دونم به چی داشتم فکر می‌کردم، یه اشتباه بزرگ بود».
بنابراین، واقعا چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ چطور یک پارتنر عاشق و وفادار می‌تواند دست به خیانت بزند؟ دلایل احتمالی زیادی برای خیانت در روابط شاد وجود دارد. در ادامه آنها را با هم می‌خوانیم:
وسوسه‌ی کنترل‌ناپذیر
در جهان امروز، فرصت‌های زیادی برای ملاقات با شریکان احتمالی فرازناشویی وجود دارد: کار، سفر یا موقعیت‌های اجتماعی می‌توانند فرصت‌های وسوسه‌آمیزی ایجاد کنند. همه ما می‌توانیم با این توضیحات خصوصا درباره فضای فناوری ارتباط برقرار کنیم. بیش از همیشه، پیشرفت فناوری، شریکان خیانت را خیلی راحت در دسترس قرار می‌دهد. وسوسه‌ها عالی و فراوان هستند. و میل به ارضای فوری افزایش می‌یابد.
فقدان عزت نفس
نه همیشه، اما اغلب موضوع اصلی خیانت در روابط سالم، عزت نفس پایین، کمبود کنترل عاطفی، تکانشگری و عدم بلوغ است. برای برخی افرادی که فاقد عزت نفس‌اند، مهم نیست چقدر محبت دریافت می‌کنند؛ هرگز برایشان کافی نیست. آنها قدر عشق فعلی‌شان را نمی‌دانند. حتی اگر شریک زندگی‌شان هر روز به آنها بگوید که چقدر مورد احترام یا دوست داشتنی و جذاب‌اند، پس از مدتی، این تمجیدها قابل پیش‌بینی و کم اثر می‌شود. به این ترتیب، رابطه فرازناشویی باعث احساس محبوبیت فرد می‌شود و او برای خود تقویتی هذیانی ایجاد می‌کند. متاسفانه، این تقویت کوتاه مدت است و به افزایش حس پوچی می‌انجامد.
ابراز فقدان یا عطش
در این مورد، هدف رابطه فرازناشویی، کناره‌گیری یا قطع ارتباط با شریک اصلی نیست (زیرا آنها هنوز هم شریک زندگی خود را دوست دارند و مایلند با او باشند). بلکه بیانگر فقدان یا عطش است (نسبت به هیجان، آزادی، شهوت، فانتزی و …. چیزهایی که حتی روابط شاد نمی‌توانند فراهم کنند). رابطه فرازناشویی بیانگر تمایل به تجربه و اتصال مجدد به بخش‌های گمشده خود و ادغام آنها در یک خود کامل‌تر است.
فقدان صمیمیت یا ارتباط عاطفی
حتی در یک رابطه به طور کلی شاد، ممکن است دوره‌هایی وجود داشته باشد که همسران از نظر عاطفی از هم دور می‌شوند یا صمیمیت فیزیکی/جنسی ندارند. هنگامی که نیازهای عاطفی به محبت، درک و احساس ارزشمندی در رابطه متعهدانه برآورده نمی‌شود، افراد ممکن است به دنبال ارضای این نیازها در جای دیگری بروند. یک رابطه فرازناشویی ممکن است تلاشی برای پر کردن خلا صمیمیت باشد.
کسالت و نوجویی
با گذشت زمان، حتی روابط شاد نیز می‌توانند به روتین‌ها و الگوهای آشنا تبدیل شوند. شور شدید و تازگی مراحل اولیه ناپدید می‌شود. برای برخی افراد، روتین یک رابطه طولانی‌مدت می‌تواند منجر به کسالت یا میل به نوجویی شود. این فقدان تازگی، باعث می‌شود هوس یک ماجراجویی عاشقانه جدید به سر افراد بزند.
اعتیاد
در حالی که خیانت ممکن است باعث ایجاد یا تشدید اعتیاد شود، عکس آن نیز ممکن است. وقتی کسی مشروب می‌نوشد یا مواد مخدر مصرف می‌کند، قوه قضاوتش مختل می‌شود و ممکن است به تصمیم‌گیری نادرست بیانجامد.
تروما یا PTSD
PTSD می‌تواند شما را به تفکر غیر منطقی وادارد. آسیب‌های حل نشده‌ی گذشته یا ترس از صمیمیت می‌تواند برخی افراد را به سمت رفتارهای خود تخریبی سوق دهد. داشتن یک رابطه فرازناشویی می‌تواند نوعی خود تخریبی یا راهی برای ایجاد درام باشد تا حالت جنگ یا گریز را احساس کنید. رابطه فرازناشویی ممکن است راهی برای دور کردن همه و منزوی ساختن خود باشد. همچنین می‌تواند به معنای حواس پرتی از درد شخصی یا راهی برای گرفتن چیزی از طرف مقابل باشد (چیزی مانند درک، شفقت و آرامش).
خواسته های متناقض
واقعیت این است که ما به عنوان انسان نیازهای متضادی داریم که ما را به جهات مختلف می‌کشاند. مغز ما طوری تکامل یافته که بخش‌ها و لایه‌های زیادی را شامل می‌شود که چیزهای مختلفی می‌خواهند. بنابراین، تعجب‌آور نیست که خودمان را بین قلب و ذهن، ارزش‌ها و رفتارها، نیازهای کوتاه‌مدت و اهداف بلندمدت و تعهد زناشویی و آزادی شخصی در تضاد ببینیم.
اهمیت درک خویشتن
درک خود و زیر سوال بردن افکار، احساسات و خواسته‌های خود قبل از وقوع یک رابطه می‌تواند به شما در حل چنین مشکلاتی کمک کند. همچنین شاید بتواند در وهله اول از وقوع خیانت جلوگیری کند. برای اینکه با خود به شفافیت برسید، از خود سوالاتی مانند زیر بپرسید:
- آیا با صمیمیت چالش دارید؟
- آیا سعی می‌کنید از تمایلات، افکار یا نیازهای خود دوری کنید یا آنها را سرکوب کنید؟
- تخیلات جنسی شما چیست؟
- آیا از در میان گذاشتن درد یا خواسته‌های خود با شریک زندگی‌تان می‌ترسید؟
- آیا احساس می‌کنید دارید خود را گم می‌کنید یا گیج شده‌اید؟
- آیا ایده کلی داشتن رابطه فرازناشویی برای شما جذاب است؟
- اگر به خیانت فکر می‌کنید، انگیزه شما چیست؟ به دنبال چه چیزی هستید که در رابطه فعلی خود ندارید؟
در مسیر این تاملات می‌توانید از یک زوج درمانگر حرفه‌ای کمک بگیرید.
نتیجه‌گیری
به طرز متناقضی، خیانت چیزهای زیادی در مورد روابط به ما می‌آموزد؛ اینکه چه انتظاری داریم، چه می‌خواهیم و شایسته‌ی چه چیزی هستیم. این بازتاب دیدگاه‌های شخصی و اجتماعی ما در مورد عشق، میل، رابطه جنسی و تعهد است. امیدواریم این نکات به شما کمک کند تا بهبود یافته و رشد کنید و به فرد و پارتنر بهتری تبدیل شوید.
منبع:
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی
