مقابله با احساس پوچی و بی معنایی در افسردگی وجودی

بحران وجودی زمانی پدیدار می شود که یک انگیزۀ سیری ناپذیر برای درک معنای زندگی و هدف زندگی انسانی منجر به پریشانی شدید در فرد شود. افسردگی وجودی نشانه ای بر بحران وجودی است که به دلیل نارضایتی از عدم درک پیچیدگی های زندگی ایجاد می شود. درک اینکه مفاهیم اسرارآمیز زندگی مانند مرگ، شانس و هدف خارج از کنترل و درک ما هستند، ممکن است باعث شود که احساس کنید زندگی بیهوده و پوچ است. انجام وظایف اساسی روزانه یا توجه به ارزش و اهمیتِ بیشتر چیزهای اطرافتان می تواند دشوار شود، که این یکی از نشانه های هشداری است که شاید پای افسردگی وجودی در میان باشد.

هرچند این احساسات ترسناک به نظر می رسند، اما کسب دانش بیشتر در مورد تجربۀ اختلالات شخصیت خلقی می تواند به شما کمک کند تا احساس بهتری را در خود شکل دهید.

افسردگی وجودی احتمالاً شما را وادار می کند تا به طرز وسواس گونی در مورد معنا و هدف زندگی فکر کنید.

افسردگی وجودی زمانی به وجود می آید که فرد در پاسخ به دلهره آورترین سؤالات زندگی، علائم افسردگی را تجربه می کند؛ آیا زندگی معنا و هدفی دارد؟ آیا در نهایت همیشه تنها خواهیم ماند؟ آیا زندگی ترسناک تر از مرگ است؟ این ها سؤالات عجیبی نیستند، اما اگر باعث ایجاد ناراحتی طولانی مدت در زندگی روزمرۀ شما شود، ممکن است در معرض ابتلا به افسردگی وجودی قرار بگیرید.

افسردگی وجودی ممکن است به دنبال حوادث مهم زندگی و آسیب های شدید (تروما ها) ایجاد شود و می تواند هر فردی را در هر مرحله از زندگی­اش تحت تاثیر قرار دهد. شما ممکن است علائم زیر را تجربه کنید:

معنای زندگی ذهنتان را به خود مشغول می کند

ممکن است هر روز به میزان زیادی دربارۀ معنای زندگی فکر کنید؛ ناتوانی در پاسخ به چنین سوال دشواری توجه شما را از سایر جنبه های زندگی مانند روابط، مراقبت از خود و کار دور می کند و می تواند نشانی از افسردگی باشد.

پریشانی و اضطراب شدید

هنگامی که درگیر افکار وسواسی در مورد نحوۀ کارکرد جهان و اینکه چگونه می توانید با جامعه کنار بیایید می شوید، احساس پریشانی و اضطراب می تواند در پاسخ به این افکار سر بیرون آورد. رمز و راز زندگی و سؤالات بدون جواب آن می تواند فرد را بسیار عصبی کند یا عدم پاسخگویی به این سوالات آنقدر برای فرد تحمل ناپذیر است که او را دچار افسردگی شدید می کند.

عدم علاقه به دیگران

افسردگی اگزیستانسیال عموماً باعث می‌شود که درگیر مفاهیمی باشید که درک آن دشوار است و در عین حال این درگیری ها شما را از افراد زندگی خود دور می‌کند. وقتی که این سؤالات راجع به زندگی همۀ علاقۀ شما را به خود اختصاص می دهد، ممکن است دیگر تعامل با آشنایان و عزیزان برایتان جالب به نظر نرسد. و اگر هیچ کس در اطراف شما با استرس مشابهی دست و پنجه نرم نمی کند، حفظ احساس پیوند با اطرافیانتان دشوار می شود.

انرژی و انگیزۀ کم

زمانی که سؤالات جدی در مورد زندگی دائماً در ذهن شما سنگینی می کند، انجام وظایف عادی زندگی مانند رفتن به محل کار یا خرید مواد غذایی ممکن است غیرممکن، بی اهمیت و بیهوده به نظر برسد. حفظ انرژی جسمی و انگیزه برای تمرکز بر مسائلی جز وسواس وجودی شما ممکن است دشوار باشد.

افسردگی وجودیزیر سوال بردن هدف همه چیز در زندگی

زمانی که هدف و معنای زندگی پوچ و غیرقابل فهم به نظر برسد، ممکن است شروع به پرسیدن سوالات مشابه در مورد باقی بخش های زندگی بکنید. مثلاً هدف مکالمات، وظایف شخصی و مکان هایی که در زندگی روزمره با آن ها مواجه می شوید را زیر سوال ببرید.

باور به اینکه تغییر غیرممکن و عبث است

افسردگی وجودی نه تنها سؤالات رعب آور زندگی را به یک استرس مکرر در ذهن شما تبدیل می کند، بلکه می تواند بر نحوۀ پاسخگویی شما به آن سؤالات هم تأثیر بگذارد. زمانی که احساس می کنید زندگی از قبل برنامه ریزی شده و جبر در آن دخیل است، ایمان به توانایی های انسان برای تغییر یا تأثیرگذاری بر زندگی دشوار می شود. شما فکر می کنید: چگونه اعمال کوچک انسان در زندگی روزمره می تواند تأثیری بر جنبه های تغییرناپذیر زندگی داشته باشد؟

نکات و گزینه های درمان افسردگی وجودی

  • روی کارهایی که می توانید انجام دهید تمرکز کنید، نه کارهایی که خارج از کنترل تان است

افسردگی وجودی اغلب توجه و انرژی شما را به سمت مسائلی که خارج از کنترل تان هستند می برد. انسان ها نمی توانند در مورد شانس، مرگ یا سایر جنبه های مرموز تجربۀ انسانی تصمیم بگیرند. با یادآوری چیزهایی که می توانید کنترل کنید و بر آنها اثر بگذارید، بار فشارآور این مفاهیم سنگین را بر شانۀ خود سبک کنید.

می توانید از یادداشت ها برای یادآوری بخش هایی از زندگی خود که در محدودۀ کنترل شما هستند، استفاده کنید. هنگامی که خاطرات همۀ دستاوردها و موفقیت های زندگی تان را پیش چشم خود داشته باشید، راحت تر می توانید چیزهای غیرقابل کنترل را رها کنید. از نزدیکان خود بپرسید که چه تاثیری بر زندگی آنها داشته اید. شاید متوجه شوید که تأثیر شما بر جهان بیشتر از آن چیزی است که تصور می کردید.

  • فعالیت های معنادار انجام دهید

معنادار بودن در زندگی به سادگی پاسخ به یک سوال نیست. گاهی اوقات، معناداری و هدف را باید فعالانه جستجو کرد. فکر کردن در مورد سوالاتی که پاسخ دادن به آنها دشوار است، باعث می شود احساس پوچی کنید، اما انجام فعالیت های معنادار در واقع می توانند رضایت بخش باشند.

فعالیت‌ها و سرگرمی‌هایی را در نظر بگیرید که به شما شادی می‌بخشند و باعث می‌شوند احساس کنید در جامعه مفید هستید. سرگرمی هایی مانند ورزش می تواند با ترشح برخی مواد شیمیایی در بدنتان، خُلق شما را ارتقا دهد.

اگر فکر می کنید که کمک زیادی به جهان نکرده اید، منابعی را که اکنون در اختیار دارید با دیگران به اشتراک بگذارید: زمان، انرژی، مهربانی، شفقت. حتی کارهایی که برای شما کوچک یا بی اهمیت به نظر می رسند، مانند انجام یک لطف در حق همسایه، داوطلب شدن برای خدمات خیریه یا گوش دادن به درددل های یک دوست، می تواند تأثیر شما را بر جهان اعمال کند.

اگر برای یافتن معنای زندگی خود تلاش می کنید، مدتی را صرف بررسی ارزش های شخصی خود کنید. خلاقیت، صداقت، قدردانی، همدلی و غیره. آیا انتخاب های قبلی شما با ارزش هایتان مطابقت دارد؟ آیا می توانید فعالیت هایی را شناسایی کنید که ممکن است به تأیید مجدد ارزش هایتان و ایجاد حس جدیدی از هدفمندی در شما کمک کند؟

  • افسردگی وجودیهیجانات تان را هدایت کنید

بدون یک راه خروج برای احساسات درونی و بدون پردازش رویدادهای مهم زندگی، احساسات می توانند تثبیت شوند و به تغییرات خلقی شدید منجر گردند. افسردگی وجودی ممکن است شما را به سمت مشغولیت با افکار وجودی سوق دهد تا از احساسات پردازش نشده تان غافل شوید. توانایی درک منسجم احساسات و بیرون ریختن و ابراز آنها می تواند به شما کمک کند استرس انباشته شده از یک دورۀ افسردگی را رها کنید.

نوشتن افکار و احساسات خود در یک دفترچه به شما این امکان را می دهد که احساسات خود را به شیوه ای سازمان یافته و منسجم بیان کنید. یادداشت نویسی روزانه یک روزنۀ عالی و در عین حال خصوصی برای بیرون ریختن احساسات پردازش نشده است. برای احساسات یا تجربیاتی که بیان آنها با کلمات دشوار به نظر می رسد، می توانید از هنرهای بصری مانند طراحی و نقاشی برای بیان این احساسات انتزاعی تر و مفهومی­تر کمک بگیرید.

  • احساسات خود را به اشتراک بگذارید

در حالی که ممکن است دقیقاً متوجه نباشید که چگونه به زندگی دیگران معنا می دهید، افرادی که به شما اهمیت می دهند، مطمئناً متوجه تاثیرتان هستند. آگاهی از نقشی که در زندگی آنها دارید، اغلب می تواند کمکتان کند تا احساس هدفمندی را به زندگی خود اضافه کنید.

حتی عزیزانی که زمان زیادی را صرف فکر کردن به سؤالات بزرگتر زندگی نمی کنند، هنوز می توانند احساسات به شما حمایت عاطفی ارائه دهند و به تجدید احساس پیوند و کاهش بخشی از درد و ناامیدی تان کمک کنند.

آیا کسی را برای گفتگو ندارید؟ صحبت با یک درمانگر را امتحان کنید.

  • در زمان حال بمانید

طبق تحقیقات تمرین‌های ذهن آگاهی یا راهبردهایی مانند مدیتیشن یا یادداشت نویسی که به شما کمک می‌کند با لحظۀ حال در تماس باشید، در کاهش افسردگی و اضطراب مفید هستند.

هنگامی که آگاهی خود را بر زمان حال متمرکز می کنید، اغلب درک شادی، ارزش و معنای زندگی آسان تر می شود. حداقل ممکن است به شما کمک کند توجه خود را از نشخوار افکار منفی مانند پوچی زندگی دور کنید.

شما مجبور نیستید به طور کامل از این افکار اجتناب کنید (و در واقع اجتناب از افکار ممکن است کمکتان نکند). اما انتخاب این که آنها را بپذیرید و سپس با تمرکز بر اکنون، نگرانی های مربوط به گذشته یا آینده را رها کنید، می تواند مفید باشد.

افسردگی وجودیکمک حرفه ای

در صورتی که این نگرانی ها در زندگی شما اختلال ایجاد می کنند یا باعث بروز مشکلاتی در روابط بین فردی تان شده اند، از یک متخصص کمک بگیرید. روانپزشک ممکن است بسته به شدت افسردگی شما، داروهای ضدافسردگی را تجویز کند. همچنین می توانید از جلسات روان درمانی با یک روانشناس بهره مند شوید. تجارب و هیجانات حل نشده و پردازش نشده که می توانند باعث بروز دوره های افسردگی وجودی شوند، در روان درمانی مورد بحث و حل و فصل قرار می گیرند. انواع خاصی از روان درمانی برای این نوع افسردگی مناسب تر هستند:

  • لوگوتراپی یا معنادرمانی یک رویکرد درمانی است که بر پیگیری معنای زندگی بدون توجه به شرایط کلی متمرکز است. این روش بر ارادۀ آزاد انسان برای تغییر خود و معنا بخشیدن به زندگی، حتی زمانی که شرایط آن را دشوار می کند، تأکید می کند.
  • درمان اگزیستانسیال یا وجودی یک رویکرد درمانی با پایانی بازتر است که بر پردازش تجربیات گذشتۀ شما به جای تفکر در مورد آنها برای رسیدن به معنا و هدف تأکید دارد. درمان اگزیستانسیال می تواند به شما کمک کند تا از وقایع زندگی که ممکن است سلامت روانی شما را خدشه دار کرده باشند، رها شوید و معنای خود را برای زندگی تان بسازید.

صرف نظر از اینکه چه رویکرد درمانی ممکن است برای شما موثر واقع شود، مراجعه به روان درمانگر یا کلینیک روانشناسی می تواند یک گزینۀ درمانی بینش زا و موثر برای افسردگی وجودی باشد.

 

 منابع:

https://www.mytransformations.com

https://www.healthline.com

 

کلینیک روانشناسی

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]