افسردگی در زنان یکی از شایع ترین و در عین حال پنهانترین اختلالات روانی است که میتواند تمام جنبههای زندگی فردی و اجتماعی آنها را تحت تاثیر قرار دهد. بسیاری از زنان ممکن است علایم اولیه افسردگی را نادیده بگیرند یا آن را به خستگی، استرس یا مشکلات روزمره نسبت دهند، در حالی که توجه نکردن به این نشانهها میتواند به مشکلات جدیتری منجر شود. در این مقاله از کلینیک مشاوره سها به بررسی دقیق علایم هشداردهنده افسردگی در زنان میپردازیم و علل و روشهای درمان را مرور میکنیم.
همچنین، اگر نیاز به مشاوره افسردگی به صورت مشاوره آنلاین یا حضوری دارید، میتوانید از طریق شمارههای 02166932737 یا 09198791784 با کارشناسان ما در ارتباط باشید و نوبت خود را ثبت کنید.
مقاله «افسردگی در زنان» در یک نگاه
عنوان | توضیحات |
افسردگی به چه معناست؟ | افسردگی نوعی اختلال روانی شایع است که با غم، بیانگیزگی، کاهش انرژی و اختلال خواب واشتها همراه است. |
علایم کلی افسردگی در زنان کداماند؟ | افسردگی در زنان با غم، بیمیلی، اختلال خواب، تغییر اشتها، خستگی، دردهای جسمی و افکار منفی بروز میکند. |
علایم اولیه افسردگی در خانم ها | علایم افسردگی اولیه در زنان شامل احساس بیارزشی، بیعلاقگی، خستگی، اضطراب، نوسانات اشتها و نوسانات خلقی است. |
تفاوت علایم افسردگی در زنان مجرد با زنان متاهل | زنان متاهل بهدلیل عوامل پیچیدهتر مانند خشونت خانگی و افسردگی پس از زایمان بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند. |
افسردگی در زنان به چه معناست؟
افسردگی در زنان یک اختلال روانی رایج اما جدی است که بر احساس، فکر و رفتار زنان تاثیر میگذارد. این حالت با علایمی همچون غم عمیق، بیانگیزگی، کاهش انرژی، اختلال در خواب و بهمریختن اشتها بروز میکند. شدت افسردگی میتواند از خفیف تا موارد شدید و ناتوان کننده متغیر باشد.
علایم افسردگی در زنان متاهل و مجرد کدام اند؟
نشانههای کلی افسردگی در زنان متاهل و مجرد ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- احساس مداوم غم، نگرانی یا پوچی
- بیمیلی نسبت به فعالیتهای روزمره حتی روابط جنسی
- تحریکپذیری، نوسانات خلقی یا گریههای مکرر
- احساس گناه، بیارزشی، ناامیدی یا بدبینی نسبت به آینده
- اختلال در خواب، خواب زیاد یا کمخوابی و بیداری زودهنگام
- کاهش یا افزایش اشتها همراه با تغییر وزن
- کاهش انرژی، خستگی مداوم یا احساس کندی ذهن و بدن
- فکر کردن به مرگ یا خودکشی یا داشتن رفتارهای مرتبط با این فکر
- دشواری در تمرکز، بهخاطر آوردن چیزها یا تصمیمگیری
- دردهای جسمی مداوم مانند سردرد، مشکلات گوارشی یا دردهای بیدلیل که به درمان پاسخ نمیدهند.

علایم اولیه افسردگی در زنان
در بسیاری از موارد، نشانههای آغازین افسردگی در زنان ممکن است نادیده گرفته شوند یا جدی گرفته نشوند. شناخت این علایم در مراحل اولیه میتواند به تشخیص و درمان سریعتر کمک کند:
احساس ناامیدی و بیارزشی
در مراحل ابتدایی افسردگی، بسیاری از زنان دچار حس بیارزشی یا حتی بیزاری از خود میشوند. این احساس ممکن است با گناهی همراه باشد که هیچ تناسبی با شرایط واقعی فرد ندارد.
بیعلاقگی و کاهش انگیزه
زنانی که به افسردگی مبتلا میشوند، اغلب از کاهش اشتیاق نسبت به فعالیتهایی که قبلا برایشان لذتبخش بودهاند، شکایت میکنند. برای مثال ممکن است دیگر به مطالعه، کار یا تفریحاتی که همیشه مورد علاقهشان بوده، میلی نداشته باشند.
خستگی مفرط و اختلال در خواب
خستگی بیدلیل و انرژی پایین، حتی با وجود استراحت کافی، یکی از نشانههای اولیه افسردگی است. از سوی دیگر، تغییر در الگوی خواب مانند بیخوابی، بیداری مکرر در شب یا خواب زیاد نیز میتواند زنگ خطر باشد.
اضطراب و نگرانی مفرط
گرچه اضطراب و افسردگی دو اختلال مجزا هستند، اما میتوانند همزمان رخ دهند. علایم اضطرابی که ممکن است در کنار افسردگی ظاهر شوند شامل بیقراری، احساس خطر دایمی، تپش قلب، تعریق زیاد، تنش عضلانی یا ناتوانی در تمرکز است.
نوسانات اشتها و وزن
در زنان تغییر ناگهانی در اشتها یا وزن، چه بهصورت افزایش و چه کاهش، میتواند نشانه شروع افسردگی باشد. برخی تمایل به پرخوری پیدا میکنند و برخی دیگر علاقه خود را به غذا از دست میدهند.
نوسانات خلقی غیرمعمول
تغییرات غیر قابل پیشبینی در خلقوخو مانند طغیان خشم یا گریههای بیدلیل در زنان ممکن است نشانهای از آغاز دوره افسردگی باشد، بهخصوص اگر این تغییرات پیشتر در شخصیت فرد دیده نمیشده است.
تفاوت علایم افسردگی در زنان مجرد با علایم افسردگی در زنان متاهل
افسردگی یکی از شایعترین بیماریهای روانی در جهان است که زنان را بیش از مردان تحت تاثیر قرار میدهد. با این حال، بررسیها نشان میدهد که وضعیت تاهل در زنان نقش قابلتوجهی در شدت و نوع علایم افسردگی دارد. تفاوتهای اصلی بین زنان مجرد و متاهل از نظر میزان شیوع و عوامل موثر بر افسردگی به شرح زیر است:
- زنان متاهل بیشتر از زنان مجرد در معرض افسردگی قرار دارند. مطالعات مختلف نشان دادهاند که درصد افسردگی در زنان متاهل بین بازه تقریبی 15 تا 33٪ بوده، در حالی که این میزان در زنان مجرد حدود 17٪ گزارش شده است.
- افسردگی در زنان متاهل با عوامل پیچیدهتری مانند خشونت خانگی، بارداری ناخواسته، از دست دادن شغل، سقط جنین و کمبود حمایت اجتماعی مرتبط است.
- در مقابل، افسردگی در زنان مجرد بیشتر با عواملی مانند وضعیت سلامتی پایین، تنهایی یا عدم حمایت اجتماعی ارتباط دارد.
- افسردگی پس از زایمان، افسردگی حین بارداری و افسردگی پیرامون زایمان، اختلالاتی هستند که منحصرا در زنان متاهل یا مادران دیده میشوند. این نوع افسردگیها ممکن است تا 39.4٪ شیوع داشته باشند.
- زنان متاهل به دلیل مسولیتهای بیشتر و تغییرات شدید در سبک زندگی پس از ازدواج، بیشتر مستعد افسردگی هستند.
برای درک بهتر موضوع جدول زیر را بررسی کنید:
عامل/ویژگی | زنان مجرد | زنان متاهل |
میزان شیوع افسردگی | حدود 17٪ | بین 15٪ تا 33.3٪ (در برخی موارد تا 39.4٪ پس از زایمان) |
دلایل رایج | تنهایی، سلامتی پایین، نداشتن حمایت | خشونت خانگی، بارداری ناخواسته، سقط جنین، از دست دادن شغل به علت بارداری، زایمان، مرگ عزیزان، غیاب همسر، سبک زندگی آسیبزای فرزندان (مانند بزهکاری، اعتیاد، روابط پرخطر و …) |
نیاز به حمایت اجتماعی | بالا | بسیار بالا، خصوصا از سوی همسر |
افسردگی در زنان خانه دار
افسردگی در زنان خانه دار چگونه است؟ بسیاری از زنان خانه دار هر روز صبح با فهرستی بیپایان از وظایف روزانه از خواب برمیخیزند، از آمادهسازی صبحانه و رسیدگی به کودکان گرفته تا نظمبخشی به خانه. در ظاهر، آنها ستون خانوادهاند، اما در درون، ممکن است با حسی عمیق از خستگی، غم و بیارزشی دستوپنجه نرم کنند. افسردگی در این زنان اغلب دیده نمیشود، چرا که کارشان بیصدا، بدون مرز مشخص و در نگاه بسیاری «بدیهی» تلقی میشود. زندگی روزمره برای یک زن خانهدار میتواند به چرخهای بیپایان از خدمترسانی تبدیل شود، بیآنکه فرصتی برای مراقبت از خود یا حتی شناسایی احساسات درونیاش داشته باشد. او ممکن است در کنار اعضای خانوادهاش باشد اما احساس تنهایی شدیدی کند، گویی در دنیایی شیشهای زندانی شده که دیگر هیچ چیز از بیرون نمیتواند او را لمس کند یا به او گرما ببخشد.
افسردگی در زنان خانهدار ناشی از چیست؟
برخلاف تصور رایج، افسردگی در زنان خانهدار ناشی از «تنبل بودن» یا «نداشتن مشغله کافی» نیست. بلکه ریشه آن در فشاری است که بهطور مداوم از انتظارات اجتماعی، نبود تایید و نادیده گرفته شدن تلاشها بر دوش آنها وارد میشود. احساس خستگی مفرط، نه فقط جسمی، بلکه روانی و عاطفی، ممکن است بهقدری شدید باشد که انجام سادهترین کارها مانند برخاستن از تخت یا آمادهسازی یک وعده غذا نیز دشوار شود. در کنار این خستگیها، کماهمیت دانستن نقش زنان خانهدار نیز میتواند حس ارزشمندی را در آنها خدشهدار کند. ممکن است آنها بارها از خود بپرسند: «آیا کاری که انجام میدم واقعا اهمیت داره؟ آیا دیده میشم؟ آیا من فقط نقش خانم خونهدار رو دارم یا واقعا حضورم معنایی داره؟» این پرسشها میتوانند به احساس افسردگی دامن بزنند. اما شما تنها نیستید. به خواندن مقاله ادامه دهید تا روشهای درمان را معرفی کنیم.
چه عواملی باعث بروز افسردگی در زنان میشوند؟
افسردگی در زنان ممکن است به دلایل مختلفی، از عوامل زیستی گرفته تا مسایل اجتماعی شکل بگیرد. شناسایی ریشههای احتمالی افسردگی میتواند به انتخاب روش درمان و مراقبت موثر کمک کند:
عوامل زیستی و تغییرات هورمونی
هورمونها و ویژگیهای زیستی در بروز افسردگی نقش موثری دارند. اگرچه نباید تصور کرد که فقط زنان بهواسطه هورمونها دچار افسردگی میشوند، اما نوسانات هورمونی در بدن زنان میتواند یکی از دلایل بالا بودن نرخ افسردگی در میان آنان باشد. تغییرات فیزیولوژیکی در مراحل مختلف زندگی، مانند دوران بارداری، یائسگی، پیشیائسگی و حتی چرخه قاعدگی، میتوانند تعادل هورمونی را بههم زده و زمینهساز نوسانات خلقی یا علایم افسردگی شوند. علاوه بر هورمونها، برخی عوامل دیگر مانند ابتلا به بیماریهای مزمن، اختلالات تغذیهای، ترک سیگار یا سبک زندگی ناسالم نیز میتوانند به بروز یا تشدید افسردگی کمک کنند.
زمینههای ژنتیکی
ژنتیک در ابتلا به افسردگی تاثیر دارد. یعنی امکان دارد این بیماری در برخی خانوادهها بیشتر دیده شود. پژوهشها نشان دادهاند که برخی ژنها میتوانند احتمال بروز افسردگی را افزایش دهند. با این حال، تنها ژنتیک تعیینکننده نیست. بلکه عوامل محیطی نیز با ژنها تعامل کرده و احتمال ابتلا را بالا میبرند.
دلایل روانشناختی
تحقیقات بیانگر آن هستند که زنان بیشتر از مردان تمایل دارند که رویدادهای منفی را درونیسازی کنند، یعنی احساس گناه یا سرزنش نسبت به مسائلی که الزاما تقصیر آنها نیست. این تمایل به تامل و تکرار افکار منفی میتواند زمینهساز تشدید افسردگی شود. اگر ذهن فرد به افکار منفی مشغول باشد، احتمال تجربه علایم شدیدتر بیشتر میشود. همچنین، نارضایتی از ظاهر بدن نیز میتواند یکی از محرکهای افسردگی در زنان باشد. مثلا در زنان یائسه، تصور منفی از بدن میتواند شاخص پیشبینی کنندهای برای ابتلا به افسردگی باشد.
عوامل اجتماعی
نقش جامعه و فرهنگ در افزایش خطر افسردگی در زنان انکارناپذیر است. انتظارات سنتی از زنان، تضاد بین خواستههای فردی و هنجارهای فرهنگی یا نبود حمایت کافی در محیط خانه و کار میتوانند فشار روانی زیادی وارد کنند. نمونههایی از این عوامل اجتماعی عبارتاند از:
- یادگیری سرکوب خشم یا نداشتن جرات بیان احساسات
- مسیولیتهای بیپایان بدون دریافت حمایت در خانهداری یا فرزندپروری
- تبعیض جنسیتی در محیط کار
- برچسب خوردن به عنوان «احساسی» یا «بیثبات» هنگام ابراز احساسات
- فشار برای نادیده گرفتن خواستههای شخصی
عوامل خطر دیگر
علاوه بر آنچه گفته شد، برخی رویدادها و تجربیات خاص نیز میتوانند احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش دهند:
- فوت والدین یا عزیزان
- از دست دادن شغل
- جدایی یا طلاق
- روابط ناسالم یا پرتنش
- تجربه آزار جسمی یا روانی در کودکی
- مصرف برخی داروهای خاص
ارتباط بین PMS ،PMDD و افسردگی در زنان
بیشتر زنان در سنین باروری با تغییراتی در خلقوخو و جسم خود در روزهای منتهی به قاعدگی مواجه میشوند. در واقع، حدود سهچهارم از زنان دچار سندرم پیش از قاعدگی (PMS) میشوند، حالتی که علایم آن از خفیف تا شدید متغیر است و از چرخهای به چرخه دیگر میتواند متفاوت باشد. درصد کمتری از زنان در کنار PMS با نوع شدیدتری از این وضعیت، یعنی اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD) مواجه هستند. PMDD علایم عاطفی شدیدتری مانند اندوه عمیق، اضطراب، تحریکپذیری، بیمیلی نسبت به فعالیتهای روزمره و نوسانات شدید خلقوخو را به همراه دارد. علایم PMS و PMDD معمولا از حدود یک هفته تا ۱۰ روز پیش از شروع قاعدگی ظاهر میشوند و پس از آغاز قاعدگی، اغلب کاهش چشمگیری مییابند. گرچه هنوز رابطه دقیق میان این شرایط و افسردگی کاملا مشخص نیست، پژوهشها حاکی از آن است که نوسانات هورمونی و اختلال در سیستمهای مغزی که خلقوخو را تنظیم میکنند، میتوانند نقش مهمی در شکلگیری یا تشدید افسردگی ایفا کنند. به این ترتیب، برای زنانی که به PMS یا PMDD مبتلا هستند، توجه به سلامت روان بهاندازه سلامت جسمی اهمیت دارد.
افسردگی بارداری زنان
افسردگی در دوران بارداری میتواند بر سلامت مادر و جنین تاثیر قابلتوجهی بگذارد. زمانی که یک زن باردار با علایم افسردگی دستوپنجه نرم میکند، ممکن است تواناییاش برای مراقبت از خود کاهش یابد. در چنین شرایطی، رعایت نکات پزشکی، تغذیه مناسب یا داشتن خواب کافی دشوار میشود. در برخی موارد، افراد برای مقابله با احساسات ناخوشایند به مصرف مواد مضری مانند سیگار، الکل یا حتی مواد مخدر روی میآورند که این رفتارها میتواند سلامت جنین را به خطر بیندازد. علاوه بر آن، افسردگی ممکن است مانعی در ایجاد پیوند عاطفی اولیه با نوزاد شود، احساسی که معمولا از دوران بارداری آغاز میشود. از سوی دیگر، خود بارداری نیز میتواند محرکی برای شروع یا تشدید افسردگی باشد. فشارهای روانی، تغییرات جسمی و نگرانیهای مرتبط با زایمان یا آینده کودک، همگی عواملی هستند که ممکن است باعث بروز یا بازگشت علایم افسردگی شوند. در صورت عدم درمان، افسردگی دوران بارداری ممکن است به افسردگی پس از زایمان منجر شود؛ شرایطی که نیاز به توجه و مراقبت فوری دارد.
راهکارهای درمانی افسردگی پس از زایمان
افسردگی پس از زایمان، مانند سایر انواع افسردگی، معمولا قابل درمان است. برای بسیاری از زنان، ترکیبی از رواندرمانی و دارو میتواند موثر واقع شود. البته در مواردی که مادر به نوزاد شیر میدهد، انتخاب دارو نیاز به بررسی دقیقتری دارد. روانپزشک با در نظر گرفتن شرایط مادر و کودک، باید در مورد مزایا و احتمال خطرات داروی ضدافسردگی تصمیمگیری کنند. بیشتر داروهای ضدافسردگی ممکن است در مقادیر بسیار ناچیزی وارد شیر مادر شوند، اما اطلاعات کافی درباره تاثیر این داروها بر نوزاد در همه موارد در دست نیست. با این حال، در بسیاری از موارد، فواید درمان مادر بر عوارض احتمالی ترجیح داده میشود.
سها کلینیک، همراه شما برای درمان افسردگی
کلینیک روانشناسی سها یکی از مراکز تخصصی و معتبر در زمینه سلامت روان است که خدمات متنوعی برای درمان افسردگی در زنان ارایه میدهد. این مرکز با بهرهگیری از رواندرمانگران و روانپزشکان مجرب، رویکردهای علمی و بهروز مانند رواندرمانی فردی، شناختیرفتاری (CBT) و دارودرمانی را بهکار میگیرد. افسردگی در زنان ممکن است به دلایل مختلفی از جمله تغییرات هورمونی، فشارهای خانوادگی یا اجتماعی و تجربیات گذشته بروز کند.محیط امن و حمایتگر مرکز ما، شرایط مناسبی را برای گفتوگو و درمان موثر فراهم میکند و به بهبود کیفیت زندگی زنان کمک مینماید.
اگر فکر میکنید همسر شما به افسردگی زنان مبتلاست، مشاوره خانواده یک گزینه مناسب برای شماست. مشاوره خانواده میتواند شور از دست رفته را به خانواده شما بازگرداند. برای رزرو نوبت، فرم ارزیابی رایگان را در سایت سهاکلینیک تکمیل کنید یا با شماره 09198791784 در واتساپ یا تلگرام در ارتباط باشید.
جمعبندی
افسردگی در زنان پدیدهای پیچیده و چند عاملی است که میتواند تحت تاثیر تغییرات هورمونی، فشارهای اجتماعی، نقشهای خانوادگی و عوامل روانی و ژنتیکی بروز یابد. این اختلال ممکن است در مراحل مختلف زندگی مانند بارداری، یائسگی یا دوران قاعدگی شدت گیرد. نادیده گرفتن علایم آن میتواند به کاهش کیفیت زندگی و روابط فردی منجر شود. با این حال، افسردگی قابل درمان است و ترکیبی از رواندرمانی، حمایت اجتماعی و در برخی موارد دارو میتواند در بهبود حال زنان موثر باشد. شناخت، پذیرش و اقدام به موقع، کلید مدیریت موفق افسردگی در زنان است.
سوالات متداول
آیا افسردگی در زنان بیشتر از مردان است؟
بله، تحقیقات نشان دادهاند که زنان حدود دو برابر بیشتر از مردان در معرض تشخیص افسردگی هستند. بخشی از این تفاوت به دلایل هورمونی، اجتماعی و روانشناختی برمیگردد.
افسردگی در زنان چه نشانههایی دارد؟
نشانهها شامل غم مداوم، خستگی، کاهش علاقه به فعالیتها، بیخوابی یا خواب زیاد، احساس گناه یا بیارزشی و گاهی افکار خودکشی است.
آیا تغییرات هورمونی در افسردگی زنان نقش دارد؟
بله، تغییرات هورمونی در دوران قاعدگی، بارداری، پس از زایمان و یائسگی میتواند باعث نوسانات خلقی و تشدید افسردگی شود.
چگونه میتوان افسردگی را در زنان درمان کرد؟
درمان ترکیبی از رواندرمانی، دارو درمانی و حمایت اجتماعی است. سبک زندگی سالم و مشاوره با پزشک نیز نقش مهمی در بهبود دارد.
منابع
webmd