موضوعاتی که باعث مشاجره زوجین و اختلاف نظر آنها می شود
روابط متعهدانۀ دراز مدت دشوار هستند. هرچند مزایای زیادی در این روابط وجود دارد، اما زندگی کردن هر روزه با یک شخص دیگر چالش برانگیز است. اگر بخواهید رابطه تان را رو به رشد نگه دارید، لازم است که هر روز به همکاری، تبادل نظر و ارتباط با یکدیگر بپردازید.حقیقت این است که زندگی شخصی و حرفه ای شما، به همان میزان که شما مایل هستید آنها را از هم جدا نگه دارید، با هم پیوند رهایی ناپذیری خورده اند. وقتی در کارتان همه چیز خوب پیش می رود اما در خانه اوضاع بد است و یا برعکس، حتماً مشکلاتی ایجاد می شود. بنابراین خوب است که موانع رایج در فضای رابطۀ عاشقانه مان را بشناسیم و در صدد حل آنها بربیاییم و با بهره گیری از مشاوره خانواده، از مشاجره زوجین و اختلاف نظر بکاهیم.
مهمترین موضوعات در مشاجره زوجین
پول هایمان را سر چه چیزهایی خرج کنیم؟
چند بار رابطۀ جنسی برقرار کنیم؟
تعطیلات را به کجا برویم؟ (باز هم خانۀ والدین تو؟!)
داشتی با فلانی خوش و بش می کردی؟!
چرا آنقدر افراطی رفتار می کنی؟
چه زمانی می خواهی شغل دیگری پیدا کنی؟
چرا هنوز مشغول کاری؟ (چرا وقت بیشتری را با من نمی گذرانی؟)
در تلفن همراهت مشغول چه کاری هستی؟
در ادامه به بررسی موضوعات رایج در مشاجره بین زوج ها می پردازیم:
مطالعات زیادی نشان داده اند که دو موضوع عمده در دعواهای زوجین پول و رابطۀ جنسی است. «آشپزخونه دوباره نیاز به بازسازی داره؟ بچه ها رو به مدرسۀ دولتی بفرستیم یا مدرسۀ خصوصی با 15000دلار در سال؟ واقعاً لازمه که یک روسری دیگه بخری؟»
اینکه شما مایل اید پول را سر چه مسائلی و چه زمانی خرج کنید، ترجیحات و ارزش های شما را نشان می دهد. رایج ترین شکل زوج ها آنهایی هستند که یکی عاشق خرج کردن است و دیگری عاشق پس انداز! این دو شخصیت استعداد عجیبی در جذب شدن به یکدیگر و سپس جنگ راه انداختن سر این موضوع دارند.
زوج درمانگران این موضوع را که، یکی از زوجین از دیگری فراوانی بیشتری در رابطۀ جنسی می خواهد، «ناهمخوانی تمایل» می نامند. این یک مسئلۀ معمول در زندگی زناشویی و روابط دراز مدت است. در بدترین حالت این موضوع ممکن است به شکل یک زندگی زناشویی بدون رابطۀ جنسی پدیدار شود.
خوشبختانه درمانگران می گویند ناهمخوانی تمایل در اکثر زوج ها مسئلۀ بزرگ و نگران کننده ای نیست و زوج ها فقط فکر می کنند که این یک مشکل بزرگ است. برای مثال، وقتی از آنها در مراجعه به مشاوره جنسی به طور جداگانه می پرسیم «در هفته به صورت ایده آل چند بار رابطۀ جنسی می خواهید؟»، خانم ممکن است بگوید دو، سه بار در حالیکه آقا ممکن است بگوید سه، چهار بار. آنها تنها به میزان یک تا دو بار در هفته تفاوت دارند. اما وقتی از آنها بپرسیم «همسر شما چند وقت یک بار رابطۀ جنسی می خواهد؟» برای مثال خانم ممکن است بگوید «اگر او را به حال خودش بگذاریم هر لحظه رابطۀ جنسی می خواهد؛ شاید حتی سه بار در روز!»، در حالیکه آقا ممکن است بگوید «اگر به او باشد که هرگز! شاید ماهی یک بار!».
آنها اختلاف نظرشان را در این مورد خیلی بزرگ تر از چیزی که واقعاً هست تصور می کنند.
نقش اعضای خانواده و خانوادۀ گسترده در یک رابطه حیاتی و البته حساس است. تعطیلات در این مورد دشوارتر است زیرا مکانی که برای رفتن انتخاب می کنید، بر افراد بسیاری اثر می گذارد؛ هر دوی شما و همچنین والدین تان، مادربزرگ و پدربزرگ تان و … .
جایی که تعطیلات در آن گذرانده می شود، حاشیه ها و اختلاف نظر هایی را پیرامون خانواده به همراه می آورد. این بحث ها شامل سوالاتی شبیه این موارد می شود: «وقتی آنها به شهر بییند، چه مدت می مانند؟ آنها کجا اقامت می کنند؟ آیا در منزل ما می مانند؟ چه مدتی را با آنها خواهیم گذراند؟».
حسادت ممکن است گاهی سر و کله اش در رابطه پیدا شود. این جنگ می تواند شبیه این باشد: «چرا هنوز دوست دختر قدیمیت رو در فیسبوک داری؟» و گاهی این حسادت ها می توانند به شدت جنجال آفرین باشند.
تقسیم وظایف خانه یک منبع رایج استرس است، به خصوص اگر مسئولیت ها روشن نباشد. چه کسی زباله ها را بیرون می برد؟ چه کسی مسئول امور مالی است؟ چه کسی به امور خانگی مانند تماس گرفتن برای ارسال لوله کش می پردازد (و چه کسی برای ملاقات با او قید محل کار را می زند و در خانه می ماند)؟
ونسا مارین، درمانگر جنسی میگوید که وقتی صحبت از کارهای روزمره میشود، «یک نفر تقریباً همیشه احساس میکند که بار بیشتری را نسبت به دیگری بر دوش دارد».
بهترین راه این است که به محض اینکه با هم به خانۀ مشترکتان نقل مکان کردید، صحبتی صریح در مورد مسئولیت های خانه داشته باشید. قبول کنید که مسئولیت برخی کار ها را بر عهده بگیرید و ببینید چطور پیش می رود. اگر خوب پیش نرفت، دوباره صحبت کنید. فعال باشید و از وارد شدن به جزئیات نترسید (یعنی حتی این را روشن کنید که آیا بیرون گذاشتن زباله شامل ریختن آن در یک کیسۀ جدید هم می شود؟).
هر رفتار افراطی ای مثل سیگار کشیدن زیاد، یا بازی های ویدیویی و تماشای بیش از حد تلویزیون یا … می تواند منبع مشاجره باشد. می توانید جای خالی را با هر رفتار دیگری که بر شما و رابطه تان تأثیر می گذارد پر کنید.
هرکسی که در یک رابطۀ جدی است، در نهایت دلش می خواهد که شخص مورد علاقه اش یا یک کاری را انجام دهد، یا از انجام کاری دست بردارد.
نحوۀ برخورد با خشم چیزی است که معمولاً از خانوادۀ اصلی خود یاد می گیرید. چه تمایل به پرخاشگری منفعل، واضح و صریح، یا تهاجمی و دفاعی داشته باشید، بپذیرید که یک الگوی خشم دارید و همسرتان نیز همینطور.
این که بدانید چگونه در مورد ناراحتی خود صحبت کنید، سپس یک گفتگو برای حل آن داشته باشید، مسلماً مهم ترین مهارتی است که در رابطه به آن نیاز دارید. حتی یک مطالعه نشان داد زوجهایی که در آغاز رابطهشان میتوانستند آشکارا عصبانیت خود را بیان کنند (و آن را درون خود نریزند)، در درازمدت شادتر بودند.
از دست دادن یا ترک شغل استرس زا است. و به احتمال زیاد برای یکی یا هر دوی شما در مقطعی از رابطه تان اتفاق می افتد.
هنگامی که یکی از زوجین شغل خود را از دست می دهد، برای طرف دیگر رابطه مرزی بین حمایت و تشویق کردن وجود دارد. شما می خواهید او را درک کنید، اما در همین حال احتمالاً نگرانی های مالی نیز وجود دارد که باید به آنها رسیدگی شود.
هنگامی که شریک زندگی شما شاغل است، باید دربارۀ مدت زمانی که دو نفر با هم می گذرانید گفتگو کنید. وگرنه ساعات طولانی کار به رابطۀ شما آسیب می زند و آن وقت شکایت های تکراری این چنینی شروع می شوند:
-پس باید بپذیرم که امشب هم برای شام به خونه نمی آی؟
-مگه آخر هفته گذشته هم مجبور نبودی در دفتر بمونی؟
-باید بگم که اخیراً احساس میکنم در اولویت هات نیستم.
اینکه همسرتان چقدر کار میکند میتواند بر احساس شما از اینکه چقدر در زندگی او اهمیت دارید، تأثیر بگذارد. مسئله اساسی در این دعوا تقریباً همیشه این است که «آیا من برای تو مهم هستم؟»
فن آوری، رسانه های اجتماعی، فکر پریشان؛ اینها عواقب دنیای سرشار از ارتباطات است و زوج ها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
احساس نادیده گرفته شدن می تواند دردناک باشد؛ این احساس رایجی است که وقتی شریک زندگی شما در زمان با هم بودن تان با تلفن همراه خود مشغول است، پدیدار می شود.
برخی از زوجها قوانینی را برای مبارزه با این مشکل وضع میکنند و از زمان با هم بودن مراقبت میکنند (مثلاً ممنوعیت تلفن سر میز شام، ممنوعیت تلفن بعد از ساعت 9 شب، عدم تماس با تلفن هنگام گفتگوی دو نفره در ماشین و …).
همیشه زن و شوهرهایی هستند که بر سر مسائل مرتبط با بچه ها دعوا می کنند. ابتدا توجه داشته باشید که تنش ها به این دلیل بالا می روند که هر دوی شما فرزندانتان را بسیار دوست دارید. سپس در آغاز گفتگو، با گفتن «به کمکت نیاز دارم تا بفهمم چطور با این موضوع کنار بیام»، تعارض را به ارتباط تبدیل کنید.
در اینجا یک قانون تجربی خوب وجود دارد: هرگز دربارۀ گذشته بحث نکنید. اما ما این کار را می کنیم! ما گذشته را مطرح می کنیم و آن را بر سر یکدیگر می کوبیم. اگر وسوسه میشوید اشتباه قبلی همسرتان را به او یادآور شوید درحالیکه می دانید در زمان کنونی نمیتواند کاری در مورد آن انجام دهد، از خودتان بپرسید: «که چی؟» شما دیگر همان آدم قبلی نیستید و او هم نیست. بنابراین سعی کنید رو به جلو پیش بروید.
مسائل دیگری از جمله اختلاف نظرات دربارۀ عقاید سیاسی، مذهبی، مباحث صمیمیت و مشکلات ارتباطی وجود دارد که می تواند باعث ایجاد مشاجره در بین همسران شود. از آنجایی که اختلاف نظر در یک رابطه طبیعی است، تشخیص اینکه سطح دعوای شما سالم است یا ناسالم می تواند سخت باشد.
مارین، درمانگر جنسی، راهنماییهای عملی ای در این باره ارائه میدهد: «اگر احساس میکنید که زمان دعوا کردنتان بیشتر از زمان دعوا نکردنتان است و به طرز بدی مشاجره می کنید، احتمالاً نیاز به کمک دارید. اما اگر هر چند وقت یکبار دعوا کنید و این کار را نسبتاً ماهرانه و بالغانه انجام می دهید، این مشاجرات مشکلی ندارند.»
شایان ذکر است که اگر فکر می کنید به عنوان یک زوج به کمک یا راهنمایی کمی نیاز دارید، سرمایه گذاری در جلسات مشاورۀ ازدواج ارزشش را دارد. در واقع، این می تواند بهترین سرمایه گذاری عمرتان باشد.
منابع: