معرفی سندرم آسپرگر

سندرم آسپرگر به نوعی از اوتیسم با عملکرد بالا اشاره دارد. اگرچه زمانی خودش به عنوان بیماری طبقه بندی می‌شد، اما سندرم آسپرگر دیگر یک تشخیص رسمی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) نیست. رفتار منتسب به سندرم آسپرگر اکنون تحت تشخیص زیرشاخه اختلال طیف اوتیسم قرار گرفته است .

افراد مبتلا به اوتیسم یا سندرم آسپرگر با عملکرد بالا اغلب در موقعیت های اجتماعی مشکل دارند و ممکن است نتوانند دیدگاه‌ها و احساسات دیگران را درک کنند. با این حال، مهارت های زبانی و شناختی آنها اغلب معمولی است.افراد مبتلا به این عارضه احتمال دارد حرکات بدنی خاص و تکراری انجام دهند. آنها اغلب به جزئیات گرایش دارند و به سیستم سازی علاقه دارند، که می تواند به عنوان یک وسواس تلقی شود. برخی ممکن است در یک منطقه با تمرکز محدود و معمولاً غیر اجتماعی، مانند آمار بیسبال یا برنامه قطار، امکانات قابل توجهی از خود نشان دهند.

علائم و نشانه‌های سندرم آسپرگر

مانند تمام اختلالات طیف اوتیسم ، افراد مبتلا به سندرم آسپرگر در موقعیت های اجتماعی مشکلاتی دارند. برای مثال، آنها شاید نتوانند تماس چشمی برقرار کنند، یک شوخی را بفهمند، یا تشخیص ندهند که چگونه به مکالمه ادامه دهند. افراد مبتلا به سندرم آسپرگر ممکن است در درک سیگنال های غیرکلامی یا رمزگشایی زبان بدن دچار مشکل شوند .

از آنجایی که افراد مبتلا به سندرم آسپرگر توانایی درک دیدگاه دیگران را ندارند، اغلب به احساسات اجتماعی دیگران نمی‌توانند پاسخ دهند یا در شادی یا ناراحتی دیگران شریک نمی‌شوند. آنها ممکن است در دوران کودکی در ایجاد روابط دوستانه شکست بخورند و ممکن است توسط بچه های دیگر به عنوان “عجیب” یا “بی دست و پا” شناخته شوند.افراد مبتلا به سندرم آسپرگر اغلب با انجام کارهای روزمره و ترتیب داده شده بهترین عملکرد را دارند. آنها اغلب به شدت در یک حوزه خاص به صورت متمرکز توجه خود را هدایت می‌کنند و گهگاه توانایی های باورنکردنی را در آن حوزه نشان می‌دهند. مانند افراد مبتلا به اوتیسم تمام عیار، ممکن است رفتارهای تکراری مانند چرخاندن انگشت، تکان دادن دست یا تکان دادن داشته باشند.

سندرم آسپرگر

سندرم آسپرگر یک تشخیص متمایز در نسخه قبلی DSM بود. در DSM-5 که در سال 2013 منتشر شد، سندرم آسپرگر بخشی از تشخیص اختلال طیف اوتیسم قرار داده شد. علائم عبارتند از:

  1. 1. کمبودهای مداوم در ارتباطات اجتماعی و تعامل اجتماعی در زمینه های مختلف. به عنوان مثال می توان به ناتوانی در گفتگوی رفت و برگشت، فقدان تماس چشمی، یا ناتوانی در حفظ روابط در طول زمان اشاره کرد.
  2. 2. الگوهای رفتاری، علایق یا فعالیت های محدود و تکراری. به عنوان مثال می توان به تکرار یک حرکت دست به طور مداوم، رعایت دقیق روال‌ها، یا تثبیت یک علاقه خاص، مانند سیستم مترو اشاره کرد.

برای تشخیص، علائم در دوران کودکی فرد نیز وجود دارد و منجر به پریشانی قابل توجهی در زندگی روزمره فرد می شود.

DSM-5  میزان شدت اوتیسم را در سه سطح طبقه بندی می کند. سطح 1 به عنوان “نیاز به پشتیبانی” طبقه بندی می شود. سطح 2 به عنوان “نیاز به پشتیبانی قابل توجه” طبقه بندی می شود. سطح 3 به عنوان “نیاز به پشتیبانی بسیار قابل توجه” طبقه بندی می شود. از آنجایی که سندرم آسپرگر از نظر تاریخی یک نوع خفیف از اوتیسم بود، می تواند در سطح 1 قرار گیرد.

علل سندرم آسپرگر

ریشه های سندرم آسپرگر یا اوتیسم به خوبی شناخته نشده است. تحقیقات کنونی به ترکیب پیچیده ای از عناصر بیولوژیکی و محیطی اشاره می کند.

سندرم آسپرگر و اوتیسم یک مؤلفه ژنتیکی دارد، زیرا این بیماری ریشه در خانواده‌ها دارد. برای مثال، احتمال ابتلا به اوتیسم در دوقلوهای همسان بسیار بیشتر از دوقلوها غیرهمسان یا دوقلوهای خواهر و برادری است. تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که ممکن است یک گروه مشترک از ژن‌ها وجود داشته باشد که تغییرات یا حذف آن‌ها فرد را در برابر ابتلا به اوتیسم با شدت و علائم متفاوت آسیب‌پذیر می‌کند.ناهنجاری‌های مغزی نیز ممکن است دخیل باشند، زیرا دانشمندان تفاوت‌های ساختاری و عملکردی را در مناطق خاصی از مغز کودکان و کودکان مبتلا به سندرم آسپرگر نشان داده‌اند. این تفاوت‌ها به احتمال زیاد ناشی از جابه‌جایی غیرطبیعی سلول‌های جنینی در طول رشد جنین است که باعث تغییر مدارهای مغزی می‌شود که افکار و رفتار را کنترل می‌کنند.برخی عوامل محیطی نیز خطر ابتلا به اوتیسم را افزایش می دهند، مانند سن زیاد والدین، عفونت مادر در دوران بارداری ، دیابت مادر، قرار گرفتن در معرض داروی والپروات در رحم و وزن کم هنگام تولد.

آیا اوتیسم در طول زمان افزایش یافته است؟

در طول 50 سال گذشته، تعداد افراد مبتلا به اوتیسم رو به افزایش بوده است. طبق CDC ، امروزه از هر 54 کودک، 1 کودک در این طیف قرار دارد. تحقیقات نشان می دهد که مشارکت ژنتیکی و محیطی در اوتیسم در طول زمان ثابت مانده است. بنابراین، افزایش شاید به دلیل افزایش آگاهی و تغییرات تشخیصی باشد.

DSM-4 که قبل از سال 2013 مورد استفاده قرار می گرفت، شامل سه دسته بود: اختلال اوتیسم ، اختلال سندرم آسپرگر و اختلال رشد فراگیر(pervasive developmental disorder) که به طور دیگری مشخص نشده است. DSM-5 آن دسته ها را با یک تشخیص کلی جایگزین کرد: اختلال طیف اوتیسم. چنین تغییراتی در معیارها احتمالاً منجر به تشخیص اوتیسم در افراد بیشتری شده است. علاوه بر این، هم خانواده‌ها و هم پزشکان امروزی احتمالاً نسبت به دهه‌های گذشته از اوتیسم و علائم آن آگاه‌تر هستند و این امر احتمال تشخیص را بیشتر می‌کند.

چرا سندرم آسپرگر در پسران بیشتر از دختران است؟

بر اساس CDC (مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری)، اوتیسم در پسران چهار برابر بیشتر از دختران است. اما دلیل این روند هنوز کاملاً مشخص نیست. یک فرضیه که توسط دانشمند سایمون بارون کوهن (Simon Baron-Cohen) ارائه شده است، نظریه افراطی مغز مردانه است، که بیان می‌کند که تمایل عمومی مردان به نظام‌مندی و تمایل عموماً زنان به همدلی، اوتیسم را به شکل افراطی مغز مردان تبدیل می‌کند.اما این نظریه مورد نقد قرار گرفته است، زیرا دیگران معتقدند که این تفاوت بیولوژیکی نمی تواند چنین اختلاف بزرگی را توضیح دهد و ژنتیک، یادگیری اجتماعی و سوگیری تشخیصی نیز نقش دارند.

سندرم آسپرگر

خدمات و درمان

هدف درمان سندرم آسپرگر در درجه اول آموزش مهارت های اجتماعی و ارتباطی است. آموزش مهارت های اجتماعی بر ابزارهای لازم برای تعامل موفق با سایر کودکان تمرکز دارد. گفتار درمانی ممکن است به کودکان کمک کند تا توانایی مکالمه را بهبود بخشند و الگوی طبیعی دادن و گرفتن را درک کنند.درمان شناختی رفتاری اغلب برای کمک به کودکان برای مدیریت احساسات و مهار علایق وسواسی و روال های تکراری استفاده می شود. درمان‌های یکپارچه‌سازی حسی می‌تواند به برخی از کودکان کمک کند، در حالی که شغل و فیزیوتراپی ممکن است به افرادی که هماهنگی حرکتی ضعیفی دارند کمک کند. والدین اغلب به آموزش و حمایت در زمینه تکنیک های رفتاری برای استفاده در خانه نیاز دارند.

چه خدماتی می تواند به افراد مبتلا به سندرم آسپرگر کمک کند؟

مداخلات رفتاری که به رفتارهای خاص می پردازند و محرک های آنها را شناسایی می کنند، اغلب مفید هستند. مداخلاتی که هم به کودکان و هم به خانواده‌هایشان راهبردهای ارتباطی مؤثری را آموزش می‌دهند نیز مؤثر هستند.برنامه ریزی برای دوران نوجوانی و گذار به بزرگسالی نیز مهم است. یافتن خدمات بهداشتی درمانی و رفتاری، توسعه مهارت های شغلی، فرصت های اجتماعی و حمایت های مسکونی می تواند تفاوت مهمی برای افراد مبتلا به اوتیسم و خانواده های آنها ایجاد کند.

تحلیل رفتار کاربردی – Applied Behavior Analysis چیست؟

یکی از درمان‌های رفتاری که به خوبی مطالعه شده برای اوتیسم، آنالیز رفتار کاربردی (ABA) است. فرض اصلی ABA این است که مهارت ها را به اجزای سازنده تقسیم کند و از طریق تکرار و تقویت، یادگیری را تشویق کند. این رویکرد بر مشاهده یک موقعیت و تعریف اینکه چه چیزی برای کودک مفید است، تکیه دارد، حتی زمانی که ممکن است هنوز در جای دیگری متمرکز باشد. برای مثال، اگر کودکی علاقه‌ای به احوالپرسی با دیگران ندارد، از طریق  ABA، پزشک بتواند به هر حال آن مهارت‌ها را آموزش دهد، زیرا ارزش بلندمدتی دارند. ABA نقطه شروع معمولی برای کودکان با علائم شدیدتر است، اما می تواند برای کودکان با علائم خفیف تر نیز نقش داشته باشد.

آیا همه مبتلایان به سندرم آسپرگر به دنبال درمان هستند؟

بسیاری از افراد در جامعه اوتیسم تفاوت های خود را می پذیرند و نیاز به درمان را به چالش می کشند. آنها امیدوارند که جامعه بتواند درک و پذیرش بیشتری داشته باشد و در صورت لزوم حمایت کند. آنهایی که علائم خفیف‌تری دارند، که قبلاً ممکن است سندرم آسپرگر تشخیص داده شده باشد، معمولاً نسبت به والدین کسانی که مشکلات شدید دارند، مانند آنهایی که غیرکلامی یا خودآزار هستند، این دیدگاه را دارند. این تفاوت در نحوه تجربه و درک این بیماری منجر به بحث شدیدی در مورد مسئله درمان اوتیسم شده است.

تنوع عصبی و فواید سندرم آسپرگر

مفهوم تنوع عصبی تفاوت‌های  بین افراد مبتلا به سندرم آسپرگر و سایر تغییرات عملکردی اما غیر معمول در تفکر و رفتار را در بر می‌گیرد، تجلیل می‌کند و به آنها احترام می‌گذارد. در حالی که بسیاری از افراد مبتلا به سندرم آسپرگر مایلند مهارت‌های اجتماعی خود را بهبود بخشند تا به شیوه‌ای مؤثرتر با اکثریت نوروتیپیک (یا شیوه عصبی رایج) کنار بیایند، اما برخی نحوه نگرش غیرمعمول آن‌ها به جهان را ارزشمند می‌دانند.کسانی که بخشی از جنبش تنوع عصبی هستند یا از آن حمایت می‌کنند، این ایده را ترویج می‌کنند که هیچ نوع ذهنی «عادی» وجود ندارد، بلکه تغییراتی در نحوه عملکرد ذهن‌های فردی وجود دارد. آنها قدردان مهارت‌ها و مشارکت‌های با ارزش انواع مختلف ذهن هستند، همان‌طور که از ارزش انواع دیگر قدردانی می‌کنند.

سندرم آسپرگر

مزایای متفاوت اندیشیدن چیست؟

تنوع عصبی تفاوت های شناختی را در بر می گیرد. آن تفاوت ها، طیف وسیعی از افکار و دیدگاه ها، پیشرفت بشریت را در طول تاریخ، از جمله در علم و هنر، به پیش برده است. وقتی همه یک مشکل را به یک شکل ببینند، ممکن است همه آنها دستپاچه شوند. ممکن است شخصی که به طور متفاوت به آن نگاه می کند راه حلی پیدا کند. علاوه بر این، روال‌ها و سیستم‌هایی که افراد مبتلا به اوتیسم اغلب از آن‌ها لذت می‌برند، می‌توانند در نیروی کار ارزشمند باشند، چه از طریق تا کردن لباس‌ها یا تشخیص خطا در کد نرم‌افزار.

سندرم ساوانت چیست؟

سندرم ساوانت نام بیماری نادر اما خارق‌العاده‌ای است که در آن فرد مبتلا به اختلال ذهنی، که اغلب نوعی اوتیسم است، توانایی یا مهارت فوق‌العاده‌ای از خود نشان می‌دهد. به عنوان مثال، کودکی که مبتلا به اوتیسم است و غیرکلامی است، ممکن است بتواند به سرعت پازلی را که در جلوی او قرار داده شده است، تکمیل کند. فقط با نگاه کردن به شکل های مثلا 200 قطعه، کودک می تواند به سرعت پازل را کنار هم بگذارد. تخمین زده می شود که حدود 10 درصد از افراد مبتلا به اوتیسم ساوانت هستند، بنابراین هنوز در جامعه اوتیسم به جای یک قاعده استثنا محسوب می‌شود. سندرم آسپرگر

برای دریافت خدمات سلامت روان ، همچون مشاوره روانشناسی آنلاین و یا حضوری ، درمان انواع اختلالات شخصیتی و … می توانید با مجموعه مرکز مشاوره سها تماس بگیرید و از مشاوره های خوب درمانگران استفاده کنید.

منبع : psychologytoday

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 3 میانگین: 5]