ما در دوران کودکي الگوهاي فکري مشخصي را شکل مي‌دهيم که ممکن است در آینده به تله های زندگی ما بدل شوند. در این مقاله می‌خوانیم انواع تله های زندگی چیست و چه ویژگی‌هایی دارد.

تله های زندگی چگونه به وجود می‌آیند؟

تله های زندگی کدامند؟ کودکي که در مدرسه مورد زورگويي قرار گرفته، ممکن است شروع به اين فکر کند که دوست داشتني نيست. کودکي که مورد سرزنش والدين قرار گرفته، ممکن است این فکر را در خود شکل دهد که بي ارزش است يا هرگز قابل پذيرش نيست.

اين تجارب آسیب‌زا منجر به شکل‌گيري الگوهاي منفي فکري/حسي/رفتاري مي‌شوند که تله های زندگی نام دارند. خاطرات دردناک و باورها در مورد خودمان و ديگران آگاهانه یا ناآگاهانه به بزرگسالي، زندگي مشترک و فرزندپروری ما منتقل مي‌شوند. بنابراين تمام تله هاي زندگي را در دوران کودکي شکل مي‌دهيم که هم تحت تاثیر محیط و هم خلق و خوی ما هستند.

تله های زندگی

بیشتر بخوانید: انواع اختلالات شخصیت

تله های زندگی

جفری یانگ 18 تله زندگی را معرفی می‌کند که ممکن است هر یک از ما گرفتار یک یا چند مورد آن باشیم.

  1. تله بی اعتمادی / بد رفتاری

پيام اصلي اين تله عبارت است از «من نمي‌توانم از ديگران انتظار داشته باشم با من با محبت و منصفانه رفتار کنند. من بايد انتظار آسيب رواني، جسمي، دروغ و بدرفتاري را از ديگران داشته باشم. ديگران هميشه به فکر خودشان هستند.»

این انتظار که دیگران ممکن است به من صدمه بزنند، با من بدرفتاری کنند، مرا تحقیر کنند، فریب دهند، دروغ بگویند یا دستکاری کنند در اینجا رایج است.

بیشتر بخوانید:  ده اصل بنيادين تئوری انتخاب

  1. تله نقص/شرم

«من به اندازه‌ي کافي خوب نيستم. من ذاتا ناقصم. هرکسي حقيقتا من را بشناسد، نمی‌تواند دوستم داشته باشد.»

احساس ناقص بودن، بد بودن، ناخواستنی بودن، حقارت یا بی‌اعتبار بودن از جنبه‌های مهم این تله زندگی است. ممکن است افراد درگیر تله نقص و شرم، حساسیت مفرط به انتقاد، طرد و سرزنش داشته باشند. آنها نسبت به عیوب درک شده خود احساس شرم دارند. این معایب ممکن است خصوصی (مانند خودخواهی، انگیزه‌های خشمگینانه، تمایلات جنسی ناهنجار) یا عمومی (مثلا ظاهر فیزیکی نامطلوب) باشند.

  1. تله محروميت هيجانی

«هیچ کس از من حمايت نمی‌کند. هیچ کس نيازهاي مرا برآورده نمی‌کند.»

در تله محرومیت هیجانی، افراد باور دارند کسی به فکر آنها نیست. سه شکل عمده محرومیت هیجانی عبارتند از:

  1. محرومیت از پرورش: افراد احساس می‌کنند کسی نسبت به آنان توجه یا محبت ندارد.
  2. محرومیت از همدلی: افراد فکر می‌کنند کسی به آنان گوش نمی‌دهد یا کسی درکشان نمی‌کند.
  3. محرومیت از مراقبت: افراد حس می‌کنند هیچ کس نیست که از آنان مراقبت یا حمایت کند.

 

  1. تله انزوای اجتماعی/ بيگانگی

«من با بقیه مردم متفاوت ام و نمي‌توانم با آنها کنار بيایم».

احساس جدايي و تنها بودن و اینکه به هیچ گروهی تعلق نداریم در این تله از تله های زندگی رایج است.

  1. تله بازداری هيجانی

«من نبايد احساساتم را نشان بدهم. هميشه بايد احساسات خودم را کنترل کنم.»

در این تله فکری، افراد از هیجانات خود فرار می‌کنند. بسیار خویشتن‌دار اند و از نظر هیجانی بی‌تفاوت به نظر می‌رسند.

تله های زندگی

بیشتر بخوانید: اختلال فکری ، علائم و درمان

  1. تله شکست

«من اساسا بي‌کفايت و شکست خورده ام و به طور دایم شکست مي‌خورم. در آينده هم شکست خواهم خورد.»

من نسبت به ديگران استعداد کمتري دارم و موفقيت کمتري در زندگي داشته ام. این باور که فرد در زمینه‌های موفقیت (مدرسه، شغل، ورزش و غیره) شکست خورده است، ناگزیر شکست خواهد خورد یا اساسا نسبت به همسالان خود ناکافی است، در این تله های زندگی دیده می‌شود. اغلب این تله شامل این باور است که فرد احمق و بی استعداد‌تر از دیگران است و نسبت به بقیه مردم، دایما شکست می‌خورد.

  1. تله آسيب پذيری نسبت به صدمات يا بيماری‌ها

«فاجعه در همين نزديکي است. اتفاقات بد در حال رخ دادن است و من قدرتي ندارم که در برابر آن‌ها کاري انجام دهم.»

تله آسیب پذیری شامل ترس اغراق آمیز از این است که هر لحظه ممکن است فاجعه‌ای قریب الوقوع رخ دهد و فرد نتواند از آن جلوگیری کند. این ترس‌ بر یک یا چند مورد از موارد زیر متمرکز است: (الف) فجایع پزشکی: برای مثال، حملات قلبی، ایدز. (ب) فجایع عاطفی: مثلا دیوانه شدن. (ج) فجایع بیرونی: مانند سقوط آسانسور، قربانی شدن توسط جنایتکاران، سقوط هواپیما، زلزله و …

  1. تله وابستگی/ بی کفايتی

«من نمي‌توانم از خودم مراقبت کنم. من نياز دارم براي ادامه زندگي به ديگران تکيه کنم. من نمي‌توانم مسایل را به تنهایی حل کنم و خودم تصميم بگيرم.»

در اینجا اعتقاد بر این است که فرد بدون کمک اساسی از سمت دیگران قادر به انجام وظایف روزمره خود (مثلا مراقبت از خود، حل مشکلات روزانه، قضاوت درست، انجام وظایف جدید، تصمیم گیری کارآمد) نیست. این تله اغلب به شکل درماندگی ظاهر داده می‌شود.

  1. تله خويشتن تکامل نيافته / گرفتار

«من نمي‌توانم بدون رابطه‌ي نزديک و دایمي با پدر و مادر يا همسرم زنده بمانم. من بايد بدانم آنها چطور فکر مي‌کنند که مطمین شوم چه فکري بايد داشته باشم.»

در این تله از تله های زندگی ، درگیری بیش از حد عاطفی و نزدیک با یک یا چند فرد مهم (اغلب والدین)، به قیمت از دست رفتن فردیت کامل یا رشد عادی اجتماعی انجام می‌شود. این تله اغلب شامل این باور است که حداقل یکی از افراد درگیر نمی‌تواند بدون حمایت مداوم دیگری زنده بماند یا خوشحال باشد. همچنین ممکن است شامل احساس خفگی یا آمیختگی با دیگران یا هویت فردی ناکافی باشد. افراد دچار تله خویشتن تکامل‌نیافته، اغلب با احساس پوچی و دست و پا زدن، نداشتن جهت یا در موارد شدید زیر سوال بردن وجود خود دست به گریبان اند.

  1. تله رها شدگی / بی ثباتی

«من نمي‌توانم روي هيچ کسي براي حمايت، مراقبت و رابطه‌ي هميشگي حساب کنم. من طرد مي‌شوم. عزیزانی که به آنها نياز دارم مي‌ميرند و من نمی‌توانم به آنها تکيه کنم.»

در تله رهاشدگی، فرد دایما نگران از دست دادن عزیزانش است. او مدام سعی می‌کند از عزیزان خود اطمینان بجوید که ترکش نخواهند کرد.

  1. تله اطاعت

«من بايد به نيازها و تمايلات ديگران قبل از نيازهاي خودم اهميت بدهم. اگر اين کار را نکنم، افرادي که برایم مهم هستند مرا طرد مي‌کنند.»

تسلیم بودن بیش از حد در برابر خواسته‌های دیگران از ویژگی‌های این تله است. این افراد معمولا برای جلوگیری از عصبانیت یا تلافی از سمت دیگران یا رها شدن، به اطاعت افراطی دست می‌زنند.

  1. تله منفی گرايی / بدبينی

«مقرر شده من اشتباهات جدي مرتکب شوم که نتايج فاجعه‌باري دارند. رویدادها به ناچار غلط از آب در مي‌آیند و اتفاقات بد براي من رخ می‌دهند».

تمرکز فراگیر بر جنبه‌های منفی زندگی (درد، مرگ، فقدان، ناامیدی و …) و نادیده گرفتن اتفاقات مثبت یا خوش‌بینانه از ویژگی‌های این تله از تله های زندگی است. افراد دچار این تله، اغلب با نگرانی مزمن، گوش‌بزنگی یا بلاتکلیفی مشخص می‌شوند.

تله های زندگی

  1. تله استحقاق / خود بزرگ بينی

«من خاص هستم و از بقيه بهترم. قوانين در مورد من صدق نمي‌کند. من بايد هميشه اولين باشم.»

اعتقاد فرد به اینکه از دیگران برتر است، حق برخورداری از حقوق و امتیازات ویژه را دارد یا نیازی به پیروی از قوانین ندارد، از ویژگی‌های این تله است. فرد صرف نظر از اینکه چه چیزی واقع‌بینانه است یا تصمیمش چه هزینه‌ای برای دیگران دارد، کاری را که دلش می‌خواهد، انجام می‌دهد.

بیشتر بخوانید: اختلال شخصیت خودشیفته (NPD)

  1. تله خويشتن داری ناکافی /خود انضباطی ناکافی

«من نبايد ناراحت باشم.»

این افراد توانایی کنترل تکانه ها و وسوسه‌های خود را ندارند و بر طبق تکانه‌ها، عمل می‌کنند. مثلا قادر به دنبال کردن رژیم غذایی‌اش نیست. در برخی اشکل نیز افراد تاکیدی افراطی بر اجتناب از ناراحتی دارند. مثلا از تعارض، درد و مسیولیت گریزانند.

  1. تله پذيرش جويی / جلب توجه

«من بايد در هر موضوعي تاييد ديگران را داشته باشم.»

تاکید بیش از حد بر کسب تایید دیگران برای شکل دادن حس خوب به خود، از ویژگی‌های این تله از تله های زندگی است. در اینجا، عزت نفس یک فرد در درجه اول به واکنش‌های دیگران بستگی دارد تا به تمایلات طبیعی خود.

  1. تله معيارهای سخت گيرانه / عيب جويی افراطی

«من بايد به سختي و خيلي زياد کارکنم، وگرنه مورد انتقاد واقع خواهم شد. من وقتي براي استراحت ندارم و هميشه بايد موثر باشم.»

اعتقاد فرد بر این است که باید تلاش کند تا استانداردهای درونی بسیار بالایی از رفتار و عملکرد خود را برآورده کند. معمولا دلیل این کار، اجتناب از انتقاد دیگران است.

  1. تله تنبيه

«اشتباهات عواقبي دارند من و هرکس ديگري که اشتباه کند بايد تنبيه شود.»

در این تله، اعتقاد بر این است که افراد باید به دلیل اشتباهات سخت خود مجازات شوند.

  1. تله ايثارگری

«من بايد نيازهاي ديگران را قبل از نيازهاي خودم برآورده کنم. من نمي‌خواهم خودخواه باشم يا کوچک‌ترين آسيبي به کسي بزنم.»

تمرکز بیش از حد بر برآوردن داوطلبانه نیازهای دیگران در موقعیت‌های روزمره از ویژگی‌های این تله است. یکی از دلایل شایع رفتارهای ایثارگرانه شامل جلوگیری از ایجاد درد در دیگران است.

 

نظرات و سوالات خود را در مورد تله های زندگی با ما مطرح سازید.

 

مرکز مشاوره سها به عنوان بهترین کلینیک روانشناسی در تهران آماده ارائه برترین خدمات مشاوره روانشناسی به صورت آنلاین، تلفنی و حضوری می‌باشد.

کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی