تروما و افسردگی ویژگیهای مشترکی دارند. ممکن است پس از تجربه یک رویداد آسیب زا، علایم افسردگی نمایان شود. در این مقاله از کلینیک روانشناسی سها در مورد ارتباط این دو وضعیت میخوانیم.
تروما چیست و ارتباط آن با افسردگی
ترومای کودکی از طیفی از وقایع عمومی مانند جنگ تا تجارب شخصیتر مثل آزار جنسی تقسیمبندی میشود. صرف نظر از نوع آسیب، همه وقایع آسیبزا میتوانند شما را دچار شوک کنند.
افسردگی میتواند پیامد مستقیم و غیرمستقیم واقعه آسیبزا باشد. با این حال، هر دپرشنی نتیجه واقعه آسیبزا نیستند. سایر عوامل مانند ژنتیک، محیط و سایر عارضههای پزشکی نیز میتوانند دخیل باشند.
روبرو شدن با ارتباط تروما و افسردگی به طور همزمان احتمالا تجربهای طاقتفرسا باشد. اما خوب است بدانید که خیلی از مردم پس از درمان و دریافت حمایت از دیگران زندگی شاد و رضایتبخشی را تجربه میکنند.
برای شروع درمان از طریق مشاوره آنلاین کلیک کنید: ۰۹۱۹۸۷۹۱۷۸۴
آیا تروما می تواند به افسردگی منجر شود؟
خلاصه بگوییم، بله. در ارتباط بین تروما و افسردگی میتوان گفت دپرشن یک واکنش رایج به دنبال رویداد آسیبزا است. در واقع، یک مطالعه مروری در سال 2013 پیشنهاد کرد که 52% (یعنی بیش از نیمی) از شرکت کنندگان دارای اختلال استرس پس از تروما (PTSD) علایم دپرشن را نیز تجربه میکنند.
مهمتر از آن، یک مطالعه در سال 2015 به رابطهای شفاف بین این دو وضعیت در بزرسالی دست یافت. این مطالعه پی برد که از بین 349 فرد دچار افسردگی پایدار، 75.6% تجربه ترومای کودکی را گزارش کردند. از این گذشته، افراد دارای پیشینه چند رویداد آسیبزا، علایم دپرشن شدیدتری را تجربه میکردند.
علایم افسردگی پس از تروما چیست؟
دپرشن چیزی فراتر از احساس بیحالی یا اندوه است. علایم آن میتواند شامل موارد زیر باشد:
- فقدان انرژی
 - عدم علاقه و رضایت نسبت به فعالیتهایی که قبلا باعث لذت میشدند
 - کاهش یا افزایش قابل توجه وزن
 - خواب بیش از حد یا بیخوابی
 - احساس گناه افراطی
 - ناتوانی در تمرکز
 - احساس بی ارزشی
 - افکار مکرر مرگ یا خودکشی
 
بیشتر بخوانید: آیا بازماندگان تروما در زمان بحران بهتر از دیگران عمل می کنند؟
ارتباط دپرشن و سیستم عصبی
حتی اگر بعدتر تشخیص Depression دریافت نکنید، تجارب تروماتیک میتوانند اثری چشمگیر بر مغز و سیستم عصبی شما بر جای بگذارند. این پاسخ هیجانی به رویداد آسیبزا میتواند اثری چشمگیر بر کارکردهای عصبی (مغز) و فیزیولوژیکی (بدن) شما داشته باشد. ممکن است مواد شیمیایی مغز و ساختار عصبیتان تحت تاثیر قرار بگیرد.
وقتی با استرس هیجانی شدید یا یک موقعیت ناایمن مواجه میشوید، بدنتان به طور طبیعی در سیستم جنگ یا گریز درگیر میشود تا در فرار از تهدید کمکتان کند.
با این حال، اگر نتوانید از موقعیت فرار کنید، بدنتان دست به دامن پاسخ «منفعل یا منجمد شدن» میشود. در اینجا، سیستم عصبی به عنوان روشی برای محافظت از خودش، خاموش یا منجمد میشود؛ شبیه یک غزال که وقتی نمیتواند از دست شکارچی فرار کند خودش را به مُردن میزند.
بر اساس نظریه پلی واگال، چنانچه بدن شما شروع به ارایه پاسخ «منجمد شدن» کند، وارد مرحله خاموشی واگ پسین میشود. دلیل آن این است که این حالت خاموشی توسط بخشی از ساختار عصبی به نام عصب واگوس پسین کنترل میشود.
وقتی بدن شما وارد این حالت منجمد شدن واگ پسین میشود، ممکن است علایم افسردگی مانند احساس کرختی، انزوا، خستگی و سستی را تجربه کنید. برانگیزانهای تروماهای قبلی ممکن است تا مدتها پس از اتمام رویداد آسیبزا، منجر به ورود بدن شما به این حالت شود.

این حالت منجمد شدن شبیه به چیست؟
وقتی بدن ما با استرسی شدید روبرو میشود، ممکن است به حالت نجات یافتگی فرو رود و با مکانیسمهای دفاعی زیر واکنش دهد که میتوانند با علایم افسرده بودن همراستا شوند:
- تجارب فرابدنی یا تجزیهای
 - قطع ارتباط با محیط
 - احساس کرختی
 - فاصله افتادن یا ثابت ماندن چشمها
 - اُفت ضربان قلب یا فشار خون
 - عاطفه سطحی یا اظهارات چهرهای سطحی
 - تنفس کُند
 - احساس تهوع، استفراغ، مدفوع یا ادرار داشتن
 - احساس وجود توده در گلو یا احساس ناتوانی در سخن گفتن
 - ناتوانی در تفکر شفاف
 - احساس فروپاشی یا گردشدن بدن مانند یک توپ
 
افسردگی در برابر PTSD
افسردگی و PTSD دو عارضه مجزا هستند اما رویدادن همزمان آنها بسیار رایج است. به گزارش مرکز ملی PTSD، در افراد مبتلا، افسردگی با احتمال 3 تا 5 برابر بیشتر رخ میدهد. همپوشانیهایی بین این دو وضعیت وجود دارد، از جمله:
- دشواری در تمرکز
 - بیخوابی
 - عدم لذت از فعالیتهایی که قبلا لذتبخش بودند
 - بی قراری
 
از سوی دیگر، ptsd در علایم زیر متفاوت است:
- بازتجربه رویداد آسیبزا، همچون خاطرات مزاحم، کابوسها، فلش بک یا تحریکپذیر بودن
 - اجتناب از موقعیتهایی که یادآور رویداد واقعه هستند
 - افزایش نشخوار فکری درباره خودتان که پیش از رویداد آسیبزا وجود نداشت
 - گرایش به گوش به زنگی بالا، دلشوره داشتن و جستجوی مداوم علایم خطر که به هوشیاری بیش از حد معروف است
 
نحوه مدیریت علایم
رواندرمانی، درمانی پیشنهادی برای هر دو عارضه تروما و افسردگی است که از بین گزینهها، درمانهای متمرکز بر trauma اغلب موثرتر هستند.
درمانهایی که به حل و فصل این وضعیت میپردازند ممکن است بر موارد زیر تمرکز کنند:
- خاطرات مزاحم
 - افکار مرتبط
 - هیجانات
 - رفتارهای اجتنابی یا گریز-مانند
 
اگر تصمیم به جستجوی کمک برای علایم گرفتید، گفتگو با درمانگری که در این حوزه تخصص دارد میتواند مفید باشد. آنها میتوانند درمانهایی را که با هدف برآورده ساختن نیازهای خاص شما در این وضعیت طراحی شدهاند، ارایه کنند.
درمانهای رایج شامل مواجهه طولانی مدت (PE) و درمان پردازش شناختی (CPT) است.
برای مثال، درمانگران ممکن است از مواجهه درمانی برای کمک به شما برای مدیریت ترسهایتان در یک محیط امن استفاده کنند. آنها معمولا این تکنیکها را برای سایر اختلالات مرتبط به کار نمیبرند.
روان درمانی برای درمان افسردگی ممکن است بر موارد زیر تمرکز کند:
- مشخص کردن آن دسته از چالشهای زندگی که علایم را تشدید میکند و کار کردن روی روشهایی برای بهبود آنها
 - شناسایی الگوهای تفکر منفی که
 - بهبود الگوهای ناسالم تعامل با دیگران
 - کمک به یافتن فرصتهایی برای انجام فعالیتهای لذت بخش
 - کار با یک سیستم حمایتی برای کمک به درمان
 
اغلب، درمان PTSD میتواند بدون مداخلات اضافه به کاهش علایم دپرشن منجر شود. گاهی نیز اگر علایم پس از درمان موفقیتآمیز ترومای کودکی هنوز باقی مانده باشد، مهارتهایی که در طی درمان مانند مواجهه طولانی مدت و درمان پردازش شناختی آموخته میشود، میتواند به آسانی در رفع آن علایم به کار رود.
بیشتر بخوانید: تا چه حد می توانم تروماهایم را با دیگران به اشتراک بگذارم؟
قدم بعدی چیست؟
افسردگی و تروما ممکن است به هم مرتبط باشند. هرچند احتمالا علایمی همپوشان داشته باشند، اما دو عارضه جداگانه هستند. با این حال، احتمال دارد این دو وضعیت همزمان در یک فرد دیده شوند.
چنانکه هردو درمان نشده رها شوند، در طول زمان ممکن است رو به وخامت روند. اما کمکهای درمانی موجود است و بدانید که با درمانهای اثربخش، دیگر با هراس، غم و استرس شدید زندگی نخواهید کرد.
اگر در بحران هستید، بهترین راه این است که با نزدیکترین کلینیک مشاوره تماس بگیرید. اگر افکار خودکشی را تجربه میکنید، میتوانید از طریق خط بحران 123 با مرکز اورژانس اجتماعی بهزیستی در ایران در ارتباط باشید.
چنانچه در شرایط بحرانی نیستید اما نیاز به صحبت با کسی دارید، می توانید از طریق مطالعه رزومه درمانگران مجرب سهاکلینی، درمانگر متخصص در حوزه ارتباط تروما و افسردگی ( مشاوره روانشناسی یا مشاوره آنلاین ) را پیدا کنید.
همچنین میتوانید سوالات خود را در بخش دیدگاهها مطرح کنید. کارشناسان ما در اسرع وقت پاسخگو خواهند بود.
منبع:
سهاکلینیک، مرکز ارائه خدمات مشاوره خانواده و مشاوره جنسی




