مرگ والدین یکی از غمانگیزترین اتفاقاتی است که یک کودک میتواند تجربه کند. تشکیل خانواده جدید و معرفی نامادری یا ناپدری احتمالی نیاز به حساسیت بالایی دارد. اما چگونه به فرزندمان کمک کنیم با این قضیه کنار بیاید؟ در این مقاله با ما همراه باشید.
بیشتر بخوانید: مقابله با سوگ در کودکان
تاثیر مرگ والدین بر فرزندان
از دست دادن همسر به تنهایی اتفاق شوکهکنندهای است. اما اگر این همسر، والد فرزندانتان هم بوده، مسیله دشوارتر میشود. زندگی کردن به عنوان یک والد تنها و سوگوار بسیار دردناک است. بنابراین، در نهایت، ممکن است والدینی که همسرشان فوت کرده بخواهند کسی را پیدا کنند تا خانوادهای جدید شکل دهند.
ممکن است به عنوان والد، کسی را پیدا کرده باشید که مایل به ادامه ارتباط با او هستید. احتمالا به این فکر میکنید که چگونه این موضوع را به فرزندتان اطلاع دهید. اگر در این موقعیت هستید، احتمالا نگران تاثیر این کار بر روی فرزندانتان باشید.
برای مثال، مت چند ماه پس از مرگ همسرش به من مراجعه کرد. او نگرانی زیادی در مورد دو فرزندش داشت و راهنمایی من را برای کمک به آنها در مقابله با سوگ میخواست. پس از صرف تقریبا تمام جلسه اول برای صحبت در مورد این موضوع، از او پرسیدم که خودش روند سوگ را چگونه طی میکند.
در حال خواندن تاثیر مرگ والدین بر فرزندان هستید.
در ابتدا تمایلی به گفتگو نداشت. اما سپس گفت که بسیار تنهاست و احساس میکند برای انجام وظایف هر دو والد آماده نیست. در طول ماههای بعد، در پایان هر جلسه، کم و بیش همان سوال را از مت پرسیدم که اوضاعش چگونه است. تا جایی که به یک شوخی دایمی تبدیل شد. او میدانست که من هر بار او را کمی بیشتر تشویق میکنم تا در مورد خودش و روند سوگ خود صحبت کند.
به تدریج، مت شروع کرد که بیشتر در مورد احساساتش حرف بزند. او در مورد این واقعیت صحبت کرد که دلش میخواهد رابطه جدیدی داشته باشد. در این فکر بود که آیا قرار ملاقات با فردی جدید ایده خوبی خواهد بود یا خیر. همچنین میخواست بداند فرزندانش چه احساسی خواهند داشت. تقریبا دو سال پس از مرگ همسرش، او شروع به صحبت در مورد رفتن به قرار ملاقات جدید کرد. او هنوز غمگین سوگ همسرش بود و در عین حال احساس میکرد که باید کار بیشتری برای خودش انجام دهد.
او مطمین نبود چگونه پیش برود یا اصلا این کار برای فرزندانش درست است یا خیر. مدتی طول کشید تا بتواند وفاداری شدید خود را نسبت به همسر فقیدش کنار بگذارد و نیاز خود را برای ادامه زندگی ببیند.
عبور از مرگ والدین
مت به آرامی شروع به قرار گذاشتن کرد. با هم تصمیم گرفتیم که فرزندانش واقعا نیاز نیست در جریان جزییات باشند. هر دو فکر کردیم که قرار گذاشتن پدرشان برای آنها ناراحتکننده خواهد بود، زیرا هنوز رابطه جدیای وجود ندارد. وقتی بیرون میرفت، فرزندانش را نزد پرستار میگذاشت و به آنها میگفت که با یک دوست برای شام بیرون است.
مت پس از یک سال و نیم، در مجموع سه سال و نیم پس از مرگ همسرش، سرانجام کسی را پیدا کرد که احساس میکرد میتواند با او رابطه متعهدانه و عاشقانهای داشته باشد. اما بیان این واقعیت به فرزندانش آسان نبود. هر دو فرزند به داشتن پدری که فقط برای آنها وقت میگذارد عادت کرده بودند. ورود یک فرد جدید میتوانست تهدیدآمیز باشد. دخترش به این فکر افتاده بود که آیا پدرش هنوز هم به اندازه قبل دوستش دارد. پسرش شدیدا احساس میکرد که این خیانت به مادر است. مت هر بار که نگرانی پیش میآمد با فرزندانش صحبت میکرد. او با ترسها و احساسات آنها تا آنجا که میتوانست روبرو شد.
شروع یک زندگی جدید
در نهایت، مت و شریک جدیدش تصمیم گرفتند که وقت آن رسیده است که با هم زندگی کنند. در این زمان، یک فرزند به دانشگاه میرفت و دیگری دبیرستانی بود.با این حال، همچنان این انتقال آسانی نبود. لحظات سخت زیادی وجود داشت. اما در نهایت، این خانواده جدید و اکنون ترکیبی توانست شکل مورد قبولی پیدا کند.
برخی کودکان ممکن است واکنش خیلی خشمگینانهتری نشان دهند. اما در موارد دیگر، کودکان، به ویژه خردسالان، احتمالا از یک بزرگسال جدید استقبال میکنند. به خصوص اگر آن فرد نسبت به نیازهای آنها حساس و مهربان باشد. در همه این شرایط، بزرگسالان درگیر باید بکوشند درک کنند که از دیدگاه کودک یا نوجوان این قضیه چه احساسی دارد.
برای کنار آمدن با مرگ والدین ، والد باید با کودک صحبت کنند و برای مدتی، بین شریک جدید و کودک «واسطه» باشد. والدین میتوانند با همدلی در مورد احساسات کودک با او صحبت کنند. برای مثال، والدین میتوانند با گفتن چیزی شبیه به این، یک گفتگو را شروع کنند: «میدونم که اومدن دوست جدید من تو زندگیمون سخته. این باعث میشه تو یادت بیاد که پدرت اینجا نیست. ممکنه مدتی طول بکشه تا به این واقعیت عادت کنی که پدرت اینجا نیست، چون خیلی غمانگیزه».
سخن پایانی
همه، از جمله والدین و شریک جدید، باید بدانند که یک والد از دست رفته هرگز جایگزینپذیر نیست. اگر دوست جدیدی وارد زندگیتان شد، مهم است که انتظارات خود را مدیریت کند. شریک جدید قرار نیست والد جدیدی باشد؛ به خصوص برای کودکان بالای 6 یا 7 سال. آنها قرار است فرد جدیدی در زندگی کودک یا نوجوان باشند. و بچهها ممکن است از آنها استقبال بکنند یا نکنند.
شریک جدید باید درک کاملی از آنچه کودک از سر گذرانده و آنچه در حال حاضر احساس میکند داشته باشد. آنها باید سعی کنند به این احساسات احترام بگذارند و باید خود را برای بالا و پایینهای زیادی آماده کنند. زیرا همه در حال تطبیق با شرایط جدید هستند.
بهترین حالت این است که شریک جدید بتواند از والدین در هر گونه اقدام انضباطیی حمایت کند. اما از تنبیه مستقیم کودکان خودداری کند. تشکیل خانواده جدید ممکن است بیش از آنچه شریک جدید یا والد سوگوار دوست دارند طول بکشد. شرکای جدید ممکن است احساس کنند که کودک از آنها استقبال نمیکند و برنجند. در هر حال، مهم است درک کنند که کودکان احساسات دارند و برای کنار آمدن با مرگ والدین نیازمند حمایتاند.
منبع
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی