گفتن حقیقت به فرزندخوانده کار دشواری است. والدین اغلب با این سوالها درگیراند: چه زمانی و چطور به او بگوییم که فرزند واقعی ما نیست؟ میفهمیم که این یک تجربه جدید و شاید ترسناک است. اما باور کنید آنقدرها که فکر میکنید، بزرگ نیست. با ما همراه باشید تا به طور کامل درباره جزییات روند گفتن حقیقت به فرزندخوانده بحث کنیم.
بیشتر بخوانید: چطور به سوالات بچهها درباره بچهدار شدن پاسخ دهیم؟
به کودک بگوییم فرزندخوانده است یا نه؟
دهههاست که فرهنگ و رسانههای عمومی در گوش ما خواندهاند که فرزندخواندگی رازی پنهان از کودک است. این توصیههای نابجا خیلی از اوقات به آشکار شدن ناگهانی و فاجعهآمیز این راز منتهی شد. فاش شدن ناگهانی حتی میتواند به کودک و والدین آسیب روانی وارد کند.
چه زمانی برای گفتن حقیقت به فرزندخوانده مناسب است؟
امروزه، صرفا یک پاسخ برای این سوال وجود دارد. سن مناسب برای آشکار ساختن فرزندخواندگی، بدو ورود است. از همان لحظهای که او را به خانه میآورید.
هیچ لحظهی خاصی نباید وجود داشته باشد که فرزند شما در آن «بفهمد» که به فرزندی پذیرفته شده است. شما باید قبل از اینکه او به یاد بیاورد، به وی بگویید که فرزندخوانده است. فرزندخواندگی باید بخشی طبیعی از داستان زندگی او باشد.
کارشناسان معتقدند که صحبت کردن آشکار و صادقانه با کودکتان در مورد فرزندخواندگی، یکی از بهترین راهها برای ترویج دید سالم نسبت به این وضعیت است. گنجاندن فرزندخواندگی در گفتگوهای روزمره از همان ابتدا به کودکان کمک میکند تا از هویت خود اطمینان یابند و به داستان زندگی خود افتخار کنند.
میدانیم که صحبت در مورد فرزندخواندگی احتمالا در حرف ساده است. بسیاری از والدین با اینکه چه زمانی و چگونه درباره فرزندخواندگی با کودک صحبت کنند، مشکل دارند. پاسخ چیست؟ داستان فرزندخواندگی کودک شما باید هر چه زودتر بیان شود تا به ایجاد اعتماد، عزت نفس و تقویت دید مثبت نسبت به فرزندخواندگی بیانجامد.
چطور به کودکمان بگوییم که فرزندخوانده است؟
کارشناسان موافقاند که باید از همان لحظهای که کودک را به خانه میآورید، این موضوع را آشکار کنید. اما راههای مختلفی وجود دارد که میتوانید داستان فرزندپذیریتان را به اشتراک بگذارید. در ادامه چند گام مفید را برای بیان این داستان مطرح میکنیم:
گام 1: اجازه دهید گوش کودکتان بلافاصله با اصطلاحات فرزندخواندگی آشنا شود
صحبت در مورد فرزندخواندگی را هنگامی تمرین کنید که کودک شما هنوز نوزاد است. حتی اگر فرزندتان هنوز نمیتواند حرف شما را بفهمد، زبان فرزندخواندگی را به زندگی روزمره خود وارد کنید. این هم از استرس چگونه پنهان کردن این موضوع برای شما کم میکند و هم به کودکتان کمک میکند ارتباط مثبتی با واژگان مربوط به فرزندخواندگی برقرار کند.
برای مثال، میتوانید هنگام خواب داستان خاص فرزندپذیری کودکتان را برایش تعریف کنید.
نگران نباشید. فرزندخواندگی یک گفتگوی تمام عمری است. بنابراین با گذشت زمان در این بحث ماهرتر خواهید شد.
گام 2: از کتابهای قصه مرتبط استفاده کنید
همانطور که کودک شما شروع به درک و یادگیری زبان میکند، کتابهایی با موضوع فرزندخواندگی را در ساعت قصهخوانی بگنجانید. برخی از نمونهها عبارتند از:
- هورا من فرزندخوانده هستم
- گرگوشک
- بچه غازی که اسب آبی بود
هنگام خواندن این داستانها، از فرصت استفاده کنید و جزییات شخصی داستان فرزندخواندگی کودکتان را هم در آن بگنجانید. این روشی فوق العاده برای بیان این موضوع است. قصهخوانی در این بار باعث طرح سوالاتی عالی از سوی بچهها و گفتگویی طبیعی و سالم میشود.
وقتی فرزند شما به سن پیش دبستانی میرسد، ممکن است شروع به پرسیدن سوالاتی در مورد داستان تولد خود کند. بچهها عاشق شنیدن داستانهایی در مورد خودشان هستند. بنابراین از این به عنوان فرصتی برای گفتن حقیقت به فرزندخوانده استفاده کنید.
بیشتر بخوانید: چرا کودکان دروغ میگویند؟
گام 3: راههای ارتباط را باز نگه دارید
سفر یک فرزندخوانده، طولانی است. گاهی آنها به شدت به داستان فرزندخواندگی خود و معنای آن برای هویت شخصی خود علاقهمنداند. و گاهی به نظر میرسد اهمیتی به آن نمیدهند. اگرچه این بدان معنا نیست که گفتگو تمام شده است.
در برخی مواقع، کودک شما ممکن است به طور کلی از پرسیدن سوال یا صحبت در مورد فرزندخواندگی خودداری کند. به او بگویید که همیشه در دسترس و مایل به صحبت خواهید بود. گاهی در مکالمات روزمره به فرزندخواندگی اشاره کنید و به فرزندتان فرصت زیادی بدهید تا خودش موضوع را مطرح کند.
گام 4: دروغ نگویید، اما متناسب با سن او حقیقت را بگویید
اگر داستان فرزندپذیری شما جنبههای پیچیدهای دارد، طبیعی است که نگران باشید نکند با گفتن آن به کودک صدمه بزنید.
ممکن است لازم باشد برخی از جزییات داستان فرزندخواندگی را تا زمان جوانی فرزندتان محفوظ نگه دارید. مراقب باشید که هرگز داستان فرزندخواندگی او را جعل نکنید. همیشه به اندازهای که فکر میکنید مناسب است، صادق باشید. با بزرگتر شدن فرزندتان میتوانید جزییات بیشتری را اضافه کنید.
کودکان بزرگتر ممکن است از برخی از جنبههای دشوارتر فرزندخواندگی آگاه شوند. شاید حتی تصویر مثبتی را که شما از فرزندخواندگی ایجاد کردهاید زیر سوال ببرند. آنها ممکن است احساس اندوه و سوگ را نسبت به خانواده واقعی خود تجربه کنند. یا شاید زمانی که متوجه میشوند مادر واقعی آنها خودخواسته ترکشان کرده، احساس طرد شدن کنند. آنان ممکن است سوالات دشواری بپرسند، مانند اینکه «چرا خانواده واقعی آنها را برای فرزندخوانده شدن سپردند؟»
همیشه وقتی به سوالات آنها پاسخ میدهید، صادق باشید.
بکوشید دیدگاهی مثبت و مناسب را نسبت به فرزندخواندگی و فرزندپذیری ایجاد کنید. کودکان تابآوری بیشتری دارند پس تا جای ممکن میتوانید جزییات غیرآسیبزا را شرح دهید.
وقتی کودکان به سنین نوجوانی میرسند، تمایل به خودآگاهی بیشتری دارند و بر کشف هویت واقعی خود متمرکز میشوند. نوجوانان فرزندخوانده اغلب به این فکر میکنند که چگونه داستان فرزندخواندگی، هویت آنها را شکل داده است. در این مرحله، اگر قبلا این کار را نکردهاید، هر گونه اطلاعات و اسناد باقی مانده در مورد پذیرش آنها را به اشتراک بگذارید. برای کمک به ایجاد اعتماد و تقویت رابطه خود با فرزندتان، تا میتوانید صادق باشید.
مرحله 5: با متخصص فرزندخواندگی خود در تماس باشید
به یاد داشته باشید که فرزندخواندگی یک سفر تمام عمری است. ممکن است نقاط دشواری در مسیر گفتن حقیقت به فرزندخوانده وجود داشته باشد. اما متخصصین همیشه برای کمک به شما حاضراند.
نکات دیگری که باید به خاطر بسپارید
فرزندخواندگی باید همیشه موضوع گفتگوی مکرر در زندگی کودکتان باشد. اگر هنوز در مرحله پیش از پذیرش فرزند هستید، شاید این بحث برایتان دلهرهآور باشد. اما پس از اینکه کودک شما در آغوشتان قرار گرفت، قدرت دوچندانی خواهید یافت. آنگاه یافتن کلماتی برای پراکندن عشق و زیبایی پیرامون داستان فرزندخواندگی او خیلی آسانتر خواهد بود.
گرچه باید بحثهای خود را متناسب با مرحله رشد فرزندتان تنظیم کنید، برخی اصول اساسی وجود دارد که باید بدون توجه به سن فرزندتان همیشه در نظر داشته باشید:
-
همیشه حامی باشید
در مورد فرزندخواندگی، فرزند خود و خانواده واقعی او دیدی مثبت و حمایتگر داشته باشید. اینها عوامل مهمی در زندگی و هویت فرزند شما هستند و هرگز نباید در مورد آنها به زبان منفی صحبت کنید. به فرزندتان یادآوری کنید که فرزندخواندگی انتخابی است که والدین واقعی از روی عشق بی قید و شرط انجام میدهند و قرار بوده که او بخشی گرانبها از خانواده شما باشد.
-
اجازه دهید آنها مالک داستان خود باشند
قبل از اینکه فرزندتان داستان کامل را بداند، از به اشتراک گذاشتن جزییات آن با اقوام و دوستان خودداری کنید. به او اجازه دهید تصمیم بگیرد که چه زمانی، چگونه و با چه کسی داستان فرزندخواندگی خود را به اشتراک بگذارد.
-
الگوی نگرش مثبت نسبت به فرزندخواندگی را تقویت کنید
خردسالان برای یادگیری نگرشها، رفتارها و زبان به والدین خود نگاه میکنند. همیشه با فرزندخواندگی به عنوان یک پدیده مثبت و خاص رفتار کنید. این کار کودک شما را تشویق میکند تا نسبت به هویت خود احساس اطمینان کند. اینگونه او با بزرگتر شدن و مواجهه با نظرات منفی دیگران در مورد فرزندخواندگی، به الگوبرداری از نگرش مثبت شما ادامه میدهد. همچنین به آنها آموزش دهید که چگونه به این موقعیتها واکنش سازنده نشان دهند.
-
حمایت حرفهای را در نظر بگیرید
اگر هنگام صحبت با فرزندتان به پیشنهادها یا حمایتهای بیشتری نیاز دارید، یا اگر شما یا فرزندتان برای مقابله با اطلاعات یا احساسات دشوار نیازمند کمک هستید، با یک مشاور کودک یا درمانگر با تجربه در حیطه فرزندخواندگی مشورت کنید.
نکته پایانی درباره گفتن حقیقت به فرزندخوانده
همانطور که ذکر شد، در ابتدا ممکن است گفتگوی دایمی از این موضوع با کودک فرزندخوانده ترسناک به نظر برسد. با این حال، رویکردی گشوده و صادقانه را برای بحث در مورد فرزندخواندگی در پیش بگیرید. این کمک میکند فرزندتان احساس خوبی به خود و داستان زندگیاش شکل دهد.
اگر تجربه فرزندپذیری یا فرزندخواندگی داشتید، خوشحال میشویم تجارب خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع:
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی