همه ما یک منتقد درونی داریم؛ این بخشی از ماست که چیزهایی را که فکر میکنیم، میگوییم و انجام میدهیم، تایید نمیکند و آنها را مورد انتقاد قرار میدهد. در برخی از ما، سناریوهای بدی که منتقد درونیمان میسازد، تاثیر منفی زیادی بر حسمان نسبت به خود دارد. در این مقاله در مورد سناریوهای بد ذهن بیشتر میخوانیم.
فهرست محتوا
- ذهنی که سناریوهای بد میسازد
- علت ایجاد سناریوهای بد ذهن: اجداد غارنشین
- هدف سناریوهای بد ذهن چیست؟
- روش های مقابله با فیلم های ذهنی و سناریوهای بد
- سخن پایانی
بیشتر بخوانید: عقاید فرا طبیعی و سلامت روان
ذهنی که سناریوهای بد میسازد
سناریوهای بد ذهن چه محتوایی دارند؟ منتقدین درونی، سناریوهای بد و تصاویری از این موارد میسازند:
- اینکه چطور ممکن است در آینده شکست بخوریم
- همه چیزهایی که ممکن است اشتباه پیش روند
- چیزهایی که اگر امتحانشان کنیم، ممکن است ناموفق باشیم
- احساسات بدی که به دنبال شکست خواهیم داشت، زیرا همه کارهایی که در گذشته انجام دادهایم ناموفق بودهاند
تخیل ما سناریوهای بد میسازد که این باور را تقویت میکند که قرار است همه چیز را خراب کنیم (یا از پیش همه چیز را بهم ریخته ایم). انگار که منتقد درونی، ظرفیت تخیل ما را ربوده تا با آن فیلمهای بدی بسازد و ما را مجبور به تماشای آنها کند.
این فیلمها حس خوبی نمیدهند. برای بسیاری از ما، فیلمهایی که در ذهن مان میگذرد، شاد و مثبت نیستند. اغلب آنها فیلمهای ترسناک یا غمگینی اند، پر از ترس از آینده و پشیمانی از گذشته. آنها درامهای غم انگیزی هستند که موقعیتهای زیادی را که ستاره فیلم (یعنی خودمان) در زندگی گند زده است، بررسی میکنند.
فیلمهای کلاسیک با احساس بد، فیلمهایی که هرگز نمیخواهید در سینما به تماشای شان بنشینید، به دلایلی محبوبترین فیلمها در گیشه ذهن ما هستند. هیچ وقت ایده ساخت این نوع فیلمها به پایان نمیرسد. منبع پایان ناپذیری از ترس و اضطراب برای تبدیل شدن به فیلمنامه وجود دارد. آنها اغلب عناوینی مانند «ترس از اینکه نامزدم نظرش تغییر کند»، «چیزهای احمقانه ای که در مهمانی آخر هفته به زبان آوردی» و «تنها خواهی مرد دارند» دارند!
علت ایجاد سناریوهای بد ذهن: اجداد غارنشین
چرا ذهن ما چنین فیلم های بدی تولید میکند؟ فکر میکنم یک دلیل تکاملی عمیق برای این مسیله وجود داشته باشد. زمانی که اجداد غارنشین ما سالها پیش برای یافتن سرپناه و غذا تلاش میکردند، باید نگران همه رخدادهای بدی که ممکن بود اتفاق بیفتد، میبودند؛ زیرا در این صورت فرصت بیشتری داشتند تا از این خطرات دوری کنند. آنها باید هر حیوانی را که احتمال داشت منتظر خوردن آنها باشد یا هر جستجوی غذایی را که ممکن بود به فاجعه ختم شود، در نظر میگرفتند. این فیلمها عناوینی مانند این داشتند: «وقتی حیوانات به قبیله ما حمله میکنند»، «گرفتارشدن در طوفان بدون سرپناه» و «عقب ماندن از جمعیت بخاطر قوزک شکسته».
اجداد غارنشین ما باید احتمال این موقعیتها را در نظر میگرفتند تا برای آنها آماده شوند. آنهایی که وقتی اتفاق بدی میافتاد آماده نبودند، کسانی بودند که یا خورده شدند یا از گرسنگی از بین رفتند. طبیعت، غارنشینانی را که به بدترین سناریوها فکر نمیکردند، نابود میکرد. آنهایی که باقی میماندند، کسانی بودند که به احتمال رخدادن وحشتناکترین موقعیت ها فکر میکردند و بنابراین هنگام وقوع برای آنها آماده بودند.
بیشتر بخوانید: اختلال وسواسی جبری OCD
طی سالیان متمادی از آن زمان تا به امروز، ذهن به عنوان یک فیلمساز مهارتهای تولید خود را توسعه داده است. به تدریج با رشد مغزمان، به ابزارهای بهتر و امکانات تولیدی زیباتری دست یافتیم. با رشد تمدن و توسعه فرهنگ، مواد بیشتر و بیشتری برای ساخت فیلمهای ذهنی در دسترسمان قرار گرفت. فناوری، خوراک بیشتری برای اضطراب فراهم کرد. اکنون سوال این است که آیا این سناریوهای بد هنوز هم هدفی را دنبال میکنند؟
هدف سناریوهای بد ذهن چیست؟
آیا سناریوهای بد هنوز هم هدفی را دنبال میکنند؟ به نظر من، بله.
هنوز هم برای ما ارزشمند است که به احتمال اشتباهاتی که ممکن است در آینده رخ دهد، فکر کنیم. واضح است که در طبیعت ما درج شده که این پیامدها را در نظر بگیریم. در سطح پایه این موضوع میتواند کاربردی باشد. اما مشکل بزرگتر زمانی آغاز میشود که دیگر نتوانیم این دستگاه ساخت فیلم ذهنی را خاموش کنیم.
وقتی نتوانیم سناریوهای بد ذهن را متوقف کنیم، آن وقت فیلمها دیگر کاربردی نیستند و شروع به خود ویرانگری میکنند. کار به جایی میرسد که این فیلمها فقط آتش ترسهای مان را شعلهور میکند و اضطراب و افسردگی را در حلقهای مهارنشدنی قرار میدهد که میتواند بر کل زندگیمان تسلط یابد. این فیلمها با عناوینی مانند «ازدواج ناشاد»، «گیرکرده در بنبست شغلی» و «افسردگی ۲: سیگار کشیدن بیشتر» بر خط تولید مسلط هستند.
چگونه میتوانیم لحن این فیلمها را تغییر دهیم؟ چطور میتوانیم مدیرانی را که مسیولیت تولید این موفقیتها را بر عهده دارند، اخراج کنیم؟
روش های مقابله با فیلم های ذهنی و سناریوهای بد
وقتی ذهن ما در حال پخش این فیلمهاست، بهسختی به یاد میآوریم که قدرت بلند شدن و خروج از آن سالن را داریم. در سینمای واقعی، حتی اگر فیلمی که بلیطش را تهیه کردهایم بد باشد، چون هزینه پرداخته ایم دوست نداریم بلند شویم و سالن را ترک کنیم. اما اگر قدرت تغییر فیلم را داشتیم، چه میشد؟ آیا از دیدن فیلمهایی با عناوینی مانند «احساس بسیار خوب امروز»، «تعطیلات خانوادگی آرامشبخش» و «رابطه: همه چیز حل شده است» سود بیشتری نمیبردیم؟
در روان درمانی، رویکردهای مختلفی برای این وضعیت وجود دارد. تمرینهای مراقبه و ذهنآگاهی میتواند به ما کمک کند تا قدرتی را برای عوض کردن کانال یا بلند شدن و خروج از سالن و درخواست بازپرداخت هزینه به دست بیاوریم.
فنون بالینی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) میتوانند ابزارهایی را در اختیار ما قرار دهد تا این فیلمها را قبل از تولید متوقف کنیم و ما را قادر میسازند پایانهای آنها را از غمگین به شاد تغییر دهیم. میتوانیم با استفاده از کتابهای خودیاری یا کمک گرفتن از یک روانشناس نسبت به اصلاح این فیلمها اقدام کنیم.
سخن پایانی
ذهن ما این فیلمها را تولید میکند و در سطح ظاهری، میدانیم که واقعی نبوده و فقط تصورات ما هستند با این حال، در سطح عمیقتری از آگاهی، مغز ما این فیلمها را به عنوان حقیقت میپذیرد و فکر میکند چیزهای بدی که در این فیلمها میبینیم واقعا اتفاق میافتند.
این میتواند باعث شود که بدنمان به گونهای واکنش نشان دهد که انگار واقعا این رویدادها را تجربه کردهایم یا انگار در آینده صحت خواهند داشت. دفعه بعد که متوجه شدید در حال تماشای یک فیلم یا سناریوهای بد در ذهنتان هستید، به این موضوع فکر کنید. به خودتان یادآور شوید که این فقط افکار شماست و واقعیت ندارد. حتی اگر از پیش این را می دانید، باز به خودتان یادآوری کنید. شما میتوانید انتخاب کنید که فیلم متفاوتی ببینید. به یاد داشته باشید، شما این قدرت را نیز دارید که برخیزید و از سالن نمایش خارج شوید!
نظرات و سوالات خود را در زمینه این مقاله با ما در میان بگذارید.
مشاوره روانشناسی تلفنی سها کلینیک
منبع
https://www.psychologytoday.com
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی