والدین کنترلگر معمولا با روش‌هایی مانند بی‌اعتبارسازی احساسات شما، باج‌خواهی عاطفی، گسلایتینگ و … شما را کنترل می‌کنند. مقابله با اینگونه والدین اصول مشخصی دارد که باید بیاموزید. در این مقاله علایم والدین کنترلگر و راه‌های مقابله با آنها را می‌خوانید.

بیشتر بخوانید: خانواده درمانی چیست؟

والدین کنترلگر چگونه اند؟

والدین کنترلگر به والدینی اطلاق می‌شود که در تربیت فرزندان خود، به شدت بر رفتارها، تصمیمات و انتخاب‌های آن‌ها نظارت و کنترل دارند. این نوع والدین معمولا ویژگی‌های زیر را دارند:

1.بی اعتبارسازی احساسات

بی‌اعتبارسازی احساسات به معنای نادیده گرفتن، کاهش ارزش یا انکار احساسات و تجربیات عاطفی فرد است. این رفتار می‌تواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از سوی دیگران، مانند والدین، دوستان یا همکاران انجام شود.

والدین یا اطرافیان ممکن است از طرق زیر احساسات شما را بی‌اعتبار کنند:

  • ندادن فرصت برای به اشتراک گذاشتن حرف‌ها و خواسته‌هایتان
  • قطع کردن صحبت شما
  • نادیده گرفتن نگرانی‌های‌تان
  • سرزنش یا تنبیه شما بخاطر نشان دادن احساسات
  • تعیین تکلیف برای نحوه احساسات شما
والدین کنترلگر چگونه اند؟
والدین کنترلگر چگونه اند؟

2.باج‌خواهی عاطفی

باج خواهی عاطفی، نوعی دستکاری است که در آن فرد از احساسات، ترس‌ها، یا نیازهای شما سواستفاده می‌کند تا شما را به انجام کاری وادار کند. این فرد معمولا از نقاط ضعف شما آگاه است و با تهدید، دادن احساس گناه یا وعده‌های دروغین سعی می‌کند شما را کنترل کند. والدین کنترلگر در باج خواهی عاطفی، با دست گذاشتن روی احساساتتان شما را وادار به انجام آنچه می‌خواهند، می‌کنند.

الگوی باج خواهی عاطفی معمولا به شکل زیر است:

  1. افراد از شما درخواستی می‌کنند.
  2. اگر مقاومت یا امتناع کنید، با تهدید یا چاپلوسی شما را تحت فشار قرار می‌دهند. مثلا ممکن است بگویند: “اگر این کار را بکنی، خودم را می‌کشم.” یا “اگر مرا دوست داشتی، این کار را می‌کردی.”
  3. وقتی در نهایت تسلیم می‌شوید، احتمالا با مهربانی و محبت به شما پاداش می‌دهند.

با این حال، این محبت دوام نخواهد داشت. اکنون آن‌ها آموخته‌اند که اگر از باج‌خواهی استفاده کنند، با خواسته‌های آن‌ها همراه خواهید شد.

3.گسلایتینگ

گسلایتینگ به فریب‌کاری و دستکاری روانی افکار یک شخص در طول زمان گفته می‌شود. در این حالت، فرد گسلایت کننده عمدا واقعیت را تحریف می‌کند تا قربانی به درک خود از واقعیت شک کند. این فرد ممکن است با انکار، تحریف واقعیت، شستشوی مغزی یا بی‌اهمیت‌شماری تجربیات شما باعث شود که احساس کنید دیوانه شده‌اید، توانایی استدلال درست ندارید و احساس سردرگمی کنید.

تکنیک‌های رایج در گسلایتینگ عبارتند از:

  • انکار واقعیت (مانند «من هرگز نگفتم که تو احمقی. چطور می‌تونی منو به این متهم کنی؟»)
  • انداختن همه تقصیر بر گردن شما
  • کوچک‌شماری احساسات شما
  • ایجاد شک و تردید نسبت به حافظه‌تان

بیشتر بخوانید: رفتارهای سمی والدین کدامند؟

4.احساس گناه دادن

احساس گناه دادن به معنای ایجاد احساس پشیمانی و تقصیر در دیگری است. این کار اغلب به صورت عمدی و با هدف کنترل یا دستکاری فرد مقابل انجام می‌شود. فردی که احساس گناه را در دیگری القا می‌کند، ممکن است با استفاده از کلمات، لحن صدا، یا رفتارهای خاص او را به این باور برساند که کاری اشتباه انجام داده یا به کسی آسیب رسانده است. حتی اگر اینطور نباشد. این معمولا نشانه کنترل‌گری است.

5.محروم کردن از محبت

محروم کردن از محبت به معنای عدم ارضای نیاز ذاتی انسان به عشق، توجه، حمایت و احساس تعلق است. این محرومیت می‌تواند به صورت‌های مختلفی رخ دهد و تاثیرات عمیقی بر رشد عاطفی و روانی فرد می‌گذارداین نوع کنترلگری اغلب شامل رفتارهای زیر است، مانند:

  • بی‌توجهی
  • گفتن اینکه هیچکس جز او به شما اهمیت نمی‌دهد
  • تهدید سایر اعضای خانواده با تنبیه یا قهر تا از شما حمایت نکنند

6.نقش قربانی گرفتن

والدین کنترلگر دیگران را برای مشکلات سرزنش می‌کنند و مسیولیت خود را کم اهمیت جلوه می‌دهند؛ اینگونه آنها نقش قربانی به خود می‌گیرند. همچنین ممکن است متوجه شوید که آن‌ها اغلب موقعیت‌ها را تغییر می‌دهند تا شما مقصر جلوه کنید: «اگر تو اینقدر بیرون نمی‌رفتی، من فراموش نمی‌کردم داروهامو مصرف کنم. اگه بیمار شدم، تقصیر تویه». الگوی این رفتار، که اغلب به عنوان ذهنیت قربانی شناخته می‌شود، می‌تواند شامل اغراق در مشکلات و ضعف‌ها باشد. افراد در این وضعیت هیچ تلاشی برای تغییر وضعیت خود نمی‌کنند.

نشانه های والدین کنترلگر
نشانه های والدین کنترلگر

7.تهاجم یا حملات شخصی

تهاجم شخصی یا حمله شخصی در رابطه به هر نوع رفتاری گفته می‌شود که باعث شود طرف مقابل احساس تحقیر یا تهدید کند. این رفتارها معمولا به صورت کلامی هستند، اما می‌توانند غیرکلامی نیز باشند. هدف از این حملات، کنترل، تحقیر و آسیب رساندن به عزت نفس طرف مقابل است.

تهاجم از سمت والدین کنترلگر معمولا شامل رفتارهای زیر است:

  • توهین و تحقیر
  • انتقاد بیش از حد
  • برانگیختن عمدی حس حسادت شما

8.تغییر مداوم قواعد بازی

تغییر مداوم قواعد بازی به معنای این است که شرایط و قوانین حاکم بر یک موقعیت به طور مرتب و بدون اطلاع قبلی تغییر می‌کنند. این نوع کنترلگری می‌تواند باعث شود احساس ناکافی و بی‌ارزش بودن کنید. یک نشانه کلیدی، زمانی است که به نظر می‌رسد با وجود تلاش زیاد، هرگز نمی‌توانید اهدافی را که شخصی برایتان تعیین کرده، برآورده کنید. اما این شکست ناشی از کاستی‌ شما نیست. بلکه به این علت است که آن‌ها معیارهای سخت تعیین می‌کنند.

نحوه مقابله با والدین کنترلگر

مقابله با والدین کنترل‌گر نیازمند صبر و حوصله است. با تعیین حدود مشخص، ارتباط موثر، ایجاد فاصله مناسب، تقویت شبکه اجتماعی و در صورت نیاز، جستجوی کمک حرفه‌ای می‌توان به تدریج استقلال خود را به دست آورد.

در ادامه برخی راهبردهای مفید برای نحوه مقابله با والدین کنترلگر ذکر شده‌اند:

1.کنترلگری را با صدای بلند اعلام کنید

یک قدم خوب این است که اقرار کنید تحت کنترلگری هستید. چندان آسان نیست! بنابراین سعی کنید از تمرینات تنفسی برای آرام شدن استفاده کنید. محترمانه حرف بزنید. این بدان معناست که احساسات و افکار خود را بیان کنید، نه اینکه صرفا اتهاماتی را در مورد شخص دیگر مطرح سازید.

برخی از مثال‌ها عبارتند از:

  • «وقتی چیزی طبق برنامه پیش نمی‌ره، ناراحت‌کننده‌ست. کاش کارها درست پیش می‌رفت. اما از اونجایی که من مقصر نبودم، دلیلی برای احساس گناه ندارم.»
  • «ما توافق کردیم و من هر کاری که خواستی انجام دادم. وقتی به حرفت عمل نمی‌کنی، احساس فریب خوردن و بی‌احترامی می‌کنم.»
  • «می‌فهمم ممکنه فراموش کرده باشی که گفتی میای کلینیک دنبالم. اما مطمینم که گفتی و اگر بخوای، می‌تونم پیامت رو نشونت بدم.»

2.اجازه دهید آن‌ها بدانند چه احساسی دارید

با ابراز اینکه رفتار والدین کنترلگر حس بدی در شما ایجاد کرده، می‌توانید به آنان کمک کنید تا متوجه اشتباهشان بشوند.

می‌توانید رویکرد زیر را امتحان کنید:

  • دیدگاه آن‌ها را بپذیرید: می‌دونم استرس داری چون کارهای زیادی برای این گردهمایی باید انجام بدی.
  • خشم و ناراحتی خود را به روشی آرام و مودبانه بیان کنید: قبلا ازت خواستم که سر من فریاد نزنی. وقتی این درخواست رو رعایت نمی‌کنی، احساس ناراحتی می‌کنم.
  • توضیح دهید که کنترلگری چگونه بر شما و رابطه‌تان تاثیر می‌گذارد: وقتی برای کمک گرفتن دروغ می‌گی، اعتمادم رو بهت از دست می‌دم. همچنین وقتی این اتفاق می‌افته، خیلی میلی به کمک کردن بهت ندارم.

ایمنی شما در اولویت است. اگر احساس راحتی نمی‌کنید که به تنهایی با آن‌ها صحبت کنید، از طریق نامه یا تماس تلفنی حرفتان را بزنید.

3.مرز تعیین کنید

مرزها به وضوح نیازهای شما را بیان می‌کنند. برای مثال، ممکن است بگویید: «من نیاز به صداقت در روابط خود دارم. اگر به دروغ گفتن ادامه دهید، ارتباط خود را فقط به گفتگوهای ضروری محدود خواهم کرد». هنگامی که مرزهایی را در ارتباط با کسی تعیین می‌کنید، ممکن است شما را به «محروم سازی» یا تنبیه کردن متهم کنند. اما به یاد داشته باشید که مرزها در درجه اول برای محافظت از شما وجود دارند. مرزها همچنین می‌توانند به شما کمک کنند تا از به اشتراک گذاشتن جزییات زندگی شخصی خود با والدین کنترلگر یا افراد آسیب‌رسان خودداری کنید.

4.از دیگران فاصله نگیرید

با فاصله گرفتن از دیگران، کنار آمدن با کنترلگری برایتان سخت‌تر می‌شود. صحبت کردن در مورد دستکاری و سایر سواستفاده‌ها همیشه آسان نیست. اما اغلب گفتگو با کسی که به او اعتماد دارید (عضو دیگری از خانواده، دوست، معلم یا شریک عاطفی) کمک می‌کند.

5.حمایت بیابید

یک مشاور خانواده یا خانواده درمانگر، می‌تواند به شما (و خانواده‌تان) در رسیدگی به رفتارهای مشکل‌ساز و جلوگیری از اثرات طولانی مدت کمک کند.

سخن پایانی

گاهی مقابله با رفتارهای مشکل‌ساز خانواده یا والدین کنترلگر می‌تواند وضعیت را بهبود بخشد. اگر اینطور نشد، یادتان باشد باید به‌زیستی خود را در اولویت قرار دهید. شما هیچ تعهدی برای حفظ رابطه با کسی که همچنان به شما آسیب می‌رساند ندارید. گاهی اوقات، قطع روابط خانوادگی سالم‌ترین گزینه است.

منبع

healthline

کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی