افسردگی سایکوتیک یا اختلال افسردگی عمده با ویژگیهای روانپریشی ممکن است سبب بروز توهم یا هذیان شود. درمان میتواند شامل دارو و سایر اشکال رواندرمانی باشد. در این مقاله بیشتر میخوانیم.
بیشتر بخوانید: افسردگی چیست؟
افسردگی سایکوتیک چیست؟
افسردگی سایکوتیک به اختلال افسردگی عمده (MDD) با ویژگیهای روانپریشی (سایکوز) گفته میشود. این شامل علایم سایکوز در طول دوره افسردگی است.
علایم سایکوز میتواند موارد زیر را در برگیرد:
- توهم
- هذیان
- اختلال روانی حرکتی
- حالت بهت و گیجی
تخمینها نشان میدهد که افسردگی سایکوتیک بین 10 تا 19% افرادی را که یک دوره افسردگی اساسی دارند، تحت تاثیر قرار میدهد. در بین افرادی که به دلیل افسردگی بستری میشوند، این میزان به شکل زیر افزایش مییابد:
- بین 25 تا 45 درصد از بزرگسالان
- حدود 53 درصد از افراد مسن
برخی کارشناسان معتقدند افسردگی سایکوتیک احتمالا در واقعیت با نرخ بالاتری رخ دهد. زیرا متخصصان هنگام تشخیص افسردگی، همیشه روانپریشی را تشخیص نمیدهند.
یک مطالعه گسترده در سال 2008 نشان داد که پزشکان در 27 درصد موارد این بیماری را اشتباه تشخیص میدهند.
بیشتر بخوانید: روانپریشی چیست؟
افسردگی سایکوتیک در برابر افسردگی عمده
افسردگی عمده یا بالینی میتواند بر خلق، رفتار، زندگی روزمره و سلامت جسمی شما تاثیر بگذارد.
یک دوره افسردگی اساسی معمولا شامل موارد زیر است:
- کم خلقی مداوم یا از دست دادن علاقه به زندگی روزمره به مدت حداقل 2 هفته
- علایم اصلی شامل احساس غم، ناامیدی، بیارزشی، اضطراب، پرخوری یا کمخوری، دشواری در خواب، دشواری در تمرکز، از دست دادن انرژی، تحریکپذیری، سردرد یا دردهای بدنی و افکار خودکشی
روانپریشی در علایم اصلی افسردگی گنجانده نشده است. بسیاری از افرادی که به افسردگی عمده دچارند، هرگز روانپریشی را تجربه نمیکنند.
افسردگی سایکوتیک به عنوان «دیگر اختلالات افسردگی معین» شناخته میشود.
افسردگی همیشه جدی است. با این حال، متخصصان معمولا افسردگی سایکوتیک را از آن جدیتر میدانند. زیرا احتمالا موارد زیر را در برمیگیرد:
- ویژگیهای مالیخولیایی
- علایم شدیدتر
- خطر بالاتر آسیب به خود یا افکار خودکشی
نشانگان افسردگی سایکوتیک
اگر به افسردگی سایکوتیک دچارید، علایم افسردگی شدید و روانپریشی را تجربه میکنید.
روانپریشی شامل قطع ارتباط با واقعیت است. بنابراین افرادی که آن را تجربه میکنند لزوما از علایم خود آگاه نیستند. نشانهها میتواند شامل موارد زیر باشد:
- توهم یا دیدن، شنیدن و احساس کردن چیزهایی که واقعی نیستند
- هذیان یا باور به مسایل نادرست
- اختلال روانی حرکتی یا کند شدن افکار، حرکات و احساسات
- حالت بُهت، که در آن شما قادر به حرکت، صحبت یا پاسخ دادن به محیط خود نیستید
توهمات سایکوتیک و هذیانها
توهمات سایکوتیک و هذیانها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- باور به ابتلا به یک بیماری جدی جسمانی، علیرغم اینکه آزمایشهای متعدد خلاف آن را نشان میدهد
- باور به داشتن قدرت منحصر به فرد یا خاص
- اعتقاد به اینکه یک فرد مشهور یا شخصیت تاریخی هستید
- شنیدن صداهایی که شما را مورد انتقاد یا تمسخر قرار میدهند
- دیدن یک حیوان ترسناک یا تهدید کننده که شما را دنبال میکند
- پارانویا یا سوظن غیرمنطقی یا افراطی به دیگران
هذیان با یا بدون توهم، بیش از توهم به تنهایی، در افراد دچار افسردگی سایکوتیک رخ میدهد.
انواع افسردگی سایکوتیک
کارشناسان افسردگی سایکوتیک را به دو دسته تقسیم میکنند:
-
افسردگی عمده با ویژگیهای روانپریشی همخوان با خلق
توهمات و هذیانها بازتابدهندهی احساسات و عواطفی هستند که اغلب به افسردگی مربوط اند. از جمله احساس بیکفایتی شخصی، بیارزشی، گناه و ترس از بیماری یا مرگ.
-
افسردگی عمده با ویژگیهای روانپریشی ناهمخوان با خلق
توهمات و هذیانها با احساسات مرتبط با افسردگی در تضاد اند. ممکن است یکی از عزیزان غایب خود را ببینید، صداهایی را بشنوید که از شما تعریف میکنند یا بوی خوشایندی را استشمام کنید. همچنین ممکن است فکر کنید که کسی سعی دارد شما را تعقیب کند، بدزدد یا افکارتان را کنترل کند.
شما میتوانید هر دو علایم همخوان و ناهمخوان با خلق را داشته باشید. در گذشته، کارشناسان ویژگیهای روانپریشی ناهمخوان با خلق را با پیامدهای جدیتر مرتبط میدانستند. تحقیقات اخیر نشان میدهد که لزوما اینطور نیست.
هذیانها و توهمات اغلب کاملا واقعی به نظر میرسند. آنها میتوانند منجر به پنیک، وحشت و پریشانی شدید شوند.
برخی افرادی که روانپریشی را تجربه میکنند، در نهایت با صدمه به خود یا دیگران میکوشند علایم را متوقف کنند. این اهمیت کمک فوری را برای روانپریشی بسیار مهم میسازد.
چه چیزی باعث افسردگی سایکوتیک میشود؟
محققان هنوز یک علت خاص را برای افسردگی سایکوتیک شناسایی نکرده اند.
علل احتمالی عبارتند از:
- ژنتیک. اگر یکی از بستگان درجه یک، مانند والدین یا خواهر و برادرتان افسردگی داشته باشد، احتمال ابتلا به افسردگی بیشتر است.
- زیستشناسی و شیمی مغز. عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز مانند دوپامین و سروتونین در بسیاری از عارضههای سلامت روان از جمله افسردگی و روانپریشی نقش دارد. برخی از شواهد نشان میدهد سطوح بالاتر هورمون استرس به نام کورتیزول نیز میتواند سهیم باشد.
- عوامل محیطی. تجارب آسیبزا یا استرس، به ویژه در دوران کودکی، میتواند شانس شما را برای تجربه افسردگی افزایش دهد.
عوامل خطر
مطالعهای که در سال 2016 منتشر شد، عوامل خطر اسکیزوفرنی ، اختلال دوقطبی و MDD را با روانپریشی مقایسه کرد. عواملی که ممکن است خطر ابتلا به افسردگی سایکوتیک را افزایش دهد، عبارتند از:
- نداشتن دوستان صمیمی یا عزیزان مورد اعتماد
- تماس اندک با دوستان و خانواده
- سابقه خانوادگی ابتلا به هر گونه بیماری روانشناختی
- تجربه رویداد ناگوار مهم در سال گذشته
عوامل دیگری که میتوانند شانس ابتلا به این بیماری را افزایش دهند، عبارتند از:
- تغییرات هورمونی اساسی، مانند دوره پس از زایمان یا یایسگی
- نجات یافتن از تروما یا استرس شدید
- زیستن با درد مزمن یا سایر بیماریهای جسمی مزمن
- مشکلات مالی مداوم
- جنسیت (زنان همسو جنسیت و افراد فراجنسیتی در معرض خطر بیشتر ابتلا به افسردگی هستند)
- سن (بزرگسالان بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی سایکوتیک هستند)
- سابقه خانوادگی از اختلال دوقطبی همراه با روانپریشی، اسکیزوفرنی یا افسردگی سایکوتیک.
افسردگی سایکوتیک چگونه تشخیص داده میشود؟
افرادی که افسردگی همراه با روانپریشی را تجربه میکنند همیشه به تنهایی به دنبال کمک نیستند. در برخی موارد، ممکن است یکی از اعضای خانواده یا یک دوست نزدیک آنها را نزد متخصص ببرد.
برای تشخیص، متخصص معمولا با پرسیدن سوالاتی در مورد سلامت روان، خلق و خو و بهزیستی هیجانی شما شروع میکند. آنها ممکن است از موارد زیر سوال بپرسند:
- باورهای ثابت یا نگرانیهای مداوم که بر زندگی روزمره شما تاثیر میگذارد
- چیزهایی که میبینید، میشنوید یا احساس میکنید که به نظر میرسد کس دیگری متوجه آنها نمیشود
- مشکلات خواب، غذا خوردن یا انجام امور روزمره زندگی
- شبکه حمایتی و روابط اجتماعی شما
- نگرانیهای مرتبط با سلامتی
- سایر علایم سلامت روان، مانند اضطراب یا شیدایی
- سابقه سلامت جسمی و روانی شخصی و خانوادگی شما
شباهت هذیان و نشخوار فکری
روانپریشی حتی برای پزشکان آموزشدیده همیشه واضح نیست. برخی از متخصصان سلامت روان ممکن است فورا تفاوت بین هذیان و نشخوار فکری را تشخیص ندهند.
هم هذیان و هم نشخوار فکری که در افسردگی رایج است، میتواند موارد زیر را در بر داشته باشد:
- ترس از طرد شدن
- نگرانی درباره سلامت خود
- احساس گناه به خاطر اشتباهاتی که فکر میکنید مرتکب شده اید
- تصور از خود به عنوان یک شریک عاطفی یا والد شکست خورده
توصیف تمام احساسات، ادراکات و باورهای خود برای پزشک میتواند به تشخیص درست آنها کمک کند.
درمان افسردگی سایکوتیک چیست؟
اگر هم افسردگی و هم روانپریشی را تجربه میکنید، باید فورا از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید. این وضعیت معمولا بدون درمان حرفهای بهبود نمییابد.
برای درمان روانپریشی شدید و افکار مداوم آسیب به خود، تیم مراقبتی شما ممکن است اقامت کوتاه مدت در بیمارستان روانپزشکی را توصیه کند.
دارو درمانی
به طور معمول، درمان دارویی شامل ترکیبی از داروهای ضد افسردگی و ضد روانپریشی است. این داروها به تعادل انتقالدهندههای عصبی در مغز کمک میکنند.
برای مثال، روانپزشک یا پزشک شما ممکن است یک مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) را همراه با یکی از داروهای ضد روانپریشی زیر تجویز کند:
- اولانزاپین (Zyprexa)
- کوتیاپین (Seroquel)
- ریسپریدون (ریسپردال)
آنها همچنین میتوانند اطلاعات بیشتری در مورد گزینههای دارویی و عوارض جانبی احتمالی راهنمایی ارایه دهند.
این داروها میتوانند فورا شروع به اثرگذاری کنند. اما ممکن است تا چند هفته متوجه اثرات کامل آنها نشوید.
درمان تشنج الکتریکی (ECT)
تیم مراقبت شما همچنین ممکن است ECT را برای افسردگی شدید که به دارو یا درمان پاسخ نمیدهد توصیه کند.
معمولا ECT تحت بیهوشی و در بیمارستان انجام میشود. این درمان شامل تحریک مغز از طریق یک ولتاژ کنترل شده جریان الکتریکی است. این جریان یک تشنج خفیف ایجاد میکند که بر سطح انتقال دهندههای عصبی در مغز اثر میگذارد.
در حالی که ECT برای افرادی که افکار خودکشی، روانپریشی و کاتاتونیا را تجربه میکنند، ایمن و به طور کلی موثر در نظر گرفته میشود، اما خطرات احتمالی کمی دارد. از جمله:
- از دست دادن حافظه کوتاه مدت
- حالت تهوع
- سردرد
- خستگی
تیم مراقبت شما احتمالا قبل از شروع درمان بیشتر در مورد عوارض توضیح میدهد.
ECT ممکن است از عود کامل علایم جلوگیری نکند. بنابراین روانپزشک احتمالا درمان مداوم را در قالب رواندرمانی، دارو یا هر دو توصیه میکند. آنها همچنین ممکن است دور آتی درمانهای ECT را توصیه کنند.
روان درمانی
در حالی که رواندرمانی به تنهایی ممکن است برای بهبود علایم روانپریشی کمک چندانی نکند، همچنان میتواند یک رویکرد حمایتی سودمند باشد.
درمان فضایی امن برای به اشتراکگذاری احساسات و تجارب ناراحتکننده افراد است. درمانگر همچنین میتواند راهبردهایی را برای مقابله با توهمات و هذیان آموزش دهد.
رویکردهای ممکن عبارتند از:
- رفتار درمانی شناختی
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
- فعالسازی رفتاری
اسکیزوفرنی در مقابل افسردگی سایکوتیک
افسردگی سایکوتیک گاهی میتواند شبیه اسکیزوفرنی باشد. یکی دیگر از عارضههای سلامت روان که علایم روان پریشی دارد. تفاوت اصلی زمانی است که روان پریشی ظاهر میشود:
- اگر MDD همراه با روانپریشی دارید، فقط در طول دوره افسردگی، علایم روان پریشی را تجربه میکنید.
- اگر اسکیزوفرنی دارید، چه علایم افسردگی داشته باشید چه نه، علایم روان پریشی حضور دارند.
در حالی که اسکیزوفرنی همیشه شامل افسردگی نمیشود، بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی علایم افسردگی را نیز دارند. این میتواند تشخیص هر یک از این بیماریها را پیچیدهتر سازد.
اما اسکیزوفرنی علایم دیگری نیز دارد که لزوما با افسردگی مرتبط نیستند، از جمله:
- گفتار نامنظم یا نامنسجم
- عدم بیان عاطفی
- کاتاتونیا
برخی از افرادی که مبتلا به افسردگی سایکوتیک تشخیص داده میشوند، بعدا تشخیص اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی همراه با روان پریشی دریافت میکنند. این بیشتر برای افراد زیر محتمل است:
- کسانی که در سنین پایینتر تشخیص افسردگی میگیرند
- کسانی که علایم ناهمخوان با خلق را تجربه میکنند
سخن پایانی
افسردگی سایکوتیک یک وضعیت جدی سلامت روان است که نیاز به درمان سریع توسط یک متخصص مجرب سلامت روان دارد. گزینههایی برای درمان موجود است و در پیش گرفتن رویکرد صحیح میتواند علایم افسردگی و روانپریشی را بهبود بخشد.
یافتن موثرترین درمان ممکن است مدتی طول بکشد. مهم است که علایم یا عوارض جانبی را مداوما با تیم مراقبت خود در میان بگذارید. آنها میتوانند به شما در مدیریت عوارض جانبی و کاوش درمانهای جایگزین (در صورت نیاز) کمک کنند.
همچنین به خاطر داشته باشید که دوستان و عزیزان نیز میتوانند حمایت خوبی از شما به عمل بیاورند.
منبع
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی