پرخاشگری کودکان علل مختلفی دارد. همهی ما گهگاهی احساس خشم را تجربه میکنیم. از آنجا که بسیاری از بزرگسالان ابراز صحیح خشم را بلد نیستند، تعجبآور نیست که کودکان هم روش ناسالمی را برای اظهار خشم داشته باشند. در این مقاله میخوانیم علت و درمان پرخاشگری کودکان چیست.
بیشتر بخوانید: تاثیر خشونت والدین بر کودکان
خشم، تحریکپذیری و پرخاشگری کودکان چیست؟
برای کودکان زیر 4 سال غیرعادی نیست که در هر هفته چندین طغیان خشم داشته باشند. دکتر دنیس سوخودولسکی، روانشناس بالینی در مرکز مطالعات کودک پزشکی ییل، میگوید:
«طغیان خشم میتواند شامل گریه، لگد زدن، پا کوبیدن، ضربه زدن و هل دادن باشد که پنج تا ۱۰ دقیقه طول میکشد. بیشتر کودکان در سنین پیش دبستانی از این رفتارها دست میکشند. برای کودکانی که کجخلقیشان با افزایش سن ادامه مییابد، احتمالا دریافت کمک حرفهای ضروری باشد. به گفته سوخودولسکی، مسایل پرخاشگری شایعترین دلیل ارجاع کودکان برای درمان روانشناختی است.»
علل پرخاشگری کودکان چیست؟
عوامل متعددی میتواند در کشمکش یک کودک با خشم، تحریکپذیری و پرخاشگری دخیل باشد. یکی از محرکهای رایج، ناکامی است. یعنی زمانی که کودک نمیتواند آنچه را که میخواهد به دست آورد. یا از او خواسته میشود کاری را انجام دهد که تمایلی به انجامش ندارد. برای کودکان، مسایل خشم اغلب با سایر عارضههای سلامت روان همراه است، از جمله ADHD، اوتیسم، اختلال وسواسی-جبری و سندرم تورت.
تصور میشود که ژنتیک و سایر عوامل بیولوژیکی در پرخاشگری نقش دارند. محیط نیز در این امر اثرگذار است. تروما، ناکارآمدی خانواده و برخی سبکهای فرزندپروری (مانند تنبیه شدید و دستورات متناقض) نیز احتمال بروز پرخاشگری را در کودک افزایش میدهد.
بیشتر بخوانید: رفتارهای پرخطر کودکان؛ شناسایی، علل و درمان
پرخاشگری کودکان چگونه تشخیص داده میشود؟
کودکان خردسال ممکن است توسط والدین برای ارزیابی روانشناختی یا روانپزشکی آورده شوند. یا ممکن است متخصص اطفال، روانشناس، معلم یا مدیر مدرسه آنها را برای ارزیابی معرفی کند. کودکان بزرگتر با مشکلات رفتاری که پیامدهای قضایی دارد، ممکن است توسط دادگاه یا سیستم قضایی اطفال برای ارزیابی ارجاع شوند.
متخصص برای ارزیابی وسعت و عمق پرخاشگری کودک، به رفتارهای وی در بافت زندگی او نگاه میکند. این شامل دریافت اطلاعات از والدین و معلمان، بررسی سوابق تحصیلی، پزشکی و رفتاری و انجام مصاحبه انفرادی با کودک و والدین است. سوخودولسکی میگوید: «ما طیف کاملی از اختلالات سلامت روان و چگونگی تاثیر آنها را بر زندگی کودک بررسی میکنیم».
سوخودولسکی میافزاید که ابزارهای اندازهگیری عینی، مانند پرسشنامههای والدین و کودک، برای تعیین اینکه آیا کودک معیارهای تشخیصی اختلال رفتاری را برآورده میکند یا خیر، استفاده میشود.
در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-V)، تشخیصهای احتمالی برای کودک دچار خشم، تحریکپذیری و پرخاشگری عبارتند از:
- اختلال نافرمانی مقابلهای (ODD)، الگوی خلقی خشم/تحریکپذیری، رفتار مشاجرهآمیز/سرکشی و یا کینه توزی که شش ماه یا بیشتر طول میکشد.
- اختلال سلوک (CD)، الگوی رفتاری مداوم که شامل نقض حقوق دیگران میشود، مانند قلدری و دزدی و یا نقض هنجارهای مناسب سن، مانند فرار از مدرسه یا گریز از خانه.
- اختلال بینظمی خلق اخلالگر (DMDD)، که با طغیانهای مکرر خشم و خلق تحریکپذیر یا افسرده در بیشتر مواقع مشخص میشود.
گاهی پزشکان ممکن است از اصطلاحاتی استفاده کنند که در DSM نیست. اما در پژوهشها، یا آموزش از آنها استفاده شده است. برای مثال، «بدتنظیمی شدید خلق» اصطلاحی است که به ترکیبی از طغیان خشم / رفتار پرخاشگرانه در کودکان مبتلا به اختلالات خلقی و ADHD اشاره دارد.
در زمینه سندرم تورت، اصطلاح «حملات خشم» برای توصیف طغیانهای خشم استفاده شده که اغلب نامتناسب با تحریک و متفاوت با شخصیت کودک است.
پرخاشگری کودکان چگونه درمان میشود؟
مداخله رفتاری خط اول درمان پرخاشگری کودکی است. اگرچه درمانهای زیادی وجود دارد که میتواند مفید باشد، مرکز مطالعات کودک بر دو رویکرد اصلی تاکید دارد. این رویکردها بر تغییر پویایی بین فردی که منجر به و ناشی از طغیانهای خشم هستند، تمرکز میکند. اینها درمانهای مکملی هستند که مشکلات رفتاری کودک را از جهات مختلف بررسی میکنند.
- رفتار درمانی شناختی (CBT) یک رویکرد سه جانبه است که به کودک کمک میکند تا راهبردهای جدید و موثرتری را برای تنظیم هیجانات، افکار و رفتارهای خشمگینانه به دست آورد.
- تنظیم هیجان، به کودک اجازه میدهد تا شناسایی محرکهای خشم و راهبردهای پیشگیرانه را بیاموزد.
- یادگیری روشهای جایگزین برای بیان و رفع ناکامی که به کودک و والدین کمک میکند تا پیامدهای احتمالی هر انتخاب را بسنجند و تعارض را به حداقل برسانند.
- توسعه راهبردهای ارتباطی جدید که از طریق ایفای نقش به پیشگیری و حلوفصل موقعیتهای تحریککننده خشم کمک میکند.
حتی اگر CBT با کودک انجام شود، والدین فعالانه در درمان شرکت میکنند و از پیشرفت او به سمت یادگیری مهارتهای مدیریت خشم حمایت میکنند.
- فنون مدیریت والدین (PMT): این به والدین کمک میکند تا با آموزش روشهای جایگزین برای مقابله با رفتار نادرست، طغیانها را محدود سازند. تمرکز بر استفاده از تقویت مثبت برای کارهایی که کودک درست انجام میدهد، به جای تنبیه برای اشتباهات است. PMT بر تعامل مثبت در خانوادهها به عنوان پاداش تاکید میکند. ما به خانوادهها کمک میکنیم از گذراندن وقت با هم لذت ببرند. سوخودولسکی میگوید این بزرگترین انگیزه کودک برای کاهش طغیانهای خشم است.
- دارودرمانی: ممکن است برخی کودکان برای مدیریت سایر عارضههای سلامت روان (مانند ADHD، اضطراب یا افسردگی) دارو مصرف کنند. اما درمان شناختی رفتاری و فنون مدیریت والدین اولویت دارند.
سوخودولسکی میگوید اگر کودک پاسخی ندهد، ممکن است روشهای دیگری نیز امتحان شوند و افزود که برخی از کودکان به خدمات سرپایی فشردهتر یا حتی درمان بستری نیاز دارند. او میگوید: «زندگی با هیجانات شدید احساس خوبی ندارد. بنابراین تمرکز و هدف درمانی ما این است که به کودک کمک کنیم احساس بهتری داشته باشد و رنج نکشد.»
نکاتی برای والدین در مقابله با پرخاشگری کودکان
در حالی که طغیانهای گهگاهی طبیعی است، نکاتی وجود دارد که میتوانید در مقابله با پرخاشگری کودکان انجام دهید:
- قوانین خانواده خود را آموزش دهید. کودکان تا زمانی که به آنها آموزش داده نشود، قوانین را درک نمیکنند. بنابراین، قواعد و انتظارات روشنی را برای رفتار تعیین کنید.
- نگویید: «خودت را کنترل کن!». آنها هنوز توانایی کنترل ندارند. به یاد داشته باشید، کودکان خردسال خودکنترلی کمی دارند. آنها نیاز دارند که بهشان بیاموزید هنگام عصبانیت لگد و ضربه نزنند. بلکه احساسات خود را از طریق کلمات بیان کنند.
- از تهدید دوری کنید. به جای گفتن «بس کن وگرنه …»، آموزش رفتار جایگزین همیشه موثرتر است. رفتار نادرست جزیی را نادیده بگیرید، سپس به فرزندتان بگویید که چه کاری انجام دهد.
- برای اینکه تربیت موثر باشد، باید به طور مداوم انجام شود. نه فقط زمانی که فرزندتان بدرفتاری میکند. هنگامی که کودک شما به شیوهای دوستانه و ملایم رفتار میکند، او را تحسین کنید.
- به فرزندتان بیاموزید که به جای دعوا کردن جسمی، با صدای محکم «نه» بگوید، موقعیت را ترک کند یا سازش کند. با بازی نقش، به آنها بیاموزید که حل و فصل اختلافات با کلمات، موثرتر و متمدنانهتر از استفاده از خشونت فیزیکی است.
- تایم اوت یا اتاق سکوت باید آخرین راه حل باشد. زیاد از این روش استفاده نکنید.
- خلق خود را کنترل کنید. یکی از بهترین راهها برای آموزش رفتار مناسب به کودک این است که مراقب خلق خود باشید. اگر خشمتان را به روشهای آرام و مسالمتآمیز ابراز کنید، احتمالا فرزندتان از شما الگو خواهد گرفت.
- به فرزندتان بیاموزید که مسیولیت اعمال خود را بپذیرد. همیشه عواقب منفی اشتباهات او را برایش جبران نکنید.
به یاد داشته باشید
بهترین راه پیشگیری از پرخاشگری کودکان ، ایجاد محیط امن و پایدار در خانه است. اقتداری دوستانه و محکم برقرار کنید و عشق خود را به فرزندانتان از قید شرط آزاد کنید.
منبع
کلینیک روانشناسی سها٬ مرکز ارائه خدمات مشاوره روانشناسی٬ مشاوره آنلاین٬ مشاوره خانواده و مشاوره جنسی