آیا اوج موفقیت مستلزم قربانی کردن چیزهای دیگر است؟
نکات کلیدی
- بهطور کلی پذیرفتهشده است که رسیدن به موفقیت استثنایی مستلزم فداکاری استثنایی نیز است و این میتواند روابط و رفاه را تضعیف کند.
- نمونههای زیادی از افراد بسیار موفق وجود دارد که به نظر میرسد هرگز خوشبختی را نمیتوانند بیابند، اما آیا این امر غیرقابل اجتناب است؟
- تحقیقات اخیر جنبههای منفی اندکی را برای بسیار موفق بودن نشان میدهد و در واقع ممکن است سلامتی و مزایای دیگری نیز به همراه داشته باشد.
همه ما شنیدهایم که «نمیتوانی همهچیز را یکجا داشته باشی» و اینکه ما باید در نهایت بین «علایق و وظیفه» یکی را انتخاب کنیم.
همیشه ردی از بحرانهای سلامت روانی، فرزند پروری بد، طلاق و سوءمصرف مواد مخدر و الکل ( اعتیاد ) در توصیف افراد سختکوشی که همیشه به دنبال کمال هستند وجود دارد و این توصیفات تبدیلشدهاند به سنگ محک فرهنگعامه از افراد موفق و قطعاً نمونههای کافی از افراد مشهور وجود دارد که باعث شود همه این پیشفرضها را باور کنیم.
سندرم موفقیت
به بسیاری از ستارگان راک که خیلی جوان مردند فکر کنید. سرآشپز مشهور و جهانگرد آنتونی بوردین، که در سن 61 سالگی بر اثر خودکشی درگذشت، در مورد رابطه متناقض خود با موفقیت گفت که او واقعاً سخت کار کرده است “تا هرگز به جایگاهم در جهان فکر نکنم”. همینطور، استیو جابز ، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران اپل، که دنیای ما را بهگونهای تغییر داد که پیش از او هیچکس تغییر نداده بود، یکبار بیان کرد که: «از نظر برخی دیگر، زندگی من مظهر موفقیت است. بااینحال، جدای از کار، شادی کمی دارم… تمام شناخت و ثروتی که به آن افتخار میکردم، در مقابل مرگم بیمعنی شده است.» (جابز در سن 58 سالگی بر اثر سرطان درگذشت.)
بنابراین، آیا موفقیت بیش از حد واقعاً میتواند زندگی شما را نابود کند؟
تحقیقات در مورد موفقیت و رفاه چه میگویند؟
تحقیقات در مورد این سؤال به طرز شگفتآوری اندک است، زیرا انجام مطالعات کنترلشده با دقت روی زندگی واقعی افراد دشوار است. با توجه به ذکر این موضوع، تحقیقات جالبتوجه اخیر تیمی از خدمات تست آموزشی دانشگاه کارلتون (Carleton) و دانشگاه وندربیلت (Vanderbilt) نشان میدهد که ممکن است سندرم موفقیت بسیار کمتر از آن چیزی باشد که ما تصور میکنیم.
اولین مطالعه آنها روی بیش از 1800 نفر بود که از گروه نخبگان ریاضی نوجوان که همگی در سن 13 سالگی جزو 1 درصد برتر توانایی شناختی بودند موردبررسی قرار گرفت. این افراد زمانی که در این مطالعه جدید دعوت شدند 50 ساله بودند.
این بهوضوح یک گروه منتخب از افراد بسیار بااستعداد بود، بنابراین بهجای مقایسه آنها با دیگر افراد، محققان اعضای این گروه را که «بسیار موفق» بودند با بقیه افراد گروه که «کمتر موفق» بودند مقایسه کردند. درآمد شاخصی بود که 25 درصد صدر گروه را در مقایسه با 75 درصد پایین گروه جدا کرد. مسلماً درآمد یک معیار ناکامل از “موفقیت” است، اما رابطه مثبت سازگار آن با سایر معیارهای موفقیت و سهولت تعیین آن باعث شد مؤلفان تحقیق، آن را بهعنوان شاخص اصلی گروهبندی انتخاب کنند.
هر یک از شرکتکنندگان در این مطالعه طیفی از پرسشنامهها را پر کردند که سلامت جسمی و روانی، رضایت از زندگی و هدف، احساسات مثبت، عزتنفس، نگرش نسبت به سالمندی، وضعیت روابط و خانواده، و رفتارهای مرتبط با سلامت مانند ورزش، سیگار کشیدن، نوشیدن و الگوهای خواب را ارزیابی میکرد.
بیشتر بخوانید: مشاوره خانواده
نتایج نشان داد گروهی که استثنایی موفق بودند بهطور متوسط از نظر جسمی و روانی سالمتر بودند و به همان اندازه از زندگی و روابط خود راضی بودند. درواقع، آمار تأهل در مردان بسیار موفق نسبت به مردان کمتر موفق بیشتر بوده و فرزندان بیشتری نیز داشتند. اما در زنان برعکس این الگوی شکل گرفته بود.
جالب اینجاست که افراد بسیار موفق الکل بیشتری نسبت به افراد کمتر موفق مصرف میکردند، اما تفاوت قابلتوجهی در سایر رفتارهای سلامتی نداشتند.
مؤلفان این تحقیق نتایج خود را با گروه دیگری متشکل از 496 دانشجوی نخبه دکترای STEM که پس از رسیدن به سن 50 سالگی پرسشنامههای مشابهی را تکمیل کردند، تکرار کردند. همان الگوهای ازدواج و بچهدار شدن که در مطالعه قبلی کشف شد در مورد این گروه نیز صدق میکرد.
مرکز مشاوره سها به عنوان بهترین کلینیک روانشناسی در تهران آماده ارائه برترین خدمات مشاوره روانشناسی به صورت آنلاین، تلفنی و حضوری میباشد.
منبع: psychologytoday