عقاید فرا طبیعی و ضعف سلامت روان
داده های جدید از طبیعی و سازگارانه بودن عقاید فرا طبیعی حمایت می کنند.
نکات کلیدی
- معمولاً مردم بر این باورند که افراد دارای عقاید فرا طبیعی، از نظر روانی تا حدی دچار ناپایداری هستند.
- باور عقاید فرا طبیعی ممکن است برای برخی از مردم سازگارانه و حافظت گر باشد.
- داده های جدید پیشنهاد می کند که باور به زمینه های عقاید فرا طبیعی الزاماً نشانۀ آسیب روانی نیست.
بیشتر ما تجربه صحبت با یک عضو خانواده را داشته ایم که از عقاید بسیار عجیبش سخن می گفت. وجود روح یا موجودات ماوراء طبیعت اغلب در بین چنین عقایدی ظاهر می شود و خیلی از مردم درجاتی از غیرعادی بودن یا ساده لوحی را به این دسته از باورها نسبت می دهند.
با این حال، توجه تجربی کمی به این موضوع شده است که آیا کسانی که به پدیده های عقاید فرا طبیعی اعتقاد دارند، واقعاً از نظر سلامت و عملکرد روانی شان دچار درک متفاوتی از جهان هستند؟ البته تا همین اواخر.
بیشتر بخوانید: مشاوره آنلاین روانشناسی
دکتر نیل داگنال، دانشیار روانشناسی شناختی کاربردی در دانشگاه متروپولیتن منچستر در بریتانیا، مدتی است که به مطالعه عقاید فرا طبیعی می پردازد. در آخرین کار او، به آسیب شناسی روانی و ارتباط آن با باورهای فراطبیعی توجه شده است. داگنال و همکارانش بهویژه به شناسایی این موضوع علاقهمند بودند که آیا چنین باورهایی واقعاً نیمرخهای روانشناختی ناسازگارانه را نشان میدهند یا خیر. وقتی در این باره از او سوال شد، او گفت:
«این مقاله این فرض نادرست را بررسی می کند که: باور به فرا طبیعت مستقیماً با عملکرد/تنظیم ضعیف روانشناختی مرتبط است. از نظر تاریخی، شواهدی برای حمایت از این تصور وجود دارد؛ اما، داده ها متناقض و نامتقاعدکننده اند. وقتی در نظر بگیرید که بخش قابل توجهی از جمعیت عمومی (غیر بالینی) به برخی از جنبههای عقاید فرا طبیعی باور دارند و/یا تجربیات ماوراء طبیعی را گزارش میکنند، این فرض غیرمنطقی است – واضح است که بیشتر باورمندان/تجربهکنندگان هیچ مشکل روانشناختی چشمگیری ندارند.
نیمرخ های عقاید فرا طبیعی و عملکرد ذهنی
آنها حدود 4500 شهروند بریتانیایی را از نظر باورهایشان به عقاید فرا طبیعی، سلامت روانی و احساس عمومی بهزیستی بررسی کردند. سپس پژوهشگران دادهها را با استفاده از نیمرخ پنهان تحلیل کردند، که افراد را در یک مجموعه داده بر اساس روند پاسخهایی که به سؤالات نظرسنجی میدهند، خوشهبندی می کرد. چهار زیر گروه شناسایی شد:
- سطوح بالای باورهای فرا طبیعی و آسیب شناسی روانی (حدود 16 درصد از نمونه)
- سطوح بالای باورهای فرا طبیعی و تجربیات غیرعادی با سطوح متوسط تر آسیب شناسی روانی (حدود 19 درصد از نمونه)
- سطوح متوسط باورهای فرا طبیعی و آسیب شناسی روانی (حدود 20 درصد از نمونه)
- سطوح پایین باورهای فرا طبیعی و آسیب شناسی روانی (حدود 46 درصد از نمونه)
با نگاهی عمیق تر به این نیمرخ ها، داگنال و همکارانش دریافتند که اعضای اولین نیمرخ نسبت به سایر نیمرخ ها، بهزیستی روانی بسیار بدتری از خود نشان می دهند؛ یعنی امتیازات کمتری در معیارهای رضایت از زندگی و نمرات بالاتری در معیارهای استرس درک شده و شاخص های بیماری جسمی کسب کردند. با این حال، کسانی که سطوح متوسطی از باور به عقاید فرا طبیعی را نشان دادند، به اندازه افرادی که این باورها را به میزان بسیار کمتری تجربه کردند، از نظر روانی در سطح خوبی قرار داشتند.
بیشتر بخوانید: نکات اختلالات شخصیت
داگنال در مورد این داده ها می گوید:
«تجربه یا باور به عقاید فرا طبیعی ویژگی مشترک انسان ها است و چیزی نیست که نادیده گرفته شود. گذشته از اینکه فراطبیعت وجود دارد یا خیر، باورها و تجربیات پیرامون آن حوزۀ مهمی برای مطالعه هستند زیرا اغلب تأثیر عمیقی بر افراد دارند.»
همانطور که برخی از مطالعات دیگر داگنال نشان می دهد، این تأثیر عمیق حتی ممکن است در برابر بیماری های روانی از اشخاص محافظت کند. یعنی شاید باورهای فرا طبیعی به عنوان دریچه ای عمل کنند که از طریق آن افراد به تجربیات خود معنا می دهند و در شرایطی که در آن قرار می گیرند، آرامش پیدا می کنند. باورِ عملکردی به فراطبیعت چیزی است که تیم تحقیقاتی علاقه مند به بررسی بیشتر آن هستند.
داگنال هنگام تأمل بر این احتمال، می گوید: «باورها به وضوح باید تعدادی کارکرد انطباقی داشته باشند، در غیر این صورت تداوم نخواهند داشت. بررسی بیشتر شرایطی که تحت آن باورها سازگار، غیر انطباقی و خوش خیم هستند، می تواند جالب باشد.»
بیشتر بخوانید: تقویت اعتماد به نفس
در مجموع، داده هایی مانند این نشان می دهد که چگونه باورهای عقل سلیم ما در مورد پدیده های اجتماعی و افرادی که آنها را تجربه می کنند، می توانند به شدت نادرست باشند. افزون بر این، کلیشه ها در مورد افرادی مانند کسانی که به عقاید فرا طبیعی اعتقاد دارند، اغلب منفی و برچسب زا هستند. این مایۀ شرمساری است، به ویژه زمانی که چنین باورهایی ممکن است از برخی افراد در برابر اضطراب روانی محافظت کند. به همین دلیل است که تحقیق در مورد این موضوعات اهمیت دارد. دکتر داگنال در پایان بر این نکته تأکید کرد:
«مطالعه موضوعاتی مانند این ها بسیار مهم است، زیرا تایید باورهای علمی بی اساس در جوامع معاصر همچنان ادامه دارد. در این زمینه، مایۀ تأسف است که تحقیقات در مورد عقاید فرا طبیعی (با توجه به اهمیت آشکار آن) اغلب بی اهمیت، به حاشیه رانده شده و مطرود می شوند.»
این پژوهش در Frontiers in Psychology منتشر شده است.
منبع
بررسی توسط دوون فری – 2022