پرورش خلاقیت
آموزش و پرورش خلاقیت اغلب ممکن و لازم است.
مفاهیم کلیدی
- خلاقیت می تواند پرورش یابد.
- وقتی موهبت خلاقیت را با آموزش دادن به دیگران جبران می کنیم، تأثیر ما در زندگی دیگران ماندگار می شود.
- میانسالان آماده اند تا خلاقیت را به نسل های جوان تر منتقل سازند.
آیا خلاقیت می تواند پرورش یابد؟
پاسخ کوتاه این است: بله! متخصصان می توانند موهبت خلاقیت را با انتقال به نسل های بعد، جبران سازند.
امیلی فالوی یک ترانه سُرای با استعداد است، اما شاید بدون جیمز تیلی [هیچ وقت] در صنعت موسیقی شناخته نمی شد.
داستان او با نوشتن ترانه هایش در هفت یا هشت سالگی شروع شد. او رؤیای تبدیل شدن به یک ترانه سرای مشهور را در سر داشت و به دانشگاه بلمونت در نشویل، تنسی رفت. اما وقتی وارد آنجا شد، فهمید که کاملاً شبیه سایر همکلاسی هایش است که آنها نیز برای نوشتن ترانه از نبوغ بی نظیری برخوردار بودند.
امیلی بهم ریخت و تقریباً رؤیای خود را کنار گذاشت تا اینکه با اولین مربی خود، جیمز تیلی، استاد و نویسنده/نویسندۀ همکار بیش از 100 آهنگ آشنا شد. این استاد چیزی را در امیلی دید که خودش ندیده بود. او به امیلی می گفت: «متوجه هستی که می تونی از استعداد بقیه در اتاق نویسندگی حمایت کنی، درسته؟ تو هر چیزی که برای نویسنده شدن لازمه رو داری.» بینش استاد، لحظه طلایی امیلی شد. این زندگی او را تغییر داد و توانست وی را به سمت رشته و حرفه ای که در آرزویش بود اما اعتماد به نفس لازم برای دنبال کردنش را نداشت، راهنمایی کند. خلاقیت امیلی منفجر شد.
بیشتر بخوانید: 10 نکته برای افزایش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
وقتی کسی را راهنمایی میکنیم، واکنشی زنجیرهای از رویدادها در زندگی راهنمایی گیرنده آغاز میشود. جادو در زندگی گیرنده آشکار می شود. کسی که الهام بخش این موفقیت است و سپس به مسیر زندگی خود ادامه می دهد، شاید هرگز آنچه را که فراتر از این نقطه رخ می دهد، نبیند، اما به طور کلی، یک لحظه حیاتی در زندگی گیرنده اتفاق می افتد. برای فالوی، خلاقیت او از پشت صحنه به موضوع اصلی منتقل شد. جیمز تیلی ایدهپردازی موسیقیایی او را پرورش داد و از بینش و استعدادهای تخصصی خود استفاده کرد تا او را متوجه توانایی فوق العادۀ خود کند.
بسیاری از ما لحظاتی مشابه را در زندگی مان به یاد می آوریم که در آن بی دلیل به خودمان شک کردیم. زمانی که مسیر روشنی پیش رویمان نمی بینیم، بررسی احتمالات دشوار است. مربیان به ما در انجام این کار کمک میکنند و میتوانند اعتماد به نفس را به روان مان تزریق کرده و در مسیرهای سخت، راهنمایی مان کنند. فالوی می توانست به راحتی از رویای خود دست بکشد و احتمالاً زندگی بسیار متفاوتی را در پیش بگیرد. اما با بهره گیری از رهنمودهای راهنمای خود جیمز تیلی توانست با آرزوی دیرینه اش، ترانه سرایی، هم مسیر شود.
راهنمایی تیلی برای فالوی اینگونه بود: لحظۀ طلایی او، موجی از خلاقیت را به راه انداخت. او به ترانهسرایی در کالج ادامه داد و از فرصتهایی که از طریق دورههای کارآموزی به دستش میآمد استفاده کرد. سپس اطراف خود را با مربیان دیگری احاطه کرد که پس از اتمام راهنمایی تیلی، او را همراهی میکردند.
زمانی که دانشجوی کارشناسی ارشد بود، به فرصت بی نظیر خود دست یافت. او قراردادی انحصاری با اسمک سانگز، یک شرکت پخش موسیقی در سراسر جهان امضا کرد. موفقیت به سرعت پیش آمد. ترانه ای که او برای خواننده مک کنزی پورتر نوشت، به موزیک شماره 1 موسیقی سنتی کانادا تبدیل شد. افراد زیادی در طی این مسیر فالوی را راهنمایی کردند، اما اولین مربی اش کسی بود که خلاقیتی را که او از خود و جهان پنهان میکرد، به نمایش درآورد. فالوی فرصت ها را در مسیر خلاقانه ای که استادش برای او روشن ساخت، دنبال کرد.
بیشتر بخوانید: روانشناسی کودک
مربیان چه چیزی از پرورش خلاقیت به دست می آورند؟
وقتی راهنماها و راهنمایی گیرنده ها به هم می رسند، جاده ای دو طرفه تشکیل می شود؛ راهنمایی گیرنده ها با انجام آنچه مربیانشان به آنها آموزش داده اند، به مربیان هدیه می دهند. راهنمایی گیرنده، یک شرکتکننده فعال است که راهنمایی را میپذیرد و به مربی نشان میدهد که چگونه از مهارتها، دانش، توصیهها و ارزشهایی که به او منتقل شده، استفاده میکند. تیلی، خود ترانهسرای با استعدادی بود، و وقتی چشمان فالوی را به روی مهارتهایش باز کرد و او را به سمت ترانه سرایی رهنمون ساخت، هدیه ای که به خودش تعلق گرفت این بود که شاهد رسیدن فالوی به آرزویش شد. فالوی در تمام کارهایش بخشی از مربی اش را با خود حمل می کند و میراث این استاد در او ماندگار است.
میانسالی چه ربطی به پرورش خلاقیت دارد؟
میانسالی زمانی است که خیلی از مردم قویاً آرزوی بازگرداندن کارهای داوطلبانه، آموزش ها و نیکوکاری ها را در سر دارند. متخصصان می توانند خیلی از مهارت های عینی خود را با انتقال به نسل بعد جبران سازند. آنها همچنین می توانند خلاقیت در موسیقی، هنر، نوشتن و فیلم را پرورش دهند. با اینکه هنرمندان مانند ورزشکاران ممکن است از توان و علاقه ای ذاتی برای استعداد خود برخوردار باشند، یک مربی یا راهنما می تواند جنبه هایی از شاگرد را تشخیص دهد و تقویت کند که او خود هرگز متوجه اش نشده بود. موسیقی فالوی، [تا همیشه] قطعه ای از مربی او را در دل دارد که در هر آهنگ اش جانی دوباره می گیرد.
منبع
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/the-right-side-40/202209/cultivating-creativity
بررسی توسط استروف مارانو – 2022